_سخته فراموش کردنت...تو کسی بودی که باهات همه چیز و همه کس رو فراموش می کردم! اره... دیگه کافیه این همه صبر کردن؛ نه چیزیو میخوام...نه به چیزی اهمیت میدم... فقط دلم میخواد این بازی که داخلش گیر کردیم تموم بشه. یا به دستت میارم یا دیگه منی وجود نداره! Couple: vkook Genre: drama,romance,smut Up time: unknown Written...
داستان در مورد سرنوشت چند پسره که به هم گره خورده سرنوشتی که هیچ کس نمی دونه چه چیزی براشون رقم زده مرگ و زندگی به دست سرنوشته ولی فقط یه نفر ، یه نفر توانایی تغییر این سرنوشت و داره... فقط تا همین حد می تونم بگم چون اگه بیشتر بگم اسپویل میشه پس لطفا به مقدمه داستان مراجعه کنید تا از اطلاعات داستان با خبر بشید داستان...
داستان از این قراره که تهیونگ و کوک و جیمین توی یه دبیرستانن که هرسه تاشون ومپایرن بعد این دختره شین می تازه اومده تو مدرسه و نمیدونه که اینا ومپایرن (بچه های مدرسه میدونن) بعد هیچ کس به شین می نمیگه چون جونشون به خاطر کوک تو دردسر میوفته(کوک مریضی داره) بعد اینکه دختره فکر میکنه اینا دارن الکی میگن ومپایرن بعد هی میگ...
داستان درباره ی دختری به اسم چوی یونگ هو هست که تو آمریکا زندگی میکنه و با دوست پسرش به هم زده و میخواد که اونو فراموشش کنه و با پدرش به کره میرن و یونگ هو خیلی دختر عدالت طلبی هست و از قلدرا بدش میاد و تهیونگ هم رئیس یکی از اکیپ های قلدر مدرسه شونه و این هم بگم که یونگ هو توی کره یه داداش دو قلو داشته و توی مدرسه باه...
کانگ شین هوا و پارک جیمین دو تا از بهترین پروفسور های بخش مغز و اعصاب بیمارستان کایو رقیب های سرسختی هستن که هیچ کدومشون نمیتونه اون یکی رو شکست بده.بعد اینکه شین هوا برای دوران رزیدنتیش به بیمارستان سانمی منتقل میشه و بعد گذروندن این دوران رئیس بخش مغز و اعصاب میشه پارک جیمین هم به خاطر ارائه یه مقاله شگفت انگیز در آ...