𝘑𝘶𝘴𝘵 𝘐 𝘳𝘦𝘢𝘥 𝘵𝘩𝘦𝘴𝘦🤷🏻‍♀️
36 stories
Captive | Complete by 1DFanFic_iran
1DFanFic_iran
  • WpView
    Reads 102,932
  • WpVote
    Votes 9,965
  • WpPart
    Parts 41
[ C O M P L E T E D ] " تو قلب من رو اسير كردى ، ولى حتى خودت هم نميدونى " (Harry Styles AU) [Persian Translation] © All Rights Reserved 2013 - 2015 Qveendom Translated By : @messybune #6 in Persian FanFiction
SECOND DIMENSION (One direction) by the_reys
the_reys
  • WpView
    Reads 6,715
  • WpVote
    Votes 1,381
  • WpPart
    Parts 17
ونسا موریس،خواهر نیکولاس موریس نوازنده‌ی بزرگترین بوی بند جهان، با وجود مخالفتای زیاد و عجیب برادرش بالاخره میتونه وارد بند بشه! ولی اگه همه‌ی چیزی که از اینا میدونسته فقط بعد اول باشه، و دلیل محکمی برای مخالفت های برادرش؛اونموقع چی؟! اما. . . . اوپس! این راه یه طرفست و دیگه راهی برای برگشت وجود نداره...
رمان شکلات داغ  by TanazFallatafti
TanazFallatafti
  • WpView
    Reads 13,775
  • WpVote
    Votes 974
  • WpPart
    Parts 46
همیشه از کسی ضربه میخوری که ازش انتظار نداری ، ولی من تجربش کردم .☕☕
دوشيزه by iicequeenn
iicequeenn
  • WpView
    Reads 314,053
  • WpVote
    Votes 25,673
  • WpPart
    Parts 143
من به اين معروفم كه بد عاشق ميشم تو كه ميدونستي،چرا موندي پيشم؟ اگر سرگردوني،حالمو ميدوني نخواه عاقل شم و دست بردارم
Upstairs by atalebymystery
atalebymystery
  • WpView
    Reads 114,774
  • WpVote
    Votes 15,132
  • WpPart
    Parts 50
«طبقه‌ی بالا» من تنهای تنها بودم! یادم نبود چند وقته... سال‌ها... خاطرات کم‌کم پاک شدن. حتی اسمم رو به سختی به یاد می‌آرم. شب و روزها می‌گذرن. یادم نیست به چه گناهی این جا حبس شدم. هیچی یادم نیست... تنهایی، تنهایی، تنهایی... ...و بعد، یه روز در صدایی کرد و من به جای صورت روانپزشک، چهره‌ی یه دختر جوان رو توی چارچوب در دیدم! ...که وحشت‌زده به من خیره شده!!! A Niall Horan Fanfiction
𝗕𝗔𝗕𝗘 (𝗛.𝗦) by callmedonya
callmedonya
  • WpView
    Reads 59,442
  • WpVote
    Votes 4,505
  • WpPart
    Parts 24
دلتنگي هميشه براي كسي نيست كه كنارت نيست. گاهي وقتا دلتنگي براي كسيه كه كنارت هست، اما حواسش بهت نيست.
Dealing by BTSxHanHan
BTSxHanHan
  • WpView
    Reads 13,328
  • WpVote
    Votes 1,089
  • WpPart
    Parts 21
همه چیز از یه قرارداد شروع شد
call me B  by zaynfanfiction
zaynfanfiction
  • WpView
    Reads 1,942
  • WpVote
    Votes 145
  • WpPart
    Parts 8
قسمتي از كتاب : "من خودمو هرزه ميدونم چون گاهي هرزه بودنو ميشه توي اين ديد كه فرد خاصيو تو زندگيت نداري و فرق نميكنه طرف مقابلت كي باشه تو توي اون زمان فقط اونو انتخاب ميكني دنبال يه حس خاص يه ادم خاص يه رابطه ي خاص نميگردي چون نمبخواي خودتو به يكي لنگر بزني چون متعهد نيستي چون نميخواي تعهدي به كسي داشته باشي نه براي اينكه اون اذيت نشه بخاطر اينكه قلب خودم نشكنه ..." Zayn fanfiction [completed]
[My Beautiful Mistake] by bluepurplefanfiction
bluepurplefanfiction
  • WpView
    Reads 2,193
  • WpVote
    Votes 71
  • WpPart
    Parts 5
سیاهی تمام اونو فرا گرفته بود اما اون زیبا ترین صورتو داشت پس کی به اون سیاهی اهمیت میده وقتی اون زیباست؟! و زيبايى ... زیبایی تنها کلمه ای بود که میشد باهاش اونو توصیف کرد! اما اون اشتباه بود! زین مالیک زیبا ترین اشتباهی بود که هر کسی میتونست مرتکب بشه!