Chosen
- اون قراره گند بزنه به همه چیز! اون عوضی به دوتا دختر و دوتا پسر قدرتهاش رو داده تا بتونه حاصل آمیزش قدرتهای فاکیش رو روی موش های آزمایشگاهیش ببینه. این یه سناریوی لعنتی تکراریه هانا و حدس بزن چی؟؟ من گیام!
- اون قراره گند بزنه به همه چیز! اون عوضی به دوتا دختر و دوتا پسر قدرتهاش رو داده تا بتونه حاصل آمیزش قدرتهای فاکیش رو روی موش های آزمایشگاهیش ببینه. این یه سناریوی لعنتی تکراریه هانا و حدس بزن چی؟؟ من گیام!
❌complete❌ لویی پسر دوم پادشاه سارای است و مورد حسادت و خشم برادر بزرگترش چه اتفاقی می افتد اگر قدرت حمایت پدرش را از دست بدهد و بی پناه به دره ای پر از گرگ روانه شود ژانر : تخیلی _ رومنس #Larrystylinson #L&H💙💚 ITS A BUTTOM LOUIS FF
📎𝗟𝗶𝘀𝘁𝗲𝗻 : 𝗜𝘁'𝘀 𝗛𝗮𝗿𝗼𝗹𝗱. 𝗧𝗵𝗶𝘀 𝗶𝘀 𝗺𝘆 𝘀𝘃𝗲𝗻𝘁𝘆-𝘁𝗵𝗶𝗿𝗱 𝗮𝘁𝘁𝗲𝗺𝗽𝘁 𝘁𝗼 𝘁𝗲𝗹𝗹 𝘆𝗼𝘂 𝗵𝗼𝘄 𝗺𝘂𝗰𝗵 𝗶 𝗟𝗼𝘃𝗲 𝘆𝗼𝘂 𝗡- " 𝗣𝗹𝗲𝗮𝘀 𝗙𝗼𝗿𝗴𝗶𝘃𝗲 𝗠𝗲 𝗟𝗢𝗨 " 𝗛𝗲𝘆.. 𝗟𝗼𝘂? 𝗖𝗮𝗻 𝘆𝗼𝘂 𝗵𝗲𝗮𝗿 𝗺𝗲? - حال در پس طوفانی که موجهای دریا را با شدت در هم میکوبد، لو را میبینم که...
"سر جای من نشستی." "ا-اوه، ب-ببخشید." یا جایی که لویی یه پسر کوچیک معصومه که دوست داره فلاور کراون بپوشه و هری یجورایی یه عوضیه که اتفاقی این پسر لکنت دار تبدیل به نقطه ضعفش میشه. Original Story By: @Larryinboxers
داستان لرريه و زيام هم داره هری- لویی بهم نگاه کن لویی نمیخواست تو چشمای مرد روبروش نگاه کنه و تقره ميرفت.. - گفتم نگام کن. لویی با اکراه سرشو بالا اورد و تو چشمای سبز مرد مقابلش زل زد چشماش پر التماس بود. - لو نمیتونی انکارو با من بکنی. نه وقتی که انقد میخوامت.یکم بیشتر راجبش فک کن. اشتباه میکنی... - من تصمیمو گرفتم...
همه چیز از اونجا شروع شد که خانواده تاملینسون تصمیم گرفتن برای بهتر شدن حال تنها پسرشون - که یه امگاس- پک خودشون رو برای دیدن پک استایلزها و عوض کردن حال و هوا ترک کنن تا شاید لویی -امگای دوست داشتنی و شیرین خانواده- بتونه میتش رو پیدا کنه و اگه نه برای همیشه اونجا بمونه -به دلیل قانون مزخرف پک خودشون - اما هیچ کس ن...
من فقط عاشق شدم... اما شخصِ اشتباهی رو برای عشق ورزیدن انتخاب کردم معشوقه ی من اشتباه بود عشقِ ما ممنوع بود
[ OnGoing... ] هری استایلز نقاش معروف پسره زیبایی رو توی خواب هاش ملاقات می کنه اما هیچ ایده ای نداره که اون کیه... برای همین هر دفعه که از خواب بیدار میشه صورت اون پسرو نقاشی میکنه صورت بی نقص اون آپ: دوشنبه ها
_ خدای من،تو واقعا میتونی خطرناک باشی. +ممنون. _ برای چی؟ + مردم از شخصیت های خطرناک خوششون میاد. " BLOOD DANCE " "رقصِ خون" .
کتاب دوم - رازهای تاریک در سایه ها کمین کردهند. [Persian Translation] Original story by: @shtyles
لویی چشمهاش رو باز میکنه و میفهمه توی شهر خودش ، هیچ کس رو نمیشناسه در حالی همه اونو میشناسند؛ اما نه به اسم خودش. « همیشه مي گن از غریبه ها دور بمون. نمي گن اگر خودت یه غریبه بودي باید چیکار کني. » LARRY STYLINSON FANFICTON copyright © 2019 Yeg 7.16.19
اولش ترسناک، بعد غمگین بعدش عادت، بعدش لذت لذت از تنهاییت... و بعد توی مه غلیظی از معما ها فرو میری که خودت هم توش گم میشی...🕳 Larry Stylinson (AU) Harry top . . . Writer: - pms15p -
گمشده لویی تاملینسون آخرین بار دیده شده: 2021-24-12 سن: نوزده جنسیت: مذکر مو: خرمایی چشم: آبی قد:"4'5 (cm 165 ) لویی، ما هر زمان که آماده بودی برای تو این جاییم. ما میتونیم گوش بدیم و در مورد چیزی که به تو کمک میکنه صحبت کنیم و تو رو امن نگهداریم. به 000 116 زنگ بزنید یا پیام بدید. رایگان، 24 ساعته و محرمانه!
هرچند پررنگترین نماد پاکی و بیگناهیه، در راهپیمایی قدیسها جایی نداره چون تنها گناه در ذهنش هک شده. ~Sweet But Psycho جایی که هری سربازرس خبرهی اسکاتلندیارده و لویی.. چی میشه در مورد اون پسر گفت؟!
Can you feel the things I feel right now with you Take my hand There's a world I need to know ~~Little Stranger
زندگى دوست داشتنى من با ورود مرد مرموزى بهم خورد. مردى كه شباهت خيلى زيادى به دخترم داشت!
با تمام توانش ميدويد. هواي سرد رو با صدا داخل شش هاش پمپ ميكردو باعث ميشد گلوش به شدت بسوزه. سكوت شب باعث شده بود صداي جز صداي پاها و نفس هاش نشنوه. نميدونست چه مدته دويده، پاهاش ديگه جوني نداشت و بدنش در حال پاشيدن بود. صداي قلبش رو تو سرش به وضوح ميشنيد، هر لحظه ممكن بود قلب ترسيدش سينه شو بشكافه و بيرون بپره. تو...