خلاصه:سه سال از رفتن یوهان و الیا به سوئیس گذشته و گائون هم درگیر کارهای خودش هست که وزارت دادگستری تصمیم میگیره یه قاضی جانشین کانگ یوهان بکنه اما این وسط یه چیزی راجب قاضی جدید درست نیست
"_چه چیزی توی کانگ یوهان میدیدی که توی من نمیبینی؟
_اگر قرار بود چیزایی که توی کانگ یوهان میدیدم رو توی تو هم ببینم که الان عاشق تو بودم نه کانگ یوهان"
کاپل:یوهان و گائون ، یه کاپل دیگه هم داریم که توی داستان باهاشون آشنا میشین
ژانر:بی ال، عاشقانه، و اسمات
شروع:۱۴۰۱/۱/۲۶
این اولین کار من هستش دوس دارم اگر دوسش دارین به بقیه هم معرفی کنین و نظراتتونو بگین
این فن فیک از سریال قاضی شیطانی هستش که خودم کاپل گائون و یوهان رو خیلی دوس داشتم و یه جورایی ادامه سریال سه سال بعد از اخرین دیدار گائون و یوهان هست یه جورایی فصل دومشه مثلا ولی کسایی که ندیدن سریال رو هم میتونن اگر دوس داشتن بخونن چون تقریبا کمتر از ۲۰ درصدش به سریال و داستان هاش ربط پیدا میکنه
👬 کاپل: جینمارک
🌻 ژانر: رمنس.درام.اسمات
#################
با ذوق و کنجکاوی خودشو کنار جین یونگ رسوند میتونست ببینه که چقدر خسته اس اما بازم فوق العاده به نظر میرسید
_ممنونم که قبول کردی یه مدت پیشت بمونم
_مطمئن باش اگه دست من بود هیچ وقت همچین چیزی رو قبول نمیکردم
###################
_دیوونه شدی میگم بزن به چاک نمیخوام اینجا ببینمت
مارک دستاشو دور گردن جین یونگ انداخت و در مقابل چشمای متعجب جین یونگ روی پاهاش بلند شد و گونه اش رو بوسید و زود عقب اومد و چشمکی بهش زد و گفت
_ببخشید جین یونگی ولی من فقط از رئیسم دستور میگیرم
###################
_چرا باهاش حرف نمیزنی؟
_دیوونه شدی؟میگم نمیذاره حتی ببینمش چجوری باهاش حرف بزنم اخه؟
_خب مگه نمیگی صبحا زود میره بیرون شبا هم خیلی دیر میاد
_ اره که چی؟
_خب یه روز صبح زود بیدار شو یا یه شب دیر بخواب نمیمیری که
سرمو پایین انداختم و با انگشتام بازی کردم
_راستش....جراتش رو ندارم....ازش میترسم....
_شوخیت گرفته؟
_خب تو که ندیدیش وقتی عصبانی میشه
####################
_چیه پسر امریکایی چرا اینجوری نگام میکنی؟به این نتیجه رسیدی که دیگه دوستم نداری؟
با عصبانیت بهش نگاه کردم
_عمرا مگه تو خواب ببینی من تا همیشه عاشقت میمونم برام مهم نیست چقد بهم درد بدی یا اذیتم کنی من دوستت دارم دوستت دارم دوستت