Select All
  • Fuck You |TK
    63.9K 10.3K 21

    ~کیم تهیونگ یه مرد ایده‌آل و جنتلمنه که همراه نامزدش به جشن عروسیِ یکی از بهترین دوست های دوران دبیرستانش میره و چی می‌شه اگه اونجا اکسش رو هم ببینه که دعوت شده؟~ ~جئون جونگ‌کوک، پسری که صورت زیبا و رمانتیک بودنش زبان‌زد خاص و عام شده فقط یه نفر هست که ازش خوشش نمیاد، اکس دیوونه و وحشیش.~ ~و چه اتفاقی میوفته اگه سرنوش...

  • INRED | VKOOK
    667K 53.5K 102

    In Red - سرخ‌پوش جونگکوک جئون، رئیس زاده‌ی بند هشتم زندان گری سی! کسی که توی سلول‌های اون زندان بزرگ شده بود و حالا یک تازه وارد توی بند هشتم، همه چیز رو بهم ریخته بود! 🔞🃏⛓ تازه واردی که بدون هیچ ترسی مقابلش می‌ایستاد و با گستاخی جوابش رو می‌داد اما کی فکرش رو می‌کرد اون تازه وارد باعث شه #غرور خود ساخته‌اش رو از دس...

  • NIAZ.
    9.2K 2.4K 16

    من آدم نگاه کردنم؛ آدم‌ داشتن نبودم هیچوقت.

    Completed   Mature
  • Deceive [Ziam Mayne Version - Completed]
    4K 725 7

    یه پلیس به عنوان جاسوس وارد یه شرکت می‌شه تا بتونه به رئیس مافیا نزدیک شه و سوابق جرمش رو دربیاره و بفرستتش هلفدونی. هر کدوم از اون‌ها اون یکی رو بازی می‌ده و هر دو بازیچه‌ی هم می‌شن. -I don't want to deceive you... مترجم : -Liammalik-

    Completed  
  • Leica
    60.3K 11.9K 18

    • Name : Leica 📷 • Couple : Vkook • Writer : Ziwon • Summary : یک دوربین! همه ی آنچه که سرنوشت برای گره زدن آن دو در سال ۱۹۵۱ نیاز داشت، یک دوربین بود و همه ی آنچه این گره را می گشود٬ جنگ؟ عاشقانه ای در دل جنگِ میان دو کره!🚢

    Completed  
  • ◾Mr.Coffee◾{Ziam}
    16K 3.7K 25

    باید میفهمیدم شاعره! غرق شعر بود،غرق جزئیات!غرق حس عاشقانه از طرز نگاهش به قهوه ای که به سردی میرفت،از عطر تلخی که شال گردنش به شاهرگم تلقین میکرد! از نفس های آروم،قدم های مکث دار! از انتخاب یک کافه تکراری! از جمله های کوتاه ولی تا عمق وجود؛نامعلوم باید می فهمیدم؛از طرز نگاهش به نم بارون خوبی آدمای غریبه اینه که مجبور...

    Completed  
  • 𝐈𝐠𝐧𝐢𝐭𝐞 𝐨𝐟 𝐦𝐲 𝐡𝐞𝐚𝐫𝐭 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯
    420 57 1

    وقتی جونگ کوک و تهیونگ می‌فهمن در زندگی گذشته همدیگه آفرودیت و آرس بودن دستش رو روی گونه های خیس پسر کشید، با هجوم اشک های گرم پشت پرده ی چشمهاش زمزمه کرد : -تهیونگ... تو آفرودیتی ؟ آفرودیت من؟ همون الهه ی زیبای من، که لب هام جای جای طعم بدنت رو چشیده و تنت رو فتح کرده چشمهای من همیشه محتاج دیدن ذره ذره وجود زیبای خ...

  • Because this is my first life
    68.8K 5.2K 32

    -میخوای با شراب رو‌بدنت طرح عشق بزنم اقای کیم؟ تهیونگ نگاهشو به جامی که در دستان جونگکوک بود داد و پوزخند زد: -میخوای که برام چی بکشی جئون؟ جونگکوک خندید و دستی به تتو قدیمیش که روی گردنش جا خوش کرده بود کشید: -اول طرح بوسه هامو روی تنت رنگ میکنم و بعدش...! مقداری شراب روی تن مرد ریخت و ادامه داد: -بعدش دیگه دردی احسا...

