Namjin
2 stories
Inappropriate; NamJin | Per Translation by StoryTeller_Mia
StoryTeller_Mia
  • WpView
    Reads 79,364
  • WpVote
    Votes 10,248
  • WpPart
    Parts 44
Inappropriate | نا مناسب (نا درست) خلاصه: کیم سئوک جین یه پدر تنهاست که تلاش میکنه دو پسر نوجوونش، جیمین و یونگی رو بزرگ کنه. جین به سختی کار می کنه تا یه زندگی خوب واسه اونها فراهم کنه. تو تمام این سالها به تنهایی عادت کرده وقتی تنها چیزی که میخواد، ارتباط برقرار کردن دوباره با پسراشه چون توی این سال ها، زمان های زیادی رو صرف کار کرده و برای نزدیک شدن به پسر هاش زمان کافی پیدا نکرده بود. با این حال بزودی وقتی پسر بزرگش، یونگی با کیم نامجوون روبه رو میشه و زندگیش از این رو به اون رو میشه نامجون معروف به جـون روز به روز بیشتر خونه ی اون ها میمونه. البته سئوک جین نتونسته متوجه توجه فزاینده نامجون به خودش بشه و یونگی هم روز به روز بیشتر به اون پسر می چسبه و اون رو تمام مدت پیش خودش تو خونه نگه می داره. چه اتفاقی میافته وقتی جون نتونه این میل شدید و مخفیانه ش رو نسبت به این مرد زیبا پیش خودش نگه داره و به سمتش قدمی برداره؟ یونگی به شدت عاشق جون میشه... درحالی که جون به شدت میل به بودن با پدرِ دوست پسرش رو داره... هیچ اتفاق بدی نمیتونه بیوفته، درسته؟ هشدار: این کتاب دارای مطالب حساسیه و حتی ممکنه بنظر بعضی (مثل اسم کتاب) نا مناسب یا زشت و خجالت آور بیاد. اگه مطالب زیر باعث میشه معذب بشید داستان رو نخونید حتی اگه تعریفش
Secretary kim by katayoon_malik
katayoon_malik
  • WpView
    Reads 61,456
  • WpVote
    Votes 9,207
  • WpPart
    Parts 13
در اتاق نامجون زده شد **بیا تو** *عصربخیر قربان* **سلام،اینجا چیکار میکنی؟و اون چیه توی دستت؟** *ای دیمه،دارم برش میگردونم چون دارم استعفا میدم.* **نمیتونی اینکارو بکنی،من بهت حقوق خوبی میدم.** *درسته اما من نمیتونم 6 روز هفته کار کنم،من یه زندگیم دارم.* دستیار قدیمیه نامجون دفترشو ترک کرد.آه کشید،اون واقعا به یه دستیار نیاز داره.رفت توی پروفایلی که مردم درخواست کار داده بودن.از اطلاعات هیچ کدومشون خوشش نیومد.اونا آدمای تنبلی بنظر میرسیدن.کمی زمان برد،اما بالاخره آدم پرفکتو پیدا کرد. **کیم سوک جین** قبل از استخدام کردنش،درخواست یه مصاحبه باهاش رو کرد.