Yoonmin/kookmin/hopemin
54 stories
moon in the galaxy { Completed } by bluemindnotes
bluemindnotes
  • WpView
    Reads 77,907
  • WpVote
    Votes 13,319
  • WpPart
    Parts 46
نام : moon in the galaxy (ماه در کهکشان) کاپل: کوکمین ، تهجین ژانر: رومنس ، درام، انگست،هپی اند ، +18 نویسنده : mind writer ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ اولین باری که دیدمت فکر می کردم یه پسر لوس و مغرور و پولداری... با ابرو های بالا رفته نگاهش کردم که خندید... -خب؟ +اما بعدش...نمی دونم شاید همون روزی که به جای پول، ازم قهوه خواستی، بنظرم متفاوت اومدی...راستش هیچوقت فکر نمی کردم یه روز باهات حرف بزنم...برم بیرون...بخندم...بستنی بخورم...تو همیشه باعث می شی من به خودم فکر کنم...به اینکه یه چیزی بخوام...به اینکه بخوام بخندم...بخوام شاد باشم...بیرون برم...خوش بگذرونم... حس می کردم دارم شیرین ترین جمله های دنیا رو می شنوم... چطور یه نفر می تونست انقدر شیرین باشه؟ +اولین بار که منو دیدی به چی فکر کردی؟ -این پسره اعصاب خوردن کن عجیب کیه؟ داشتم به قیافه ی شاکیش می خندیدم که با حرفی که زد خندم محو شد... +اون شب من همه چیز رو شنیدم... . . . [ فصل اول کامل شده] [فصل دوم کامل شده] [ افتر استوری کامل شده] Number 1 in #kookmin
obsession(kookmin) by love_onice12
love_onice12
  • WpView
    Reads 14,733
  • WpVote
    Votes 2,230
  • WpPart
    Parts 32
جیمین یه بوکسور و یه دانشجوی موفق پرستاریه که چیزی نمونده به مقام قهرمانی برسه ولی درست لحظه ای که فکر میکنه چیزی به رسیدن به خواسته هاش نمونده همه چیز تغییر میکنه و بدون اینکه متوجه بشه وارد یه دنیای سیاه و متفاوت میشه ....... کاپل:کوکمین/جیکوک،نامجین ....... ژانر:مافیایی ،رمنس،درام،جنایی با اندکی چاشنی ظنز ارباب برده ای نیست و لطفا از همون پارت های اول قضاوتش نکنید 💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜 قسمتی از فیک جیمین همونطور که صدای خنده های هیستریکش کل عمارت پر کرده بود برای دومین بار تفنگ مقابل صورت جسم بی جونی که غرق در خون روی زمین افتاده بود گرفت و شروع کرد به شلیک کردن ،جونگکوک که شوکه شده بود فقط ایستاده بود و چیزی = نمیگقت جمیمین بی توجه به جسدی که حتی صورتشم دیگه قابل تشخیص نبود ،با خنده و شادی برگشت سمت کوک و با خنده گفت بالاخره کشتمش کوک برادرش کشتم،حالا نوبت خودشه میخوام به وحشتناک ترین حالت ممکن ازش انتقام بگیرم+ 💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜
I'll Embrace You Again [Kookmin, Sope] (Completed) by Athena_Archer
Athena_Archer
  • WpView
    Reads 13,404
  • WpVote
    Votes 2,205
  • WpPart
    Parts 32
«همهٔ اونا خواب بود، الان تو تختت هستی، جیمین هم پیشت خوابیده. توی سیاره زمین هستی.» چشم‌هام رو آروم آروم باز کردم. نه روی سیاره زمین نبودم... خلاصه: علم چه دردسرهایی داره؟! می‌تونه باعث پیشرفت و تکامل انسان باشه، اما واقعاً چه کسانی می‌تونن جلوی این تکامل رو بگیرن؟ یه قدم فراتر از حد انسانیمون، خطرهای بی‌شماری می‌تونه داشته باشه، وقتی جیمین و جونگکوک یه قدم فراتر برمی‌دارن و رازها، یکی‌یکی آشکار می‌شن... نام فیک: I'll Embrace You Again دوباره تورو در آغوش خواهم گرفت زوج: کوکمین/جیکوک، سُپ وضعیت: کامل حدود تعداد کلمات: ۴۰،۰۰۰ نویسنده: Athena_Archer ژانر: علمی‌تخیلی، درام، عاشقانه، رازآلود، اسمات
sea/(kookmin) by eeuphorriia
eeuphorriia
  • WpView
    Reads 10,978
  • WpVote
    Votes 1,592
  • WpPart
    Parts 30
يه مرزايي تو زندگي هست ك ادم بايد ببينتشون تا بفهمه نفس كشيدن چ معنايي ميده، يه مرزايي هست ك باعث ميشه بوي قهوه بپيچه تو دماغت و تو حس كني كه به گيرنده هاي بوياييت ميرسه و بعد مغزت و پر ميكنه، يه مرزايي رم نبايد ببيني تا لباش همونقدر پف پفي بمونن و دستاش همونقدر گرم ك روحتو ناز كنن و تو گريه كني و اشكات تو وجودش بخار شه. اگه اين بايد و نبايد مال يه مرز باشه چي سر كسي كه گريه ميكنه مياد؟ كاپل: كوكمين ژانر: رومنس
