INSEPARABL
امروز روزی بود که هر دوی آن ها تصمیم گرفته بودند تا دست در دست هم به تمام سختی ها پایان دهند و شروع جدید را تجربه کنند آن دو جدا نشدنی بودند
امروز روزی بود که هر دوی آن ها تصمیم گرفته بودند تا دست در دست هم به تمام سختی ها پایان دهند و شروع جدید را تجربه کنند آن دو جدا نشدنی بودند
دست هاش یکی بعد از دیگری روی گونه هاش فرود می اومدن و صورتش رو کبود می کردن. ضربه هایی که رد کمربند رو روی بدنش به جا میذاشتن تمومی نداشت. بدنش از ترس می لرزید. چرا از هرچیزی که می ترسید داشت سرش میاورد؟ بعد از شبی که توی تاریکی درحموم رو روش قفل کرده بود وصدای جیغ ها و گریه هاشو برای باز کردن در شنیده بود الان داشت...
"فقط دلم میخواد تا وقتی کنارت نیستم، حالت خوب باشه. بخندی و خوش باشی. میخوام چشمهات از شادی برق بزنن، حیفه اون آیینهها با درد و رنج پر بشن! یا لبهات، لبهای بوسیدنیات باید بیشتر کِش بیان، باید برعکس جاذبه زمین باشن و گوشههاش به سمت بالا حرکت کنن، بعد بزرگترین لبخند دنیا به نام تو ثبت بشه و من بشم بوسندهی اون لب...
-″اجازه نمیدم خودتو ازم دور کنی″ ″اگه من بخوام ازت دور بمونم چی؟″ -″اونوقت هیولایی میشم که ازش متنفر شی″🥀💛 Couple: Jungkook x Girl Genre: Angst, Romance, Psychology, Smut
" چقدر تغییر کردی." " آدما در طول زمان تغییر میکنن." " احساساتشون چی؟ احساساتشونم تغییر میکنه؟ " " بستگی به اون فرد داره که چجوری توی خاطرات و ذهن یکی موندگار بشه. " ❖︎ اسم: Nyctophilia ❖︎کاپل اصلی: یونمین ❖︎کاپل های فرعی: نامجین، ویکوک ❖︎ژانر: رومنس، رمزآلود، انگست ❖︎نویسنده: Nyxowy [Completed]
[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید...
کی فکرشو میکرد جیمین یه پسر مظلوم و فرشته نما از دوتا از خلاف ترین پسرای خوشش بیاد... جونگ کوک و شوگا که دوست پسر همم هستند جزو خطرناک ترین بچه های گنگ و مدرسه شناخته میشن و حتی معلمام کاری یه کارشون نداره. . . . بعد از مدتی جیمین و یونگی عاشق هم میشن ولی دوست پسر یونگی یعنی کوک از این قضیه خوشش نمیاد! ولی یه فرصت ب...
[کامل شده] COUPLE:NAMMIN GENRE:ROMANCE_SMUT_HAPPY ENDING _________________________________ _میدونی جیمین اگ قرارع بازم اینطوری حست کنم تا اخر عمرم مست میمونم با دستای کوچولوش صورتمو قاب گرفت +میدونم نامجونا...مراقب خودت هستی؟ داشتم نگاش میکردم وسط خندیدنم قطره اشک سمجی از گوشه چشمم ریخت _میدونی جیمین تو حتی تو خیالاتم...
(پایان یافته) معلم ادبیاتم همیشه میگفت ، مجازی ینی غیر واقعی ، و من یک دوست مجازی داشتم و کاش فقط یک دوست میموند ! ... کاپل : ⚣︎𝕪𝕠𝕠𝕟𝕞𝕚𝕟⚣︎ نویسنده : ☕︎☁︎𝕝𝕠𝕥𝕚𝕤𝕙𝕚𝕒☁︎☕︎
جونگکوک داد کشید: ـ نکن.. منو خورد نکن.. منو داغون نکن.. منو تحقیر نکن.. نذار دیوونه بشم.. منو با کسی مقایسه نکن ته.. هیچکس مثل من عاشقت نیست.. هیچ کس مثل من تو رو دوست نداره.. هیچ کس مثل من تو رو نمیپرسته.. منو بیچاره نکن.. [ Genre: Tragedy_Angst_Romance ] [ Couple: Kookv(ورس) _sope ] [ Sad End ]
نامجون و جیمین پسرخاله هایی هستن که بازی دنیا اونا رو میکشونه به دوردست ها و خطراتی که هرلحظه در کمینشونه آخر این داستان چی میشه؟ ******************************************* نام:سرپناه کاپل:ناممین ژانر:هیجانی، ماجراجویی، مافیایی، عاشقانه، اسمات نویسنده:آرامیس(مینی موچی)
Pain(فول شده💜) . . ژانر: ریل لایف• انگست•هارت جیمین•تجاوز•رومنس•اسمات . کاپل: کوکمین . . خلاصه: کسی از شما هست که پسر بیست و یک ساله ای و درک کنه که تو هوای سرد شبونه توو تراس اتاقش ایستاده؟کسی از شما پسر بیست و یک ساله ای رو درک میکنه که داره از درون منفجر میشه؟کسی از شما هست که بتونه پسر بیست و یک ساله ای رو که به...