    Completed  
  • You And I |Z.m| - |L.S|
    9.2K 1.4K 1

    《و من فهمیدمش، از سیاهی و سفیدی! ثانیه ها و ساعت ها گذشتند. شاید باید کمی صبر میکردیم.....》

  • -Wandering [z.m]
    39.9K 8.5K 56

    - "اجبار" فقط وقتی خوبه که باعث شه عاشقت بشم..! [completed]

    Completed  
  • Sinner [Z.T]
    5.7K 1.3K 17

    {Completed} مشتش را بر تیرک ها می‌کوبد و اصرار دارد که روح می‌بیند، و او خندید هنگامی که قلبش را از سینه اش بیرون می کشیدند. #1 in zouis

    Completed  
  • ^stockholm syndrome ^
    187K 17.8K 26

    استاکلوم سندروم ممکن میشه ..وقتی ..عاشق کسی بشی که گروگانت گرفته!

    Completed  
  • Mind (L.S)
    14.8K 3.4K 69

    خطرناک‌ترین موجودات چی هستن؟ به نظر من آدم موجود خطرناکی است. اما خطرنا‌ک‌تر از آدم ذهنشه. و این ذهن زمانی میتونه تبدیل به یه قاتل بشه که بیمار باشه. چون نمیتونه واقعیت رو ببینه. چون فقط اون چیزی رو میبینه که خودش دوست داره. ولی خطرناک‌تر از ذهنی بیمار چیه؟ چی اونقدر خطرناکه که فقط باید درمان و یا نابود بشه؟ ذهنی بیما...

  • Accomplisher (Z.M)
    77.7K 12.8K 48

    "من میتونم کاملت کنم لیام." "نمیخوام. چون اونم همینو میخواست ولی من نتونستم ازش محافظت کنم، اگر تو روهم از دست بدم..." "من خودم کسیم ک قراره از تو محافظت کنه." [Completed]

  • Fire And Stone(Z.M)
    165K 26.4K 69

    اون حتي جرعت نداشت به اون مرد نگاه كنه

    Completed  
  • 𝐅𝐨𝐫𝐬𝐞 𝐈𝐧 𝐔𝐧𝐚𝐥𝐭𝐫𝐚 𝐕𝐢𝐭𝐚 [𝐋.𝐒]
    1.4K 269 6

    _به من نگاه کن. به من نگاه کن هری.. من یه غم و درد زنده ام، ولی تورو کنار خودم نگه میدارم. مراقبتم.. که غرق کثافتم نشی! _تو مُردی لویی.. متاسفم دارلینگ، اما حالا این غم و درد متعلق به منه.

  • EMPTY NOTE
    30.9K 6.1K 10

    غریبه‌ام با هویتی که از آن منه و نیست. راهی برای نجات پیدا نمیکنم. هیچ چیز رو بخاطر نمیارم. چیزی برای فکر کردن ندارم. حتی به یاد نمیارم این درد از کجا نشات میگیره. هیچ چیز رو به یاد نمیارم.

  • light it up and fall in love •|ziam|• COMPLETED
    388K 44.2K 84

    Highest ranking : #1 in fanfiction +بیا نور ها رو روشن کن اینجا خیلی تاریکه -نترس بپر +تاریکه -نترس نورت میشم بپر +بپرم اونجایی تا منو بگیری? -درست همینجام همیشه

    Completed  
  • Here you are [z.m_l.s]
    125K 16.6K 53

    محتواي +١٨ داره و لطفا اگه دوست نداريد نخونيد.. هیچوقت نمیتونست چشماشو، اون لحظه که بهش سرزنش تلخی میزد از یاد ببره.. چشمای افسونگری که تهدید کننده و وعده دهنده اونو به بازی گرفته بود... دوگوی سبز جذاب و پر حرارتی، که همه هستی لويى رو تا اونجایی که از فکر بشر عاجزه به سمتش میکشید..

