(Completed)
_ نگو که فکر میکردی دیگه منو نمیبینی!
قدمی سمت جونگکوک برداشت و با پوزخند غلیظی که روی لبهاش نقش بسته بود ادامه داد:
_ فکر میکردی تموم میشه؟؟ باید احمق باشی من 12 سال عاشقت نبودم که به اون بچه ببازمت.
_ حق نداری حتی بهش اشاره ای کنی... میفهمی؟!
روبروش ایستاد و اجازه داد نفس هاشون فاصله کم بین صورت هاشون رو پر کنه :
_ دو تا شیر هیچوقت نمیتونن تو یه جنگل حکمرانی کنن جونگکوک... همونطور که ما نتونستیم از قدرت نمایی مون بگذریم و هر بار عادلانه همدیگه رو تصاحب کنیم...
Geɴre : Crιмe , roмαɴce , ѕмυт +18
Coυple : ĸooĸv_yooɴмιɴ_нopeV
Season1_2 full 📚(Read in the old account)
نام⸙ ͎.: کیم سهون
•ژانر⸙ : غمگین / انگست / ددی کینک / درام
•کاپل⸙ ͎.: کایهون
•نویسنده⸙ ͎.: erwin
•روزهای آپ⸙ ͎.: جمعه
•رده سنی⸙ ͎.: ...
خلاصه⸙ ͎.:
شش سالش بیشتر نبود که وسط دعوا محکم پهلوی مادرش رو بغل کرده بود و میخواست ازش دفاع کنه اما تنها چیزی که از اون به بعد تو ذهنش پر رنگ موند ضرباتی بود که بدن کوچیکش رو به لرزه در میاورد و گاهی جاشون انقدر درد میگرفت که شبا خوابش نمیبرد ، یه چیز تو مغزش تکرار میشد" بابایی مگ من چیکار کردم؟"
این اتفاق تا جوونی سهون ادامه پیدا کرد زخم های که رو بدنش جا خوش کرده بودن!
وقتی نوزده سالش شد مادرش بعد از کلی بگیر و ببند طلاق گرفت حالا فقط اون دوتا بودن.
زیادی واسه مرد خونه شدن جوون و بی تجربه بود علاوه بر دانشگاهش پاره وقت کار میکرد و نایی براش باقی نمیموند.
یه شب که از سرکارش برمیگشت در اتاقش نیمه باز بود و سرو صدا میومد ، اخم کمرنگی بین ابرو هاش نشست و وارد اتاق شد .
اوه کاملا فراموش کرده بود که سیستم گرمایشی خونشون نیاز به تعمیر داشته.
تو صدم ثانیه اخماش از بین رفت و به مرد رو به روش خیره شد.
قد بلند ، پوسته برنزه و موهای شلخته!
کای سمت هون برگشت و سکوتی که بینشون شکل گرفت به طرز عجیبی ادامه پیدا کرد.
تو نگاه هم چی پیدا کردن؟
⎠مالک من⎛
اشکاشو با پشت دست پاک کردو پاهاشو تو دلش جمع کرد
_ازت.. ازت متنفرم
پسر بزرگتر نیشخندی زد و پای راستش رو رو تخت گذاشت
_بهت حق میدم
چونه ی پسرو بین انگشتای کشیدش گرفت و سرشو از رو پاهاش بلند کرد
_ولی تنفر تو مهمه!؟
درحالی ک لاله ی گوش پسر کوچیکترو با لباش ب بازی گرفته بود زمزمه کرد
_نیست بیبی
داستان درمورد چانیول ک تو نگاه اول دلش ب بک ک از قضا تو باند قاچاقچی هاس میده و بک ک ب درخواست رئیسش بعنوان جاسوس وارد پایگاه چان میشه ولی چی میشه اگ بک لو بره؟! چان میتونه یه قاچاقچی بعنوان معشوقش قبول کنه؟!
ژانر:رمنس،ددی کینک، کمی درام،پلیسی
کاپل چانبک، کریسهو
چند شاتی
کاپل : kookv
ژانر : smut . Romance. Daddy kink . Fantastic
خلاصه :
تهیونگ فرشته ی طبیعیت یهو یه ماموریت عجیب بهش میخوره اونم اینه که برای محافظت از جونگکوک به زمین بره ..
اما تهیونگ میتونه مواظب جونگکوک خشن و افسرده ای باشه که تازه عشقش رو از دست داده ؟
آپ: تمام شده ...
لینک چنل : @Taekook_area
"دلیلی برای نگه داشتن رازت نمیبینم، چرا یه دلیل بهم نمیدی ؟"
"هر کاری بگی...انجامش میدم"
این جمله آخرین ریسمان برای نگه داشتن آبرویش بود.
جانگکوک که انگار به جمله دلخواه رسیده بود به آرامی تکیه زد: " راستش فانتزی هات منو کنجکاو کرده..."
حرفش را برید ولی اتصال نگاهشان قطع نشد و با صدای بم ادامه داد: "چرا با من انجامش نمیدی؟...هورنی کیم"
🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥
کیم تهیونگ عاشق نوشتن سناریو های کثیف و هورنیه...🍡ولی قرار نبود اون دفتر لعنتی گم بشه..✒
حالا چطور قراره با این مصیبت کنار بیاد؟...
✒Story Name: whorni Kim
✒Genre: full smut, comedy, romance
✒couple: kookv
✒writer: hunter_oo3
✒Ages: +18 (R)
TOP : Jungkook
BOTTOM : Teahuyng