یه چند تا سری وانشات سد اند و اگر شد هپی اند . 𝙲𝚘𝚞𝚙𝚕𝚎: kookMin 𝙶𝚎𝚗𝚛𝚎: Romance, 𝙱𝚢: gloris
سکس.... فقط برای رفع نیاز جنسیه؟ اوه البته که نه! من از کنار تو بودن لذت می برم از لمس شدن توسط تو! از گرمای بدنت از حس خوبه ترکیب صدا هامون داخل هر مکانی ! Couple : Kookv Vkook Yoonmin Minyoon Namjin Jinmin &...
این یه بوک از تمام کاپل های بی تی اسه ولی از ویکوک بیشتر مینویسم. ووت و ایناش برام مهم نیست خیلی اگه دوست داشتید ووت بدید این از لطف خودتونه=) اگه خواستید هم کاپل بگید درخواستی بنویسم براتون☆ با احتیاط خودتون بخونید صحنه های اسمات زیاد داره تقریبا. +18
-پرنسس چرا جیغ میزنی؟بگو ببینم! ...باید با تک تک سلولات دردی که من بهت میدمو حسش کنی...:) Smut‼️
BTS + کوک من تصمیم و گرفتم و میخوامازت ... انگشت اشاره کوک که رو لباش نشست ساکت شد _ هیس خواهش میکنم جملتو تموم نکن ، جیمینا لطفا عذاب دادن منو تمومش کن حس میکنم با این بی رحمی های جدیدت قلبم داره از کار میوفته *** + التماست میکنم یونگی .. خواهش میکنم اون بدون من نمیتونه من... فریاد زد _ منم بدون تو نمیتونستم لعن...
:حالت خوبه؟ درد نداری؟ تب داری؟ خوابت میاد؟ میخوای از اینجا بری مگه نه؟ سردته؟ چرا دیگه حرف نمیزنی؟ :حالم دیگه هیچوقت خوب نمیشه ، دردام با کنارت بودن بیشتر میشه و هر لحظه دمای بدنم بالاتر میره ، خواب از چشمام فراریه و با رفتنم فقط بدنمه که ازت فاصله میگیره نه قلب احمقم همین که چشمام نتونه پیدات کنه سلولام قندیل میبنده...
من گم شدم..! بین خودِ قبلیم و خودِ الانم، خودِ واقعیمو گم کردم.. :) یه بوک پر از تکست مود و غیره از منابع مختلف که خودم عاشقشونم
⩩𝚂𝚞𝚖𝚖𝚊𝚛𝚢: ❜❜"من ددی تو نیستم ، ولی اگر بخوای، میتونم باشم👅 " داستان از اونجایی شروع میشه که جیمین تصادفا به یه شماره ناشناس پیام میده تا ددیشو پس بگیره ، ولی دوست جدیدش انگار بیشتر میخواد که جای ددیشو بگیره...❛❛ ↝𝚐𝚎𝚗𝚛𝚎: -اسمات -درتی تاک -کراسدرسینگ ( پوشیدن لباس جنسیتی توسط جنسیت دیگر ) - استفاده از...
یه قلب که برای دو نفر میتپه ! گیج کننده اس مگه نه؟ اگه مجبور به انتخاب باشه باید یکی از اونها رو نادیده بگیره .....
شاید خانوادهای که سوکجین برای خودش تشکیل داده بود عجیب و خلاف عرف به نظر می رسید، ولی سوکجین تک تک اعضای خانوادهاش رو از صمیم قلب دوست داشت. وقتی دولت سرپرستی موقت یه یچهی دیگه رو بهش سپرد، سوکجین مصمم بود از پسش بر بیاد. نگاه قضاوتگر آلفای گله هم هیچی اهمیتی نداشت. یا، روایتی از داستان کیم سوکجین و سه توله گرگ.
HopeMin ver. +اینطوری شبیه منحرفی به نظر میام که میخواد تو رو به حموم بکشونه! *** جیمین تمام سعیش رو میکرد که هوسوک رو درست راهنمایی کنه تا اون بتونه شامپو، صابون و لیف نویی که تو یکی از قفسه های حمام بود رو برداره. تقریبا خوب راهنمایی کرد و هوسوک بعد از اینکه یکبار با صورت به دوش حمام برخورد میکن...
__completed__ قسمتی از فیک: هانا توی سکوت هق هق کردو گفت: _من... من خیلی خسته ام تهیونگ... از دست هوادارای تعصبیت خسته ام ، از دست ساسنگ فنا، از دست هیترا... از دیدن ادیتا و کامنتاشون خسته شدم... حتی تو هم منو به خاطر اون ادیتا پس میزدی... یادت میاد؟ تهیونگ نمیتونست حرف بزنه، هانا موهای تهیونگو نوازش کردو گفت: _تهیون...
نام فیک: یه قصه برام بگو📖 ژانر: ددی کینک،درام،اسمات🔞 کاپل: کوکمین👨❤️💋👨یونمین،نامجین وضعیت: کامل شده نویسنده: King Ripper🍷