MauR__een
- Reads 2,194
- Votes 364
- Parts 6
«زمان در یک بعد از ظهر آفتابی از حرکت باز ایستاد، و اما زندگی همچنان به جریان تند خویش ادامه داده بود.
من آنجا ایستاده بودم، در مرکزیت جهان. و تو را تماشا میکردم که مثل شکوفه های درخت بادام، مثل دانه های ریز برف و به مانند برگ های خشک پاییزی بر من سقوط میکنی.
انگشت هام رو که به طرف تو دراز میکنم، به سرعت ن اپدید میشوی. شاید از ابتدا هم وجود نداشته ای، شاید متعلق به رویاهای شیرین دم صبح بودی و شاید هم زاده ی کهکشانی دیگر. عزیز من، به راستی تو اهل کجایی؟!»
Genre: Romance, Slice of life, Drama
Couple: ChanBaek