ghv_gray
- Reads 944
- Votes 103
- Parts 10
→silhouette
سیلوئت، شبح یا تصویری سیاه در زمینه ای روشنه که چیزی از خوش نشون نمیده و نور نمیتونه اون رو روشن کنه.
اتفاقات تیره ای که دور از دنیای روشن خیلی از ما میوفته و ازشون بی خبریم!
توی کوچه پس کوچه های تاریک فقیر نشین بوسان، پارک جیمین یک شب توی بارون همراه برادرش از خونه بیرون میره تا از این سایه ی سیاهی که روی زندگیش افتاده فرار کنه و هرطور شده توی روشنایی زندگی کنه، اما دست سرنوشت چیز دیگه ای رو براش از قبل نوشته تا پارک جیمین رو تبدیل به شبحی کنه که به جای فرار از تاریکی و پناه بردن به روشنایی، به دل تاریکی پا بذاره و ازش قدرت بگیره.
در تاریک ترین نقطه ی ممکن ناجی ای به زندگی پارک جیمین پا میذاره که اون رو به قدرتمند ترین دوست و قاتلی بالفطره تبدیل میکنه که هرکاری از دستش برمیاد، حتی کاری مثل کشتن پارتنر های جئون جونگکوک که جرات میکنن نزدیکش بشن تا اون رو از جیمین بگیرن!
" -ازت متنفرم.
+بهم نشون بده این نفرت چقدر قویه، نشونم بده که چقدر میتونی ازم متنفر باشی. منو پرت کن روی اون تخت و کاری کن تا همه ی این نفرت ده ساله رو توی وجود خودم حس کنم. "