*-*
45 stories
Outlaw by CynthiaPaul2002
CynthiaPaul2002
  • WpView
    Reads 54,820
  • WpVote
    Votes 10,314
  • WpPart
    Parts 20
بکهیون گیتاریست اصلی یه بند راک و چانیول دانشجوی دکتری زبان فرانسه، درست وسط دل شهر عشاق همو جوری که نباید ملاقات میکنن. قصه‌ی ماجراجویی های دو نقاب‌دار قهار تو کوچه پس کوچه‌های شهر رو، خود پاریس از همون اول براتون تعریف میکنه... 𖤐⃟🎸Fɪᴄ: 𝙊𝙪𝙩𝙡𝙖𝙬 𖤐⃟🎸Cᴏᴜᴘʟᴇ: 𝘾𝙝𝙖𝙣𝘽𝙖𝙚𝙠 𖤐⃟🎸Gᴇɴʀᴇ: 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚, 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛, 𝘾𝙤𝙢𝙚𝙙𝙮, 𝙉𝙘18 این دفعه مهمون یه داستان به شیرینی قند هستید!
Salad Seasoning ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ by HannaTheEllA
HannaTheEllA
  • WpView
    Reads 19,482
  • WpVote
    Votes 3,836
  • WpPart
    Parts 30
"چاشنی سالاد" بکهیون لوسه؟ ابدا! اون فقط از طوری که والدینش همیشه حاضرن بخاطرش هرکاری کنن و حتی از موضع خودشون هم کوتاه بیان لذت میبره. اما آقای بیون برای اولین بار تصمیم میگیره توی زندگیش علی رغم میل پسرش درباره موضوع ممنوعه حرف بزنه و بکهیون بخاطر یه لجبازی ساده حالا خودش رو رسما بدبخت کرده!! 🥗Couple : Chanbaek 🥗Parts : 29 🥗Genre : Romance . Smut . HappyEnd 🥗Update : Once a Week 🥗Completed
Aiden  by maniafic
maniafic
  • WpView
    Reads 76,385
  • WpVote
    Votes 17,007
  • WpPart
    Parts 54
دنیای بکهیون چیزی جز قتل و بیماری های روانی نداشت تا قبل از اینکه محور زندگیش از جنون و اعتیاد، به چشم های وحشی پسری که پیانو میزد تغییر کنه _______ یه پسر برهنه و خون الود تو چشم هاش میرقصید. چیزی شبیه اخرین رقص اکو به عشق نارسیس، قبل از اینکه ازش فقط یه صدا باقی بمونه که هر ثانیه بیشتر رو به افول میره... کامل شده چانبک، سکای خشن، روانشناسی، رمنس، اسمات
••🌘Silver and Silk🌒••  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 787,296
  • WpVote
    Votes 101,454
  • WpPart
    Parts 72
📋خلاصه داستان : بیون بکهیون یکی از افسرهای سازمان اطلاعاتی کره اس! کسی که به خاطر ظاهرش همیشه از عملیات ها کنار گذاشته میشه اما یه روز موفق میشه بلاخره یه ماموریت به عنوان مامور مخفی بگیره! بک به خاطر این ماموریت پا به سیلور تاون که یه باند قمار غیر قانونیه میذاره و با ادمای جدیدی اشنا میشه. یکی از این ادمها پارک چانیول رییس بانده که به خودش لقب سیلور داده. بک ناخواسته توجه سیلور رو جلب میکنه و تو موقعیتی گیر میافته که هیچوقت تصورش نمیکرد... همیشه عشق وقتی که کمتر از همیشه انتظارش رو داری سراغت میاد.❣️ دوستی های عمیق... شکستن قوانین... فداکاری... و پیدا کردن کسی که باعث بشه بخوای بخاطرش عوض بشی... 💎💎💎💎💎💎💎💎💎 من به عشق اعتماد ندارم بک... هیچ وقت نداشتم... چه حسی داره وقتی یکی که حتی به عشق اعتقاد نداره حس میکنه عاشقته؟! 💎💎💎💎💎💎💎💎💎 🌗کاپل ها: چانبک-کایسو. کریسهو 🌗ژانر: رمنس. جنایی . درام 🌗محدودیت سنی: 18+NC 🌗نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿 Story started at :5/9/2016 Finished: 16/2/2017
Fated To Be Yours🥂🌌 by theWHITEstoryteller
theWHITEstoryteller
  • WpView
    Reads 541,006
  • WpVote
    Votes 113,706
  • WpPart
    Parts 57
[کامل شده] FICTION : مقدر شده که مال تو باشم COUPLE : چانبک ، سولی GENRE : فلاف ، امگاورس ، رومنس ، اسمات AUTHOR : #صفید NC+18🔞 STORY IS ABOUT : بکهیون یه مدیر جدیه که بیشتر از هرچیزی از اینکه به خاطر امگا بودن افراد به قابلیت هاشون بی توجهی بشه بدش میاد. حالا چی میشه که یهو سر و کله ی پارک چانیول به عنوان رییس جدید که با امگاها مشکل داره پیدا بشه؟ چی میشه که یهو یه بوی شیرین به دماغ آلفای جوون بخوره؟ و چی میشه اگر اون بو، بوی یه امگای سرکش باشه‌ که کسی نمیدونه امگاست؟ Start : 19.sep.06 End : 20.sep.11 Author @theWHITEstoryteller Channel @panne_fiction ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌
I'm (not) a father (Completed) by E_Lilac_xo
E_Lilac_xo
  • WpView
    Reads 15,789
  • WpVote
    Votes 2,781
  • WpPart
    Parts 12
خیلی سخته پدر باشی، عاشق بچه ت باشی، ولی بخاطر از دست ندادنش، بگی من پدر نیستم! یه مینی فیک یا شاید چند شاتی، برای تولد قشنگ ترین نویسنده اشنام، لین بانی، نویسنده زیما!
