hes_ziam's Reading List
6 hikaye
ALEKTO [ziam] tarafından mahi_hs
ALEKTO [ziam]
mahi_hs
  • OKUNANLAR 681,470
  • Oylar 88,496
  • Bölümler 83
❌ Warning For Violence And Sexual Abuse ❌ مُعتــاد بـه بـویِ نِفــرَتـِت نـیـازمَـند بـه آتـشِ چِشـمـات 👁 Addicted To Your Hate In Need For Your Fire 🔥 . . . . . . . . [ Under This Body U Can Wish U Were Dead Instead Of Touching And U Can Wish To Be Alive One More Second To Breath His Hate ❗️]
+6 tane daha
Me,You,Him! (Ziam) tarafından p_k_z_m38
Me,You,Him! (Ziam)
p_k_z_m38
  • OKUNANLAR 333,396
  • Oylar 41,813
  • Bölümler 41
[COMPLETED] *لیام من میترسم... تو عاشق کدومشونی؟ اون پسر پانک عوضی ای که روزا زندگیتو جهنم میکنه؟ یا... اون پسر بچه افسرده ای که شبا به بغلت پناه میاره؟ +اگه بگم جفتشون,فکر میکنی دیوونم...نه؟
+4 tane daha
EMPTY NOTE tarafından AsraAghaii
EMPTY NOTE
AsraAghaii
  • OKUNANLAR 31,232
  • Oylar 6,158
  • Bölümler 10
غریبه‌ام با هویتی که از آن منه و نیست. راهی برای نجات پیدا نمیکنم. هیچ چیز رو بخاطر نمیارم. چیزی برای فکر کردن ندارم. حتی به یاد نمیارم این درد از کجا نشات میگیره. هیچ چیز رو به یاد نمیارم.
°Little Problem° [Z.M] _ By Sara (Completed) tarafından notevensara_
°Little Problem° [Z.M] _ By Sara (Completed)
notevensara_
  • OKUNANLAR 322,374
  • Oylar 55,580
  • Bölümler 62
+آقای پین، یا بچه‌ی بوگندوتو از جلوی در خونه‌ی من دور میکنی یا زنگ میزنم پلیس!! Highest ranks: #1 in fanfiction and #1 in onedirection 💛❤ با احترام به لیام پین و تمام خاطرات قشنگی که بهمون هدیه داد.
+13 tane daha
My broken heart(Ziam♡) tarafından hnii_dr
My broken heart(Ziam♡)
hnii_dr
  • OKUNANLAR 176,896
  • Oylar 28,953
  • Bölümler 63
•Completed• "قلب شکستهِ من" میشه نری؟ میشه برای چند ثانیه تظاهر کنی که دوسم داری؟ میشه حداقل یه بار به دروغ بهم بگی دوستت دارم؟ انقدر تو حسرت این دوتا کلمه دارم میسوزم که برام مهم نیست دروغه برام مهم نیست که تو ازم متنفری میشه حداقل الان که از پیشم میری برای آخرین بار بغلم کنی؟ فقط همین یه بار قول میدم بعدش دیگه من و نمیبینی... #1 fanfiction
London-LA [Z.M] [short story] tarafından mehrankoo
London-LA [Z.M] [short story]
mehrankoo
  • OKUNANLAR 22,942
  • Oylar 5,559
  • Bölümler 24
مسافرتهای هواییِ اولِ صبح بد ترینن؛ مخصوصا وقتی بغل دستیت یه پر حرفه لعنتی باشه،که لبخند از صورتش پاک نمیشه! آخه محض رضای فاک! اون ساعت شش صبح چه دلیلی برای لبخند زدن داره؟ . . ایده ی اصلی: پیج @vaghti__liampayne