I suggest :>
22 stories
Local Radio || رادیو محلی {VKook} by LiberteNovels
LiberteNovels
  • WpView
    Reads 1,041
  • WpVote
    Votes 259
  • WpPart
    Parts 9
روستایی کوچیک حوالی سئول، اواخر پاییز سال ۱۹۹۴ یه مهمون تازه رو به خودش راه میده؛ مهمون کم‌سنی که با آرزوی ایجاد تغییرات بزرگ به اون‌جا اومده. تهیونگ یه مجری رادیوی تازه‌کاره. پسر شهری در زمان اقامتش توی این مکان خوش آب و هوا، قراره چیزهای جدید زیادی رو تجربه کنه. به خصوص چون پسر نوجوانِ شیرفروش روستا، انگار یکمی باهاش شوخی داره! ==== - این گاو نفهم... مجری با شنیدن صدای پسر به سرفه افتاد و متقابلاً توی میکروفون فریاد زد. که البته، ‌بعداً به شدت ازش پشیمون شد. - برنامه زنده‌ست، اگه ممکنه رعایت کنین. پسرک دم عمیقی گرفت و سعی کرد تا جایی که می‌تونه مثل شهری‌ها حرف بزنه ولی باز هم توی مخفی کردن لهجه‌ش افتضاح بود. - اوه معذرت می‌خوام. ایشون یه دسته‌ی بزرگ ‌بابونه خورده... خطری که نداره؟ ༺ Liberté Novels ༻ Name: Local Radio نام داستان: رادیو محلی Couple: Vkook کاپل: ویکوک Drama, Comedy, Romance, Fluff, Slice Of Life درام، کمدی، عاشقانه، فلاف، روزمره ■ A Multishot By Yume & Kitz ■
𝓣𝓱𝓮  APRIL by AfraBehfar
AfraBehfar
  • WpView
    Reads 10,473
  • WpVote
    Votes 2,252
  • WpPart
    Parts 9
زیباییِ آوریل فقط برای همون ماه بود. چون جونگکوک چیزی جز سرما حس نمیکرد. ژانر: بریتانیا🇬🇧 عاشقانه🍁 سرد و بارونی🌧 انگست☔️ و زندگی روزمره🎳 مسائل ازدواج🕰 پایان خوش🐦‍⬛ کاپل: ویکوک
𝐆𝐑𝐄𝐘 ࿐ⱽᵏᵒᵒᵏ by AfraBehfar
AfraBehfar
  • WpView
    Reads 372,523
  • WpVote
    Votes 46,581
  • WpPart
    Parts 34
جونگکوک و تهیونگ ازدواج کردن، اونا حتی یک دختر شونزده ساله دارن. توی زندگیِ اونا چیزی به اسمِ قسط، بدهی، کمبود مالی یا اجناس ارزون قیمت معنایی نداره. پس چی باعث شده که جونگکوک خودش رو دور از همسرش توی سرمای ونکوور به مدت سه سال حبس کنه؟ چی باعث شده این زوج از هم جدا بشن؟ ~~~ • ~~~ • ~~~ • ~~~ ~~~ • ~~~ • ~~~ ژانر: ازدواج🌲روزمره🫒خانوادگی🍸دارای پرده های غم‌انگیز🌨نیش های طنز❄️پایان خوش✈️ روز های عاپ: پنجشنبه وضعیت: تکمیل🫧 Start : 2 / 6 / 1402 End : 15 / 9 / 1403
Under Fang by ImLuna_moon
ImLuna_moon
  • WpView
    Reads 55,056
  • WpVote
    Votes 11,326
  • WpPart
    Parts 26
زندگی برای لونای قبیله‌ی ایلوث زمانی سخت شد که وُلگارا، انیگمای خشنی که آوازه‌اش بین قبایل پیچیده بود، بهشون حمله‌ی سختی کرد. از یک‌جایی به بعد، تهیونگ مجبور شد توی راز اون مرد شریک بشه. رازی که فاش شدنش مساوی با کشته شدن خودش و توله‌ی به دنیا نیومده‌اش بود. "_آره نیراشا، اگه قبول نکنی می‌کشمت. گردنت رو زیر دندون نیشم خرد می‌کنم و مطمئن می‌شم که رازم رو با خودت به گور ببری." Name: Under Fang (زیر نیش گرگ) Couple: Kookv Genre: Romance, Omegaverse, Mpreg, Historical, Smut Written by Luna🌙
Queen Kim (KookV) by NyxJeon97
NyxJeon97
  • WpView
    Reads 250,775
  • WpVote
    Votes 26,579
  • WpPart
    Parts 22
ولیعهدی که در شب جشن تاج گذاری تصمیم به فرار گرفت و با پناه بردن به کشتی دزدان دریایی، سرنوشت خودش رو تغییر داد. [ رام کردن کاپیتان خون‌خوار دزدان دریایی، آخرین راه نجات برای رهایی از اسارت بود. ] رومنس/ اسمات کاپل: کوکوی/ کمی سُپ تمام شده.
