Select All
  • Myday President
    2.9K 631 31

    ━' Fan fiction: Myday President ━' Genre: Canon (real life), Romance, Smut ━' Couple: Seungmin x Young k ━' Author: SinPi ────────────────── - در حال آپ - خلاصه: کیم سونگمین، عضو استری کیدز، ایدل موفقیه که گرایشش رو از همه حتی اعضای گروهش مخفی کرده. سه ساله مخفیانه عاشق یکی از ایدل های پسر کمپانیشون، یعنی یونگ‌کی عض...

    Completed   Mature
  • 𝑬𝒑𝒊𝒑𝒉𝒂𝒏𝒚
    2.7K 563 8

    Couple: Minsung/Seungjin Genre: Romance/slice of life/Smut [جیسونگ، برای مینهو همیشه تمام چیزی بود که میخواست. درست از اولین شبی که اون پسر ترسیده رو روی تخت یتیم خونه دیده بود. اما با بزرگترشدنشون اون دنیای رویایی و درخشان دو نفره‌ آهسته رنگ باخت و درآخر مینهو خیلی آروم و بی‌هیاهو از دنیای جیسونگ ناپدید شد. جیسونگ ق...

  • [𝐒𝐢𝐥𝐤𝐲 𝐟𝐚𝐛𝐫𝐢𝐜]
    564 91 1

    وَ مرور خاطرات برای اخرین بار:"می‌دونی جیسونگ..عشق مثل یه سم اعتیاد آوره. می‌دونی که هر چقدر بیشتر ازش بخوری به مرگ نزدیک تر می‌شی..ولی انقدر شیرینه که نمی‌تونی متوقفش کنی."

    Completed  
  • [One Shots]
    1.9K 194 2

    امیدوارم این نوشته‌های‌ کوتاه عشق زیادی دریافت کنند، ممنون که می‌خونید.🌸 +مورین 🐈🐾

    Completed  
  • Semicolon
    2.1K 358 6

    «زمان در یک بعد از ظهر آفتابی از حرکت باز ایستاد، و اما زندگی همچنان به جریان تند خویش ادامه داده بود. من آنجا ایستاده بودم، در مرکزیت جهان. و تو را تماشا می‌کردم که مثل شکوفه های درخت بادام، مثل دانه های ریز برف و به مانند برگ های خشک پاییزی بر من سقوط می‌کنی. انگشت هام رو که به طرف تو دراز می‌کنم، به سرعت ناپدید می‌...

  • Fogbow
    5.5K 1.3K 4

    « اگر یک روز فرصتش رو پیدا کنم، بهت میگم که چقدر دوست داشتنی هستی.. بهت میگم که اهمیتی نداره چقدر تلاش کنی، همیشه یک نفر هست که هیچوقت فراموشش نمیکنی.. از پرنده ی آبی برات میگم و از رنگین کمان سفیدی که تمام قلبم رو مال خودش کرده... اما برای فعلا، بیا دستهای همدیگه رو رها کنیم بیا تا میتونیم، از هم فاصله بگیریم » Genre...

    Completed  
  • Born In Auschwitz
    15.8K 4.3K 13

    "و نه عزیزِ من، نه. من سی و هشت سال پیش در آلمان متولد نشدم. من توی بغل هیچ پرستاری و در هیچ خونه‌ی اعیانی‌ای به دنیا نیومدم. محل تولد من همینجاست، این اردوگاه نفرین شده، اینجایی که تو دست‌های لرزانت رو دورم می‌پیچی... و بهم این توانایی رو میدی که با دیدنت، هر لحظه و هر ثانیه، بمیرم و یک‌بارِ دیگه متولد بشم..." [KAIHU...

    Completed