  • If
    46.2K 8.1K 38

    Wish I was Zayn just only to have you... کاش فقط زین بودم تا میتونستم تو رو داشته باشم.... [completed]

    Completed  
  • Bodyguard
    90.8K 14.5K 48

    [COMPLETED] 💣"بادیگارد" یعنی محافظ شخصی، کسی که وظیفه داره از جونت محافظت کنه. 💥حالا چی می‌شه اگه وظیفه‌شناسی جاش رو به احساسات بده؟ 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺 ≈بادیگارد≈ 〽شیپ: لری/ لویی تاپ 〽وضعیت آپ: تکمیل شده 〽ژانر:عاشقانه،درام،هیجان انگیز، تریلر، مولتی فندوم 〽نویسنده:melorin_stylinson ...

    Completed  
  • Bloody Rhapsody (Damon Salvatore Love)
    196K 5.5K 41

    Rhapsody, state of elated bliss or ecstasy. Nereza (Neressa) is a girl who could not understand the meaning behind these words. Being cursed with a drunk father, and a mother who died when she was young, Nereza has known only her dreary existence. Having very little time for fun, or the friends to have it with, the...

    Completed  
  • Gucci or Adidas? L.S
    105K 13.7K 31

    به اتمام رسیده است!:) •لویی تاملینسون، کلید طلایی شرکت برجسته آدیداس. هری استایلز، مهره مار برند لوکس گوچی. سایمون کاول، برنده جایزه بهترین نویسنده قرار داد های روابط فیک در هالیوود. خودکار بیک، خوش دست و با دوام مخصوص امضا کردن قرار داد رابطه فیک لری استایلینسون.•

    Completed  
  • NO LIMIT •|ziam|• COMPLETED
    687K 93.7K 122

    Highest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.

    Completed  
  • We made it [L.S]
    10.9K 3.6K 18

    "میخوای همه چی خراب شه؟..من هیچی...خودتو ببین...اگر بفهمن تمام آرزوهات نابود میشن." "خیلی وقته خوندن دیگه آرزوی من نیست." "پس آرزوت چیه؟" "تو..." "اما...این شدنی نیست.اونا می‌فهمن و اونموقع کاری از دست ما برنمیاد." "تا وقتی که دستات تو دستام باشن از پس هرکاری برمیام..."

  • Eternal Echo •[L.S]•
    6.2K 1.9K 15

    اولش ترسناک، بعد غمگین بعدش عادت، بعدش لذت لذت از تنهاییت... و بعد توی مه غلیظی از معما ها فرو میری که خودت هم توش گم میشی...🕳 Larry Stylinson (AU) Harry top . . . Writer: - pms15p -

  • FOG2 {ziam} -COMPLETED-
    49.8K 8.6K 54

    -لیامم؟ اولین کلمه ای که بعد از اون اتفاق به زبون اوردم... نمیخوام کار اون لعنتی بالا سرمو انجام بدم اما میدونم تقصیر کیه... چند انسان بی ارزش... اما حلش میکنم به خاطر لیام هم که شده... به لیام نشون میدم که میتونم براش "پرستش کننده" خوبی باشم... بهش نشون میدم چه "الهه ی پرستش" غیرقابل توصیفیه... ولی حتی منم نمیدونم چه...

    Completed  
  • FOG1 {ziam} -COMPLETED-
    156K 22.3K 64

    -بپرسم؟ اولین جمله و اولین سوالی که اون ازم پرسید... اون یعنی زین مالیک... کسی که منو سرحد مرگ میترسوند... وکسی که تاسرحد مرگ منو روز به روز دیوونه ی خودش میکرد... و کسی که به عجیب ترین شکل ممکن مهربون بود... کسی که من درواقع همین 24 سال سنی هم که دارم با نگاه کردن به صورت طلاییش جوان میشم... اون درست مثل یک آب بهشتیه...

    Completed  
  • Your love is drug *ZIAM (completed)
    222K 21.4K 67

    فقط عاشقم باش تا بتونم نفس بكشم... حستو تا مغز استخونم فرو ميره !

    Completed