FanFictions
2 stories
[Broken][TodoBakuDeku] by WilliVamp
WilliVamp
  • WpView
    Reads 29,927
  • WpVote
    Votes 4,734
  • WpPart
    Parts 54
ایزوکو میدواریا، پسر نوزده ساله ای که بیشتر از پنج سال بود که کسی ازش خبری نداشت. البته، اون کسی رو نداشت که دنبالش بگرده یا نگرانش باشه. به هرحال توی یتیم‌خونه کسی به بچه هایی که گم میشدن توجه نمیکرد،‌ شاید خوشحال هم میشدن که بچه های کم تری رو اونجا نگه دارن! . . . . . . . اخطار: این فیکشن صحنه های خشن از جمله تجاوز، ضرب و شتم و قسمت های اسمات و +18 نسبتا زیادی داره. با اختیار خودتون بخونید و لطفا این داستان رو فقط به عنوان یک فیکشن در نظر بگیرید. توهین و هیت توی کامنت ها و... ممنوعه، اگر دوست ندارید،لطفا نخونید. این فیکشن مربوط به انیمه My Hero Academia هست . لذت ببرید~ -WilliVamp Cover Picture : wengwenchim on Twitter I don't own the pics or the characters. Enjoy
[The beginning of an end][TdBkDk] by WilliVamp
WilliVamp
  • WpView
    Reads 1,208
  • WpVote
    Votes 162
  • WpPart
    Parts 8
تیم بتا گذارش میده!!! لطفا جواب بدین! " بیسیم رو به لب هاش نزدیکتر کرد، سعی کرد با صدای بلند تری حرف بزنه و امیدوار بود که بتونه با پایگاه ارتباط برقرار کنه " به نیروی کمکی نیاز داریم! ای..این وضعیت عادی نیست! هیچکودومشون عادی نیستن! لطفا جواب بدید!!!!!!" بدون اینکه چشمش رو از اتفاقات روبه‌روش بگیره، برای آخرین بار دکمه ی روی بیسیم رو فشار داد و درحالی که گلو و بینیش به خاطر مزه ی خون و بوی باروت میسوخت، اسلحش رو محکم تر نگه‌ داشت "تیم بتا گذارش میکنه! کسی صدامو میشنوه؟ ما با یه وضعیت غیر عادی کوفتی مواجه شدیم و نیروی زیادی از دست دادیم! اگه اینطوری پیش بره هممون-...نه نه نه!!!!!!!!" و با دیدن موجودی که به سمتش حرکت میکرد، احساس کرد که تمام ارگان های بدنش دست از کار کردن برداشتن. . . . . . توجه: این فیکشن دارای صحنه های خشونت آمیز و +18ست. لطفا با اختیار خودتون بخونید. -WilliVamp I don't own the arts,pics and the characters. all characters belong to mha anime. please enjoy.