Select All
  • Destiny (Destiel)
    793 89 7

    کستیل کالینز، دین وینچستر، مگ مستر‌ و تیمی پارکر چهار دانش آموز هاگوارتز هستند که ناخودآگاه سرنوشتشون اونا رو به جاهای تاریک، ترسناک و البته جادوی سیاه میکشونه... به نظرتون سرنوشتشون چه چیزای براشون رقم زده... آیا همشون میتونن دوم بیارند؟ آیا میتونن باهاش بجنگن و تغییرش بدن یا ناامید میشن و کم میارن؟ آیا اونها تغییر...

  • A Turn Of The Earth
    12.8K 1.8K 18

    Story by mishcollin available on ao3 Art by jackiedeeart on Instagram دین همون هیولاکُش 22 ساله ی همیشگی ایه که مادرشو از دست داده تا زمانی که توی یکی از شب های سپتامبر یه بارونی پوش غریبه به شیشه ی ماشینش می خوره و ادعا میکنه که یه فرشته است که اونو از آینده می شناسه و الان در حال فراره. یا... این داستان درباره ی کست...

    Completed  
  • The dark side of me[cockles]
    3.5K 469 10

    "نیمه تاریک من" میشا با صدای لرزونی گفت:"اینکه بخوای از دست خود واقعیت فرار کنی خیلی سخته، از دست صداهای توی سرت، احساساتی که توی رگهات جریان داره. کی میدونه راه درست چه راهیه؟چی سفیده چی سیاه؟واسه من همه چی فقط خاکستریه." جنسن دستشو روی گونه‌ی میشا گذاشت و به چشماش زل زد:"پس خودتو ازاد کن میشا، بزار توعه واقعی زندگی...

    Completed  
  • Angel Of The Lord
    3.2K 381 12

    همم..خلاصه ای نمینویسم..چون به نظرم خلاصه همه چیو لو میده..پس با ما همراه باشید:)

    Mature
  • with love,gun[cockles]
    32K 4.7K 49

    [completed] هفت روز...،فقط هفت روز ديگه صبر كن و اونوقت بهش بگو...! . . . . . . . . . . . 🔞خوندن اين داستان ممكنه براي خواننده هاي سن پايين مناسب نباشه🔞 ايده پرداز: @bsunknown

    Completed   Mature
  • The Boundaries
    2.2K 330 19

    عصر آن روز احساس میکردم از دنیایی با مرز و محدوده های نامرئی خارج شده ام، شاید وقتی با غم از کسی فاصله میگیری این حس را تجربه میکنی...