more [vkook] by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 33,538
  • WpVote
    Votes 3,512
  • WpPart
    Parts 7
- بیشتر، همیشه خوبه. همیشه بیشترش رو می‌خوام. genre: BDSM, Smut, Romance - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
𝐥𝐨𝐯𝐞𝐝 |جڱرڴۉشۂ(𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤) by SUNSET_Vk
SUNSET_Vk
  • WpView
    Reads 55,357
  • WpVote
    Votes 5,655
  • WpPart
    Parts 23
_اگه دیدی این‌طور اینجا افتادم چیکار می‌کنی؟ با چهره متمرکزی دوباره آدامسش رو جوید و نگاهش کرد؛ به معنی اینکه یادش نمیاد سرش رو به طرفین تکون داد مرد بزرگتر دو دستش رو که رویِ سینش قرار گرفته بودن به آرومی بوسید _میری پایین به؟ +میرم پایین به جیمینی خبر میدم! دستی به کمر و لگن پسر که روی شکمش قرار داشت کشید _آفرین جگرگوشه من ____________________ اهمیتی نداشت کجا و کی؛ اون از پسرش محافظت می‌کرد،باید ازش مراقبت می‌کرد حتی اگه دیگه فرصتی برای موندن نداشت! ____________________ ~🅅𝒌𝒐𝒐𝒌_🅈𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏_🄽𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ~🅁𝒐𝒎𝒂𝒏𝒕𝒊𝒄_🄰𝒏𝒈𝒆𝒔𝒕_🄳𝒂𝒊𝒍𝒚 𝒍𝒊𝒇𝒆_🅂𝒐𝒇𝒕_ 🄿𝒔𝒚𝒄𝒉𝒐𝒍𝒐𝒈𝒚_(🅂𝒎𝒖𝒕 𝒂 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆) •🅆𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓:🅂𝒖𝒏𝒔𝒆𝒕 "شروع 1402/11/24" "پایان 1403/08/18" *توجه؛ فیک به‌زودی تحت ویراستاری قرار خواهد گرفت*
crocodile cigarette (chanho) by Tafi_kareiVersion_
Tafi_kareiVersion_
  • WpView
    Reads 55,805
  • WpVote
    Votes 8,839
  • WpPart
    Parts 36
Completed دست هاش محکم تر دور گردن امگا حلقه شدن و به دیوار پشت سرش چسبوندنش _ها؟ فکر میکنی زندگی راحتی داشتم؟ فکر میکنی راحته که هر شب توی یه کمد کوچیک زندونی بشی و توی دلت بلند بلند التماس کنی و بخوای که کر بشی تا صدای ناله های مادر فاحشه ات زیر دو سه تا مرد غریبه توی گوش هات نره؟ فکر میکنی راحته که از سوراخ روی در کمد آخرین نفس های مادرت رو ببینی که داره با چشم هاش التماس میکنه و به خاطر دو تا دیکی که تا ته توی حلقش فرو رفته حتی صدای خر خر هاش هم بلند نمیشن؟ ها؟ فکر میکنی راحته؟ دست های امگا به انگشت هاش چنگ زدن و ناخن هاش توی پوستش فرو رفتن _تو چی؟ تو فکر میکنی راحته که به زور از جفتت جدا بشی و مجبور به ازدواج با کسی مثل خودت باشی؟ فکر میکنی راحته که هر شب دلت آغوش جفتت رو بخواد و مجبور باشی بوی گند سیگاری که از تن شوهر اجباریت بلند میشه رو تحمل کنی؟ فکر میکنی راحته که بعد از هر بار زیر خواب آلفایی که به اصطلاح شوهرته شدن، سه ساعت توی حموم خودت رو با آب داغ شکنجه بدی و فقط دلت بخواد پوست بدنت رو بکنی چون پر از مارک های یه آشغالی مثل توعه؟ تحمل این چیز ها برات راحته؟ name: crocodile cigarette genres: angest, smut, thriller, omegaverse couple: chanho 🚫Warning: This story contains rape and violence and may have some scenes that are not comfortable for some readers
UKIYO by Donya_aqua
Donya_aqua
  • WpView
    Reads 33,713
  • WpVote
    Votes 3,719
  • WpPart
    Parts 17
زوج: کوکوی KookV ژانر: رمنس، درام، روانشناختی، خشن، اسمات رده‌ی سنی ۱۸+ وضعیت: تکمیل شده✅ ᯽᯽᯽ ⚠این داستان شامل ناسزا و الفاظ جنسی رکیک، صحنه های خشونت آمیز آشکار و تا قسمتی توهین به یک سری از مقدسات رو در بر میگیره پس اگه زیر هجده سال هستین، یا روح لطیفی دارین و حس میکنین نمیتونین با هر یک از موارد بالا کنار بیاین از الان داستان رو کنار بذارین. خلاصه: اگه ازم میپرسیدن که ترجیح میدم تو خونه بمونم یا وجب به وجب ایالات جنوبی آمریکا رو بگردم و سر از هر مدل خلافی که حتی از گوشه‌ی ذهنم رد نمیشد در بیارم، البته که جوابم موندن تو خونه بود. اما کسی که اومد و منو با خودش همراه کرد، نه تنها چنین سوالی نپرسید، بلکه خودمم دیگه بعد از دیدنش به یاد نیاوردم خونه‌ام کجاست! امیدوارم با ستاره‌هاتون حمایتتونو نشون بدین.(^~^)
Pup's dad ~ kookv by yani_vk
yani_vk
  • WpView
    Reads 361,658
  • WpVote
    Votes 43,203
  • WpPart
    Parts 24
تهیونگ با تمام وجودش از الفا ها متنفره، اون میدونه که هیچوقت قراره نیست به یکی از اونا اجازه بده تا جفتش بشه. از طرفی تهیونگ عاشق بچه هاست و دلش میخواد بچه خودشو داشته باشه. اون از یه اهدا کننده اسپرم استفاده میکنه و بالاخره حامله میشه. ولی فهمیدن اینکه چه کسی پدر بچه اش قراره باشه جزئی از برنامه اش نبود. Couple ~ Kookv Genre ~ Fluff,romance,omegaverse,mpreg