Select All
  • S e c r e t VMIN-''
    33.7K 3.3K 17

    (Persian translation) راستش،جیمین و ته هیونگ موفق شدن که دوباره هم اتاقی هم تو کل تور بشن ولی ته هیونگ...متفاوته. اون بالغه.اون هیچ وقت لبخند نمیزنه. بجز وقتایی که جیمین نزدیکش باشه. ولی چی؟ جیمین اینو نمیدونست، تهیونگ اینو مثل راز نگه داشته بود.بیشتر شبیه،بخشی از اون بود که اون هرگز ندیده بود. جیمین خیلی زود جزء ای ا...

  • Unexpected | Vminkook (persian translation )
    45.9K 5.8K 19

    تهیونگ برای روز اول دانشگاه خیلی ذوق داشت و از اینکه قرار بود تو خوابگاه زندگی کنه خیالش راحت بود و توقع داشت یه هم اتاقی خوب داشته باشه اما به نظر میرسه باید منتظر "هم اتاقی های خوب "باشه ...