Believe Blue [Kookmin, Namjin] (Completed) by Athena_Archer
Athena_Archer
  • WpView
    Reads 21,709
  • WpVote
    Votes 4,150
  • WpPart
    Parts 37
جونگکوک توی بیست سالگی‌اش، همکلاسی‌اش رو به‌صورت اتفاقی می‌کشه؛ تاثیرات این پرخاشگری‌اش، به سوختن تنش توی دوران نوجوونی‌اش برمی‌گرده. بعد از گذروندن حبسش، توی ساحل سوکچو مشغول به کار می‌شه و به همکارش، جیمین، علاقه‌مند می‌شه. فراز و نشیب‌ها، احساساتش رو برانگیخته می‌کنه و از این‌که جیمین حقیقت قاتل بودنش رو درباره‌ی خودش بفهمه هراس داره. آیا همه چی به‌خوبی پیش می‌ره و جیمین عاشقش می‌شه؟ یا موقعی که فکرش رو نمی‌کرد، از طرف نزدیکان قربانیِ قتلش مورد انتقام قرار می‌گیره... عنوان: Believe Blue زوج اصلی: کوکمین/جیکوک (وِرس) زوج فرعی: نامجین وضعیت: کامل حدود تعداد کلمات: ۵۷،۰۰۰ ژانر: انگست، عاشقانه، درام، اسمات، رازآلود #1 - Kookmin #3 - Mysterious
Jeon family [Kookmin] by sadrainydayfall
sadrainydayfall
  • WpView
    Reads 80,170
  • WpVote
    Votes 8,921
  • WpPart
    Parts 11
Jeon family 🔞🔞 کاپل : kookmin ژانر : family . fluff . smut خلاصه : جیمین و جانگکوک دو فردی که به اجبار خانواده هاشون تن به ازدواج دادند و هیچ علاقه ای بینشون وجود نداره ،‌ با افتادن یه اتفاق عجیب همه چیز متفاوت میشه ، اتفاقی مثله دوتا بچه !!! Cover by : @writter_in_purple
Drunk△ by agayintwobodies
agayintwobodies
  • WpView
    Reads 98,139
  • WpVote
    Votes 10,292
  • WpPart
    Parts 48
+اون پسر کسیه که بخاطرش میخوای کل تیمو به کشتن بدی؟ -اون پسر کسیه که بخاطرش حتی میتونم کل این شهرو به کشتن بدم! +اون نابودت میکنه -خیلی وقته نابود شدم... Vmin/kookmin/Vminkook/Sope△ 🔞 (Completed) به چنل یوتوب نویسنده ی فیک سر بزنید گایز🐰☁: Venusite
𝑻𝒉𝒆 𝒑𝒓𝒆𝒔𝒊𝒅𝒆𝒏𝒕'𝒔 𝒔𝒐𝒏 by im_roro_
im_roro_
  • WpView
    Reads 173,275
  • WpVote
    Votes 24,282
  • WpPart
    Parts 42
ژانر : عاشقانه ، کمدی ، هیجان‌انگیز ، کمی جنایی پسر کت و شلوار به تن قدمی به جلو برداشت و تعظیم طولانی کرد . با جدیت تمام خودش رو معرفی کرد "جئون جانگکوک" جیمین چشم هاشو باریک کرد و از جاش بلند شد . تمام قد رو به روی پسر بلند قد ایستاد "جئون جانگکوک؟" "بله قربان" جیمین زمزمه کرد"قربان؟" برای اینکه مجبور نشه دوباره این کلمه رو بشنوه سریع گفت. "به من نگو قربان ، این چیزیه که بقیه باهاش پدرم رو صدا میزنن" مرد سری تکون داد "بله قربان" .... کاپل اصلی =کوکمین کاپل فرعی=تهگی ترجمه فیک The president's son امیدوارم لذت ببرید:) [کامل شده♡]
On The Road || Yoonmin by Augustida
Augustida
  • WpView
    Reads 25,787
  • WpVote
    Votes 5,485
  • WpPart
    Parts 36
+گیریم تمام خیال های جهان رو هم بافتی، بعدش چی؟ -می‌پوشیمشون و گرم می‌شیم و آسوده. ___________________________ زمانی که یونگی داشت توکیو رو به مقصد شهر میتو ترک می‌کرد، هيچوقت فکرش رو هم نمی‌کرد که اون اتفاق عجیب توی ایستگاه اتوبوس زندگیش رو برای همیشه تغییر بده! an Adventurous, Touristic, Fluff, Romantic, Comedy and a little bit Smut Story! By: August
𝟚 𝟛 : 𝟘 𝟡 | Yoonmin by bebygun
bebygun
  • WpView
    Reads 1,214
  • WpVote
    Votes 158
  • WpPart
    Parts 5
"بازی ساده بود؛ یک خط قرمز به دور ممنوعه ها و مهره هایی که باید از نقش بسته های روی صفحه پیروی می کردند. _ چی میشه اگه یکی از مهره ها سرپیچی کنه؟ _ دیوونگیه. این را گفت و بعد با انگشتش تک مهره ی میان دایره را نشانه رفت: _ اون با کسی شوخی نداره. و مهره را توی جایش چرخاند. اسلحه ی کوچکی پشتش پنهان بود. _ مبادا وقتی بازی شروع شد، عاقبت دیوونه ها رو فراموش کنی. " "۲۳:۰۹" ▪️نویسنده: bebygun ▪️کاپل: یونمین، ویکوک ▪️ژانر: دارک رومنس، مافیا، معمایی، علمی تخیلی، اسمات