لیاقت یک فرصت رو داره 😍😍
93 stories
Number one  TAEKOOK / KOOKV by raaraa_taekook
raaraa_taekook
  • WpView
    Reads 19,763
  • WpVote
    Votes 2,135
  • WpPart
    Parts 32
• جونگکوک وارد فصل جدیدی از زندگیش شده ... تهیونگ رو از دست داده ... و سعی میکنه برای دخترش بهترین زندگی رو بسازه ... اما همه چیز با برملا شدن رازها از کنترل خارج میشه ...! • ‏🄲🄾🅄🄿🄻🄴🅂 : taekook-kookv & jingi & hopemin ‏🅶🅴🅽🆁🅴 : bromance-drama-mafia-smut-diary ‏🅆🅁🄸🅃🅃🄴🄽 🄱🅈 : @raaraa_taekook • ·.¸¸.·♩♪♫ فصل دوم در حال آپ ♫♪♩·.¸¸. «محدودیت سنی‌ به دلیل ادبیات باز در روابط 18+» • The best ranking : #1 diary #1 jingi #2 برومنس #1 خاطرات #8تهکوک •
My housemate  by sogand0098
sogand0098
  • WpView
    Reads 44,068
  • WpVote
    Votes 3,964
  • WpPart
    Parts 47
« عنوان Mature ( محتوای بزرگسالان) به دلیل نیاز آموزش به تمامی رده های سنی افراد علاقه مند به نوع رابطه بی دی اس ام حذف شد » جونگکوک دانشجوی سال اول معماری تصمیم میگیره برای تأمین مخارج زندگی و دانشگاهش یکی از اتاق های خونه رو اجاره بده و همخونه جدیدش کسی نیست جز آقای کیم (کیم تهیونگ) - پس این راه حل توست ، هر بار که خراب کاری کردی خودت و این گوشه جا بدی و از تنبیه فرار کنی شنیدن صدای بم تهیونگ که با آرامش زیر گوشش حرف میزد باعث شد که کوک با صدا آب دهنش و قورت بده، با این کار سیب گلوش که بالا پایین شد، نفس تهیونگ رو هم تو سینه اش حبس کرد + نه ، من فقط نمی‌دونم چطور بگم متاسفم دست خودم نبود ، می‌خوام شما باور کنید که چقدر متاسفم - پس از تنبیه فرار نمیکنی باز هم سیب گلوش بالا پایین شد و پاهاش و محکم تر به هم فشار داد + نه تهیونگ سرش و از شونه پسر برداشت و در همون حال گفت: - خوبه ،چون دفعه بعد این تو‌ نیستی که تصمیم میگیره ، منم که تنبیهت و انتخاب میکنم ، درسته ؟ بیمکث پاسخ داد + بله آقا - خوبه نام داستان: همخونه من Name: My housemate کاپل: ویکوک ( تهکوک) Couple: VKook ژانر: عاشقانه، ددی کینک، بی دی اس ام، لیتل کمدی، اسمات، روانشناسي Genre: Romance, Daddy kink, BDSM, Little Comedy, Smut ,Psychology
『غول』𝑮𝑰𝑨𝑵𝑻 by felix1389
felix1389
  • WpView
    Reads 1,799
  • WpVote
    Votes 349
  • WpPart
    Parts 14
زندگی ما لحظه ای جهنم شد که اون غول بین ما قرار گرفت. +تو یه هیولایی وی! +"من غولم...صدام کن" کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:نداریم. ژانر:اسمات...امگاورس...امپرگ نیست آپ:نامنظم نویسنده:𝐉𝐮𝐥𝐢𝐚
𝙎𝙐𝙆𝙄 || 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬 by GryEdviL
GryEdviL
  • WpView
    Reads 54,612
  • WpVote
    Votes 10,241
  • WpPart
    Parts 37
"زن بودن" یک نقش نبود بلکه یک زندگی بود و جونگ کوک انگار این زندگی رو یاد گرفته بود! نویسنده : RÊVE نوع داستان : کوتاه
✧HOME✧ by timi_vkook
timi_vkook
  • WpView
    Reads 641,077
  • WpVote
    Votes 62,596
  • WpPart
    Parts 43
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
 𝓣𝓪𝓮𝓱𝔂𝓾𝓷𝓰 ☕  من وتهیونگ>> شما همه 🎨 by vkook3748
vkook3748
  • WpView
    Reads 20,032
  • WpVote
    Votes 1,810
  • WpPart
    Parts 37
شانس یعنی مجبور بشی با اکست ازدواج کنی «به عنوان ارمی ی شانس به این فیک بده قول میدم پشیمون نشی» *پاپان یافته* کاپل:تهکوک ، یونگمین ٫نامجین و... ژانر:عاشقانه، هیجانی، دوستانه، اسمات، روز های اپ :تقریبا هروز فصل 3 داریم :)) همراهم باش دوست عزیز ☺
𝐓𝐄𝐐𝐔𝐈𝐋𝐀 | 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 by ltsmora
ltsmora
  • WpView
    Reads 46,109
  • WpVote
    Votes 5,000
  • WpPart
    Parts 37
﹙𝖳𝖾𝗊𝗎𝗂𝗅𝖺 || تـکیـلا ﹚🍻 𓐆 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍, 𝖣𝗋𝖺𝗆, 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖲𝗆𝗎𝗍 𓐆 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖪𝗈𝗈𝗄𝗏,𝖸𝗈𝗈𝗇𝗆𝗂𝗇 𓐆 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: 𝖬𝗈𝗋𝖺 "می‌خواستم ازت محافظت کنم، در برابر دنیایی که چشم بسته روی درک کردنِ وجود تو، بعد از هر بوسه بغل کنم و بهت بگم اشکالی نداره اگه کسی نیست در کنارت تا بفهمه حال آشوب تو رو، من هستم. دستت رو بگیرم و بهت اطمینان بدم که من هستم، من هستم و نمیذارم کسی بهت آسیب برسونه اما نمی‌دونستم خودم اونی‌ام که بهت آسیب می‌رسونه."
