hanasati1485
- Reads 22,510
- Votes 3,891
- Parts 33
بلند شد و عقب رفت، قرار نبود جواب مثبتی بگیره...
_ بهم اجازه بده ثابت کنم پشیمونم...
_ نمیتونی...
نگاهشو به سوهو داد که بی رحمانه بهش زل زده بود، باید بیخیال میشد؟! محال بود... نفسی عمیقی کشید و با اطمینان زمزمه کرد:
_ میتونم...
_ اگر حرفات تموم شد برو...
ضربه های سوهو چه جسمی چه روحی درد داشت، درو باز کرد و بیرون رفت، قرار نبود تسلیم شه... برمیگشت... دوباره برای از بین رفتن این نفرت تلاش میکرد.
°●°●°●°●°●°●°●°●°●°●°
در حالی که با جسم پر از خونش کف زمین سرد و تاریک افتاده بود، دست لرزونش رو بالا آورد و سمت پسرک دراز کرد:
_ این ینی تونستم کاری کنم فراموش کنی؟
صدای تحلیل رفتهاش چشماش رو خیس کرد:
_ تونستی....
_ تونستیم دلتو بدست بیاریم؟
سرشو محکم بالا پایین کرد و دست خونیاش رو بین دستاش گرفت.
_تونستید...
🌀فیک: سهرگه
🌀کاپل: چانهو، کایهو، هونهو (فورسام)
🌀ژانر: خوناشام، جن، امگاورس، انگست، رمنس، فلاف، اسمات، امپرگ، فورسام
🌀تایم آپ: هفتهای یک پارت
🌀نویسنده: حناساطی
🌀وضعیت: در حال آپ
🌀هپیاند