niluziam's Reading List
103 stories
Bake-Neko oleh gray_koala
gray_koala
  • WpView
    Membaca 20,851
  • WpVote
    Suara 5,445
  • WpPart
    Bagian 40
[completed] لیام فقط یه دانشجوی سال آخری تنها بود که سخت کار می‌کرد تا بتونه زندگیش رو جمع کنه، همه چیز عادی بود البته فقط تا قبل از راه دادن اون گربه به خونه اش. +زین؟ تو چطوری شکل آدم شدی؟ میدونی؟ لب و لوچه ی پسر آويزون شد. -نمیدونم که، ماما بهم نگفته بود منم میتونم عوض شم. +تو تنها نیستی؟ مامان داری؟ پسر با چشم هایی که اشک توشون حلقه زده بود، سرش رو تکون داد. +خب اون کجاست؟ قطره اشک کوچیکی از چشم پسر چکه کرد که باعث شد قلب لیام بلرزه. -اون نیست، زین بیدار شد...ماما نبود.
+16 lagi
Anne oleh BHr_1D
BHr_1D
  • WpView
    Membaca 21,404
  • WpVote
    Suara 3,649
  • WpPart
    Bagian 31
زین دست مرد رو توی دستش فشرد "خواهش میکنم آقای؟ +پین هستم، لیام پین پدر آنه _آقای پین، دختر شیرینی دارید! دست خوش ابعاد و مرطوب مرد رو رها کرد و به آنه لبخند زد [کامل شده]
Sunken (Ziam) oleh Setareeh181
Setareeh181
  • WpView
    Membaca 9,288
  • WpVote
    Suara 2,119
  • WpPart
    Bagian 40
تا حالا به این فکر کردید که شما تو چه چیزی غرق شدید؟ تو عشق؟ تو تنهایی؟ تو پول؟ تو تاریکی؟ تو شهرت؟ شاید هر کدوم از شما تو یکی از این ها غرق شده باشید... اما من... تو اکثر این ها غرق شدم... وقتی تو تاریک ترین روز های زندگیم بودم... وقتی همه امیدم رو برای زنده موندن و زندگی کردن از دست داده بودم... وقتی اصلا انتظارش رو نداشتم... جوری تو عشق غرق شدم که نه خودم و نه هیچکس دیگه ای نمی‌تونست نجاتم بده... این داستان داستان منه... پسری که تو اوج بدبختی و ناامیدی با غرق شدن تو عشق نجات پیدا کرد...‌ And they're so sunken in love
unforgettable [Z.M] oleh barana75
barana75
  • WpView
    Membaca 60,389
  • WpVote
    Suara 5,067
  • WpPart
    Bagian 35
- میخوام کاری کنی همه چی و فراموش کنه بشه یه صفحه خالی از اون مرد فقط من و ببینه + این کار ریسکه ممکنه بیدار نشه یکم فک کن مرد تو میتونی همین حالا هم مال خودت کنیش - نه نمیشه هر کاری می کنم ازم می ترسه از وقتی اون آشغال بردش همه چیزش شده اون حتی الان هم که نیست اون و به من ترجیح میده لیام با گفتن این حرف ناخودآگاه دستاش و مشت کرد نمیتونست قبول کنه که شکست خورده نیک متوجه اوضاع شد و با ملایمت به سمت لیام برگشت: - من همیشه اینجام لیام مطمئنم از پسش برمیای یه مدت بهش زمان بده اگه همه راه ها به بن بست رسید اون وقت میریم سراغ هیپنوتیزم هشدار: 🔞بخشی از این فن فیک حاوی محتوای خشن و جنسی است و برای همه مناسب نیست🔞 #ziam#zayn#liam#bdsm#malik#payn#palik
Baby Boy [Ziam] oleh Heyfaezh
Heyfaezh
  • WpView
    Membaca 201,808
  • WpVote
    Suara 28,077
  • WpPart
    Bagian 54
" تو خیلی زیبایی، بیبی بوی. " | Ziam Mayne Fan-Fiction 2020 | Zayn Top | Completed
Destiny[ziam]  oleh Dia__4
Dia__4
  • WpView
    Membaca 11,825
  • WpVote
    Suara 1,842
  • WpPart
    Bagian 36
همه چیز به خودت بستگی دارد حتی اینکه چطور "سرنوشتت" را تغییر دهی، با یک انتخاب. و چه چیزی بهتر از آن، که آن انتخاب "عشق" باشد!
ARCADE (ziam) oleh maedeh___ka
maedeh___ka
  • WpView
    Membaca 1,811
  • WpVote
    Suara 214
  • WpPart
    Bagian 10
ز: من واقعا دوستت دارم! ل: دوست نداری! بهم نیاز داری، این فقط یه عادته که زود از سرت میوفته ز: اگه باورم نداری تمومش کن! دیگه نمیخوام سایه ام باشی. Ziam story Zayn top Maede🤟🏼💗
Soulmates or Soul enemies? || Ziam  oleh fake_liam_zayn
fake_liam_zayn
  • WpView
    Membaca 142,661
  • WpVote
    Suara 15,066
  • WpPart
    Bagian 35
[COMPLETED] [ ابديت يا بى نهايت ... ؟ ] ∞ داستان دو پسر جوان كه رابطه خوبى با هم ندارن اما به كمكـ هم براى نجات مهم ترين آدماى زندگيشون تلاش ميكنن ، و احتمالا اونجاست كه همه چيز عوض ميشه ........
Swan Lake [Z.M] [L.S] oleh little_darkblue
little_darkblue
  • WpView
    Membaca 2,260
  • WpVote
    Suara 496
  • WpPart
    Bagian 19
عشق با انگشت های کشیده پیانو می نواخت و ما در رقص بودیم،رقصی به نام زندگی.
FOOL'S GOLD oleh Gay_Shiper_FF
Gay_Shiper_FF
  • WpView
    Membaca 10,419
  • WpVote
    Suara 1,801
  • WpPart
    Bagian 14
هستی اما کم‌رنگ... حرف می‌زنی اما تلخ.‌‌.. محبت می‌کنی اما سرد... چه اجباریست به دوست داشتنِ من؟!