hopeest
'دنیاهم مضخرفه'
دنیا هم ب همون مضخرفی بود.
هیچ وقت برات کم نمیذاشت. همه تلاششو میکرد ک سختی بکشی.
خب...
شاید ما اعدامی هایی هستیم که منتظر اجرای حکمشونن و دنیاهم, یه جلاد بی انصافه و داره با بی رحمی تمام از زجر کشیدن قبل اعدام ما لذت میبره.
و بعد میمردیم...
میمردیم و واقعن دیگه هیچ کس بهمون حتی فکر هم نمیکرد.
فقط گهگاهی یه شاخه گل میذاشتن سر قبرت...
و این حتی از اهمیت دادنم مضحک تر بود.
آخه آدم مرده به گل احتیاج داره؟ چرا همچین فکر مضخرفی میکردن؟
اگه وسط تلخیای زندگی آدمای زنده, یکی بهشون گل میداد، مثل همون آبی بود که باید بعد قرص میخوردی, تلخیو از دهنت پاک میکرد.
اگه به آدمای زنده یکم توجه میکردن و به جای وقتی ک سر قبر آدمای مرده بودن، کنار زنده ها بودن، دیگه نیاز نبود پولشونو برای خشک شدن ی شاخه گل روی یه قبر سیاه حروم کنن.
دنیا ب همین مضخرفی بود.
به همین کشندگی...