Step Brother Dearest  by officiallostmerorr
officiallostmerorr
  • WpView
    Reads 210,227
  • WpVote
    Votes 22,433
  • WpPart
    Parts 28
[ پایان یافته ] وقتی که برادر ناتنیش اومد تا باهاشون زندگی کنه، هیچ ایده‌ای نداشت که میتونه عاشق برادر کوچیک ترش بشه. اون به همون سرعتی که وارد زندگیش شد، وارد تختش شد و اون رو ترک کرد. اما کارما اونقدرا هم مهربون نیست، بعد هفت سال، هردوشون درحالی که جایگزین هم رو پیدا کرده بودن، روبه‌روی هم قرار میگیرن، و حالا که بزرگسال شده بودن، هیچ ایده‌ای برای حسشون نداشتن! ---- - واقعیت اینِ که یه تفاوت بزرگ وجود داره... تو تنها آدمی هستی که تو کل دنیا برام ممنوعه...و لعنت بهم که اگه تو رو بیشتر از هرچیزی که توی دنیاست نخوام... ---- Translation ! Couple: taekook, Unknown ?! Genre: Incest, Romance, Smut # 1 Taekook # 7 jk # 77 Kookv # 1 Drama # 110 BTS # 77 Taehyung # 87 Junggok
𝙞𝙣𝙨𝙩𝙖𝙣𝙩 𝙠𝙖𝙧𝙢𝙖 [KookV] by Jasminjhs
Jasminjhs
  • WpView
    Reads 23,559
  • WpVote
    Votes 3,179
  • WpPart
    Parts 17
تهیونگ سال‌هاست که مسیرش رو از خلافکارها و برادرش جدا کرده و فقط دنبال یه شغل موقت می‌گرده تا خودش خرج دانشگاهش رو دربیاره. اما وقتی مجبور میشه پیشنهاد عجیب هوسوک رو قبول کنه و برای چند روز از پسر کوچولوی رئیس باند مافیا مراقبت کنه، بی‌اختیار وارد مسیری میشه که همیشه ازش فرار کرده. جونگکوک مرد جدی و پدر با فکری بود که برای پسرش هرکاری‌ می‌کرد. و این شامل سر و کله زدن با پرستار زبون‌دراز پسرش هم می‌شد. بین کل‌کل‌ها، تنش‌های بین‌شون و لبخند پسربچه‌ای که فاصله‌شون رو کم می‌کرد، رابطه‌ای شکل می‌گیره که هیچ‌کدوم براش آماده نبودن، ولی شاید، هردو دنبالش بودن. - - -بهتره کم‌کم یاد بگیری باهام مودبانه حرف بزنی تهیونگ. یه کم احترام بد نیست. -تو لایق هیچ احترامی نیستی عوضی. Name: Instant Karma Couple: KookV Genre: Fluff, Drama, Romance, Smut Author: Locks
𝑩𝒖𝒕𝒕𝒆𝒓𝒇𝒍𝒚 | Kookv by nabie_2024
nabie_2024
  • WpView
    Reads 28,132
  • WpVote
    Votes 3,493
  • WpPart
    Parts 37
genre: romance, harsh, angst قلب مادرت بین مرگ و زندگی می‌زنه، حاضری برای نجاتش تا کجا پیش بری؟ کیم تهیونگ، پسری با ترس از تنهایی، که درگیر سخت‌ترین انتخاب زندگیشه. وقتی زنی مرموز، به ظاهر ناجی، دست کمک به سمتش دراز می‌کنه، نمی‌دونه قراره با امضای یه قرارداد ساده، وارد دنیایی بشه که پر از دروغه. تهیونگ برای نجات مادرش، پا روی غرور و آرامش زندگیش می‌ذاره، اما وارد دنیایی میشه که توش مرز بین نجات و نابودی خیلی باریکه. یه قرارداد... یه بازی خطرناک... و مردی که قلبش مثل یخ سرده... در میون همه‌ی این تهدید‌ها، احساساتی شکل می‌گیره که سرنوشت چهار مهره رو تغییر میده... ------- « تا الان برای آرا بازی می‌کردی، از الان به بعد، مجبوری توی زمین من بازی می‌کنی تهیونگ... برای من.» «دست از سر من و مادرم بردارین!» «لعنت بهت... روز به روز داری برام جالب‌تر می‌شی...» «اگه مال من شه، خدا هم نمی‌تونه ازم بگیرتش.» ___