zayn
46 stories
"Daddy" // z.m by smitten_kitten_
smitten_kitten_
  • WpView
    Reads 174,693
  • WpVote
    Votes 1,370
  • WpPart
    Parts 8
daddy kinks tho :-)))
Diplomat ~ by : Atusa20 by atusa20
atusa20
  • WpView
    Reads 197,756
  • WpVote
    Votes 33,528
  • WpPart
    Parts 63
-من نخست وزیرم لیام...این مسخره بازیو تمومش کن +تو نخست وزیری منم همسر نخست وزیرم...این بحثم همینجا تمومه a story by : Atusa20 No. 1 in fanfiction 😎
IndigoWar by Kimeeia91
Kimeeia91
  • WpView
    Reads 10,295
  • WpVote
    Votes 1,573
  • WpPart
    Parts 78
[completed] زندگی همیشه اونطوری که انتظارشو داریم پیش نمیره...گاهی جوری راهت عوض میشه که حتی بهش فکرم نمیکردی...اتفاقا و احساساتی توی قلبت بوجود میاد که هیچوقت حدسم نمیزدی...زندگی هر لحظه اش تورو دعوت میکنه به مبارزه...تواین مبارزه رنگا مقابل هم قرار نمیگیرن...این جنگ،یه جنگه بین قلب و مغزت،سرنوشتت و انتخابت،چیزی که هستی و چیزی که باید باشی،این یه جنگ سرخ یا سیاه نیست،این یه جنگ متفاوته...یه جنگ نیلی...
Can't Love U? by sanygi
sanygi
  • WpView
    Reads 835
  • WpVote
    Votes 216
  • WpPart
    Parts 12
و سوالی که همیشه ذهنشون رو درگیر میکرد این بود که چرا نتونستم عاشق اون باشم ؟ و جواب هر دوشون این بود که.....
He is my nightmare [+18 , Z.M ] by SainaSam
SainaSam
  • WpView
    Reads 3,567
  • WpVote
    Votes 381
  • WpPart
    Parts 12
زین و تیا به اجبار خانواده هاشون عروسی میکنن. زین یه عوضیه . تیا یه دختر با بیماری ای سخت . زین ۲۳ سالشه و تیا ۱۷ تیلور سوییفت بهترین دوست تیا* 2 in #selenagomez 3 in #taylor
Oakland'  by maybemari
maybemari
  • WpView
    Reads 10,779
  • WpVote
    Votes 1,605
  • WpPart
    Parts 26
ماریا دختر 16 ساله ای که برای زندگی جدیدی به اوکلند میاد. ولی قبل از اینکه به خودش بیاد زندگیشو به پسر مافیا اوکلند میبازه. + تو اما وارد رگهایم شدی و همه چیز تمام شد؛ و خیلی سخت است بخواهم از تو شفا یابم -Z [ zayn malik ] [ Sexual content ]
Worlds Apart(persian Translation) by curlyat1380
curlyat1380
  • WpView
    Reads 2,219
  • WpVote
    Votes 268
  • WpPart
    Parts 9
ایزابلا لونت(Isabella lonett)، يه دختر ساده و دانا و جوان كه در كنار پدر و مادر بسيار خوب(درجه ١) در محله معروف ريون وود بزرگ شده بود(Ravenwood)زندگیش پر از کمال و اصرار از اینکه باید مثل خانوادش با استاندارد بالا زندگی کنه.يه دختر معمولي كه هميشه كارهاي خوب و عاقلانه انجام ميده چيزيه كه همه ميشناسنش اما چه اتفاقي ميفته وقتي كه اون با زين مالك خطرناك و سكسي اشنا ميشه ؟اون یه دزد و جنایتکار رو میخواد؟ اون(پسر) خودشو خیلی عمیق عاشق ایزابل پیدا کرد و همین طور برای اون(دختر). تا الان اونا متفاوتن. درحالی که زمان پرواز میکنه، رازها فاش میشن، قلب ها میشکنن و دردسر منتظر هر دوی اونا وایمیسه. آیا اون توانایی بیرون کشیدن خودش رو از این آلودگی چسبنده رو داره و اینکه اونو(پسر) رو ببخشه؟ جواب توی دستای اون(دختر) دراز کشیده. داستان توسط گپ خودمون ترجمه شده و کمی ممنوعه.
[ sᴍᴏᴋᴇ ᴀɴᴅ ᴍɪʀʀᴏʀs ]+18 by darya8894
darya8894
  • WpView
    Reads 6,623
  • WpVote
    Votes 498
  • WpPart
    Parts 26
هر کس توی زندگیش یک سری اشتباهاتی داره ...🥀🕸 و بعضی از اون ها میتونن سرنوشتش رو به کلی تغییر بدن !! و بزرگ ترین اشتباهی من عاشق اون شدن بود... من عاشق زین مالیک شدم .. قاتلی شدم که با تمام "گناهکار" بودنش... " بی گناه " بود 🍾
Endless love (persian) by maniya_p
maniya_p
  • WpView
    Reads 18,674
  • WpVote
    Votes 1,635
  • WpPart
    Parts 36
دیانا: فقط تو موندی زین..فقط تو.. زین: من همینجام عزیزم.من مراقبتم دیانا: میترسم زین.خیلی میترسم.از یه روز بی تو میترسم... . . روابطی که توی مرحله آزمایش قرار میگیرن عشقی که شعله های آتشش همرو توی خودش میسوزونه زین راهشو گم کرده آنا گناه کاره لیام نگرانه و دیانا محکوم به مرگ توی گودال تاریک تنهایی خودشه اما کی نجاتش میده؟ اصلا نجات پیدا میکنه؟ منجی عشقی که به نقطه پایان خودش رسیده کیه؟ . . ** امیدوارم خوشتون بیاد **
Best Mistake(Zayn Malik) by zkingfanfic_
zkingfanfic_
  • WpView
    Reads 15,255
  • WpVote
    Votes 1,057
  • WpPart
    Parts 56
شاید با انتخاب تو بزرگترین اشتباه زندگیمو مرتکب بشم ولی برام مهم نیست.من دیگه نمیتونم جلوی قلبم رو بگیرم و فراموشت کنم.تو انتخاب قلب منی!