🍭Traditional Marriage🍭[Completed] by Viaiba
Viaiba
  • WpView
    Reads 12,647
  • WpVote
    Votes 2,206
  • WpPart
    Parts 5
🍭 Traditional Marriage 🍭 ازدواج سنتی Couple : Chanbaek Genre : Omegavers , Fluff , Comedy ، Mpreg Channel : @viasstory 🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭 بکهیون یه امگاست ... یه امگای ساده نه ..یه امگای دست و پا چلفتی .. کسی که توی ۷ سالگی خونشون و با گاز شهری اتیش زد چون فقط میخواست یه نودل ساده برای خودش درست کنه .. یا وقتی که ۱۰ سالش بود تلویزیون خونشون و شکست چون فکرمیکرد میتونه وارد دنیای انیمه ای داخلش بشه .. حتی وقتی ۱۵ سالش بود برادر کوچیکترشو توی مغازه اون سر شهر گرو گذاشت چون فقط میخواست نودل بیشتری از مغازه دار بگیره .. برای همین بود که هیچ آلفایی نزدیک بکهیون ۲۵ ساله نمیشد ...هیچ آلفایی دلش نمیخواست یه همچین اعجوبه ای رو کنارش داشته باشه برای همین بکهیون هر روز بیشتر از قبل از خودش متنفر میشد و حس میکرد باید تا اخر عمر توی تنهایی بپوسه ... البته همه اینا قبل از این بود که پدرش براش یه آلفای جذاب و قدبلند به اسم پارک چانیول جور کنه ... ازدواج سنتی اونقدرام که دیگران میگفتن بد نبود نه؟؟
ABOYAMI by csyncc
csyncc
  • WpView
    Reads 127,740
  • WpVote
    Votes 18,735
  • WpPart
    Parts 37
𝐴𝑏𝑜𝑦𝑎𝑚𝑖⋆آبویامی ⋆ 𝑐ℎ𝑎𝑛𝑏𝑎𝑒𝑘 𝑟𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝑠𝑙𝑖𝑐𝑒 𝑜𝑓 𝑙𝑖𝑓𝑒, 𝑠𝑚𝑢𝑡 𝑤𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟: 𝑐𝑐 ⋆ به خوشبختی ای که بعد از یک موقعیت سخت به وجود می آد می‌گن؛ آبویامی. آبویامی یه داستان از غم هاییه که در حال رفتنن... خلبان پارک چانیول یه مرد تنها و دقیقه که زندگیش روی توی کار خلاصه کرده تا خودش رو از بند مشکلاتی که دنبالش میکنن رها کنه... بیون بکهیون، معمار موفقی که هنوز هم گاهی رد غم های قدیمی رو احساس میکنه... یه دیدار اتفاقی و بعد دو آدم که دیگه نمیخواستن کس دیگه ای رو از دست بدن تا جزوی از خوشبختی هم باشن.
ZePhYr (Complete) by E_Lilac_xo
E_Lilac_xo
  • WpView
    Reads 3,300
  • WpVote
    Votes 688
  • WpPart
    Parts 7
#Zephyr Couple: ChanBaek/BaekYeol Genre: Supernatural, Vampire, thriller, Romance Storyline: یه بوکسور که حس می‌کنه توی زندگیش هیچ امیدی نیست و فقط مبارزه می‌کنه برای مردن و یه مرد عجیب که سر راهش قرار میگیره و خاطراتی که سعی در فراموش شدن دارن! ZePhYr
The weakening of the exile of the moon by MiyunaBBH
MiyunaBBH
  • WpView
    Reads 10,839
  • WpVote
    Votes 2,592
  • WpPart
    Parts 42
میشه با همه‌چی جنگید؟! آره یا نه؟! با چه چیزهایی نمیشه جنگید؟! ترس؟! حس پوچی؟! عشق؟! چطور میشه چیزی که نمی‌شه باهاش جنگید رو شکست داد؟! وقتی هیچی نیست اما هست ولی نمی‌دونی چطوریه که هم هست و هم نیست باید چی کار کرد؟! این چیزهای نجنگیدنی چی هستن که هستن ولی نیستن؟! سال‌ها پیش تمام موجودات تصمیم گرفتن دیگه ساحرها نباشن. ازبین برن و هیچ بشن. جوریکه وجودشون اول برای بچه‌ها قصه بشه و بعد کاملا فراموش بشن و یه روزی یکی بگه اصلا مگه میشه همچین موجوداتی هم باشن؟! همه‌ی دنیا موفق شد همه‌ی ساحرها رو ازبین ببره اما یک نفر باقی‌موند! یک نفری که ارباب ماه شد، اژدهایان رام خونِ آتشش شدن و تو کاخ سایه و خونش، وسط آتش زنده، تارک دنیا شده بود و تنها در مقابل تمام دنیا ایستاده بود تا اینکه یه جادوگر تصمیم گرفت سحر این ساحر رو جادو کنه، جادوگری که از رگ‌های پر از آتش ارباب ماه فقط و فقط یکم گرما می‌خواست...خیلی کم. حتی به اندازه‌ی هیچی!!! ༯꩟‌ ĈØЦPĿЄ: chanbaek ༯꩟‌ ǤЄИRЄ: Romance, Supernatural, Horror ༯꩟‌ 🔞NC+18 ༯꩟‌ ÂЦƚĦØR: Miyuna ༯꩟‌ (completed)