Brat bunny kills
وی،چیم و کوک ادمینهای سایت ادم کشی معروف کیلربانی توی دیپ وب هستن ولی این دلیل خوبیه که فکر کنیم اونا واقعا به بدی اعمالشون هستن؟
وی،چیم و کوک ادمینهای سایت ادم کشی معروف کیلربانی توی دیپ وب هستن ولی این دلیل خوبیه که فکر کنیم اونا واقعا به بدی اعمالشون هستن؟
_میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده...
🔛خلاصه: «یه داستان کلیشه ای که هممون ازش خوشمون میاد.» سلام! اسم من جان جانگکوک هست. 16 سالمه و وقتی 9 سالم بود تمام خانواده ام توی یه سقوط وحشتناک هواپیما به همراه حدود 100 نفر دیگه مُردن. من در طول سفری که همه ی خونواده داشتن به دوست پسر 18 ساله ی عمه ام سپرده شده بودم و وقتی خبرِ فوت تمام اعضای خانواده به اون پ...
یونگی یک فن پیج تو اینستا برای آیدلش داره..... چی میشه اگه اون ایدل بفهمه.... Written by @katisgucci
[کامل شده! ] (تهیونگ پسریه که همه منتظرن یه امگای ضعیف بشه... اما سرنوشت داره به تک تکشون پوزخند میزنه) _اینکه جز کدوم دسته قرار بگیرین به طور عمده بستگی به این داره که پدرومادرتون جز کدوم بودن،یا اینکه اکثر اعضای خانواده متعلق به کدوم دستن. واقعا یه چیز نسبیه... ⚠️#1in Vkook ⚠️#1in Taekook ⚠️#1in Omegaverse ⚠️#1in...
جانگکوک فکر میکرد نگرانی های دوست پسرش برای مبارزه اون شب مثل همیشس اما وقتی وارد رینگ شد فهمید اون اخطار ها بی دلیل نبودن... _________ وانشات ویکوک با اسانس یونمینD: همراه کمی صحنه های اسمات😓🔞
[ COMPLETED ]✔️ ✨خلاصه: کیم تهیونگ پسری هجده ساله است که به دنبال کشتن خودشه. با عوض کردن محل زندگیشون، تهیونگ با تفکر اینکه میتونه بالاخره از این زندگی خلاص شه، به دنبال جایی برای کشتن خودش در خونه جدید میگرده؛ اما به طور اتفاقی در مخفیای رو پیدا میکنه که... • ────── ✾ ────── • _"برای...
complete •¬کاپل: کایسو | هونهان •¬ژانر: فانتزی | تخیلی | اومگاورس | انگست | هپی اند •¬خلاصه: مادرم وقتی حامله شد می دونست یه گرگ قدرتمند رو درون خودش پرورش می ده و بابا میگفت توله اش قراره الفایی قدرتمند تر از پدر و مادرش بشه. حتی گاهی تو خلوت با خودش فکر میکرد شاید پسرش آلفای قرمز بشه. کسی چه می دونست. نه ماه...