my starry night(L.S)
[ OnGoing... ] هری استایلز نقاش معروف پسره زیبایی رو توی خواب هاش ملاقات می کنه اما هیچ ایده ای نداره که اون کیه... برای همین هر دفعه که از خواب بیدار میشه صورت اون پسرو نقاشی میکنه صورت بی نقص اون آپ: دوشنبه ها
[ OnGoing... ] هری استایلز نقاش معروف پسره زیبایی رو توی خواب هاش ملاقات می کنه اما هیچ ایده ای نداره که اون کیه... برای همین هر دفعه که از خواب بیدار میشه صورت اون پسرو نقاشی میکنه صورت بی نقص اون آپ: دوشنبه ها
"بهاران ز شوق زمزمه ی ارغوان عشق برایت، تمام شب دیده بر هم نخواهم گذاشت. تو ای سپیدار سرخ، تو ای معنای "بودن" میان شیون های آسمان، چه بگویم ز تو؟ ز این برهان خاموش، که چه وسعتی دارد این حجم از نبودن! و تو ای خورشید طلوع نکرده ی من، کجا ماندهای؟"
اشتباهات بزرگ...اشتباهات کوچک هیچ معیاری نمی تواند بزرگی اشتباهاتمان را اندازه گیری کند. کسی که مرتکب به اشتباه شده باشد، مقصر است. اگر تو مقصر باشی، من عاشقت می مانم... اگر من مقصر باشم، تو پیشم می مانی؟ وضعیت: در حال آپدیت
باید از همان اول میفهمیدم که داستان ما عشق نبود.. داستان ما روحی بود که درون زندگیمان جریان یافت.. و دست ترسناک مرگ آن روح شیرین را با خود برد.. باید میدانستم که من و تو..عاشق نیستیم.. من و تو زندگی هستیم که درون هم میجوشیم..! ایده:98/1/4 Words have power💚💙
زیباترین آدم هایی که تا کنون شناخته ام، آنهایی بودند که شکست خورده بودند، رنج میکشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند این افراد، یک حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت، ملایمت و توجه عمیق و عاشقانه میکرد زیبایی این افراد، اتفاقی و بی س...
«بهش میگن زمزمه ی دریا و اون بزرگ ترین رازی که دریا توی خودش قایم کرده.»
[Completed] *Under edit* هری به خاطر دوست صمیمیش و تصمیمهای غلط اون وارد ماجرایی میشه که باید از تنها دارایی به جا مونده ازش مراقبت کنه. اما ورقها تکتک برمیگردن و میفهمه واقعیت هیچوقت اون چیزی نبود که فکرش رو میکرده. وقتی تنها چیزی که حس میشه درده، چه میشه که یک نفر مرهم باشه؟ پینوشت: در این کتاب تمرکزی رو...
صداهايي كه توي سرم مي پيچند، همانهايي اند كه كابوس شبم شده اند؛ همان درد و همان گيجي و همان... بدون شك بخش بزرگي از عذاب امروزمان، گذشته ايست كه رقم خورد و درد پاشيد به روحمان و زخمش به جا ماند حتي براي آينده اي كه هنوز نيامده. _ تو چي؟ تو هم درد مي كشي؟ پاسخي كه بايد بدهم، كلام و صدا نمي خواهد؛ نگاهم فرياد مي كشد و...
الان زمان مناسبی نبود، زمان مناسبی برای یک دیدار مجدد بعد از پنج سال برای دیدن کسی که جوونه چشم هاش حیات چشمهاتو فراهم میکرد برای دیدن کسی که همیشه برات فرشته بوده جهنم جای مناسبی نبود اون مال اینجا نیست! جهنم جایی برای فرشته ها نداره لری /زیام هردو کاپل مهم ان Love you alllll... 🤍
[completed] اگر میدونستم یخ چشم هات اینچنین من رو گرفتار میکنه.. هیچوقت نگاهت نمیکردم عزیزم..
چشمها. مال تو مثل قلبت بودند و نور از اونها میریخت! و مال من فقط چشم بودن؛ فقط چشم... Completed UNEdited
Season 2 of Money Says [COMPLETED] یه لطفی در حقم انجام بده زندگیت رو همین حالا به پایان برسون و من قول میدم تو رو توی تاریخ ثبت کنم