Black Rose🥀
~رز مشکلی🥀~ ~فیک بلند~ ~ویکوک، نامجین~ ~درام، رمنس، تخیلی~ ~روزهای آپ: سهشنبهها~ نفس نفس میزد. خون قرمزرنگش مثل لباسی زننده بدن زخمی و کبودش رو پوشانده بود. اما طرف دیگهی اون در لعنت شده جونگکوکی ایستاده بود که با هر نفس دردناک تهیونگ حس میکرد بغض توی گلوش داره بزرگتر میشه :《خب، تصمیمت چیه؟ میمونی و عذابش میدی...