Fic
31 stories
شیطان معشوقه خدا بود by vega_ASTERIA
vega_ASTERIA
  • WpView
    Reads 3,574
  • WpVote
    Votes 596
  • WpPart
    Parts 1
چهل شبانه روز و انسان آفریده شد. خدا تعظیم خواست انجام شد در کمال ناباوری اما ایستاد کسی شیطان که معشوقه خدا بود. ❤︎꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂❤︎ ژانر✵ رمنس، فانتزی کاپل✵ تهکوک امضا✵ الهه ای که عاشق ماه شد، آستریا. کاور از دوست عزیزم @MOONCHILD_leveretTK
Van Gogh was his god! • [Completed] by amaraaa_7
amaraaa_7
  • WpView
    Reads 95,070
  • WpVote
    Votes 15,728
  • WpPart
    Parts 45
•Name: Van Gogh was his god! •Couple: Vkook •Sub couple: Hopemin •Writer: Amara •Genre: Romance, Angst, smut •Channel: @papacita01 ~•Teaser: _چرا هیچ وقت از ته دلت نمیخندی؟ از اون لبخند‌هایی که به چشمات میرسن و برق خوشحالی رو توشون روشن میکنن! سرش رو تکون داد و از پنجره به زمستونی که سفره‌ی سفیدی و غم‌هاش رو روی سر شهر پهن کرده بود، خیره شد: _من تفاله‌های باقی مونده از تنهایی‌های یک نقاش دیوانه‌م... حاصل مرگ بی‌رحمانه‌ش توی تنهایی... چطور میتونم بخندم یا اشک بریزم وقتی فراموش کردم که چطوری باید زندگی کنم؟ من همه چیز رو فراموش کردم، دوست داشتن رو، فکر کردن، نقاشی کردن و حتی فریاد زدن... خیلی وقته مردم... مرده‌ها که لبخند نمیزنن!
my cute bunny[vkook] by haruno-sakura1999
haruno-sakura1999
  • WpView
    Reads 802,826
  • WpVote
    Votes 92,801
  • WpPart
    Parts 30
داستان درباره ی دنیاییه ک توش هایبرید ها(دو رگه ی حیوان و انسان) توش ب عنوان ی نژاد دسته پایین زندگی میکنن که ادم ها ازشون معمولا به عنوان خدمتکار و یه موجود بی ارزش استفاده میکنن حالا چی میشه که تهیونگ داستان ما یه بانی کیوت پیدا کنه که قلب و احساساتشو کم کم زیر و رو کنه؟ ژانر:رومنس ؛زندگی روزانه؛اسمات؛گاهی کمدی؛تخیلی(بخاطر وجود هایبرید) میدونم ک توضیح دادنم اصلا خوب نیس T-T امیدوارم خوشتون بیاد💙💙💙
puppeteer by ariiellmina
ariiellmina
  • WpView
    Reads 532,449
  • WpVote
    Votes 43,636
  • WpPart
    Parts 41
♡ʙᴇ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴɢᴇ ᴛʜᴀᴛ ʏᴏᴜ ᴡɪsʜ ᴛᴏ sᴇᴇ ɪɴ ᴛʜᴇ ᴡᴏʀʟᴅ
Hidden Badge by themeowthe
themeowthe
  • WpView
    Reads 542,802
  • WpVote
    Votes 41,399
  • WpPart
    Parts 19
Genre: omegaverse/smut/romence/fluff Up:کامل شده خـلـاصـه فـیـکـشـن ↧ جـونـگ‌کـوک 🎃 یه گرگ سـفـید امگاست که بعد ازهیجده سالگی نشون جفتش رو بدنش ظاهر شده اما جفتی وجود نداره....این در حالیه که هیچ امگایی 🌝 بدون حضور جفت، نشونش ظاهر نمیشه...در همین بین هم یکی از گرگ های سـیـاه ⚫️ که نوع برتری از گرگ ها هستن و هر کدوم یه قدرت خاص دارن جـیـن و نشون می کنه...آدم هایی که میان جین و ببرن نشونه ای از نشان جین ندارن و مجبور میشن کوک رو هم همراه خودشون ببرن. چی میشه وقتی که وارد محوطه‌ی 🚧 گرگ های سیاه شدن کـیـم تـهـیونـگ معروف و ببینه؟ کیم تهیونگی که بر خلاف گرگ های سیاه و با توجه به شایعه ها قدرتش بیشتر از یکیه. چی میشه اگه این دو مـوجـود خاص سر راه هم قرار بگیرن؟✨🧨 ╴#HiddenBadge
HEAVEN (+18) by Vantegod_
Vantegod_
  • WpView
    Reads 1,254,406
  • WpVote
    Votes 123,053
  • WpPart
    Parts 57
"بگو مال مني!" "فقط مال توام" Vkook/Yoonmin AU
POLYMERIC by NARSIUS97
NARSIUS97
  • WpView
    Reads 544,819
  • WpVote
    Votes 63,213
  • WpPart
    Parts 40
تهیونگ گرگینه ی چند رگه ایه که تمام زندگیش رو به امید پیدا کردن جفتش گذرونده. چی میشه اگه جفتش اونو نخواد... ژانر: امگاورس، هیجان انگیز، رمنس، اسمات
Not Your Toy!! | Vkook Namjin § Full by Delenefer
Delenefer
  • WpView
    Reads 534,708
  • WpVote
    Votes 68,439
  • WpPart
    Parts 34
-تهلون؟ تهیونگ هومی گفت و برگه های تو دستش رو ورق زد. -تدی.. نیدا تن با کلمه های عجیب کوکی سر تهیونگ برگشت. -کوکی؟؟؟ صدای شوکه شده تهیونگ کوکی رو ترسوند. کار بدی کرده بود؟ بغض کرد و لب پایینیش لرزید. به ثانیه نکشیده صدای گریه اش بلند شد و تهیونگو ترسوند. -گریه نکن.. گریه نکن.. اشکال نداره کوکی. بیبی چیزی نشده که. معذرت میخوام -تدی نالاحت شد -نشدم. ببین.. خوشحالم . کار خوبی کردی بیب -دلوخ میگی؟ -نه. نه. اشکال نداره. لباس خودته اشکال نداشت کوکی لباسشو با قیچی تیکه تیکه بریده باشه. اصلا اشکال نداشت.تهیونگ میتونست بازم بخره. . .. ... تغییر کردن کار سختی نیست.. تنها چیزی که نیاز داره یه انگیزه درست حسابیه! اگه به کیم تهیونگ رئیس مافیا میگفتن یه روز قراره واسه یه پسر بچه غش و ضعف کنی قهقهه میزد.. اما حالا همه چیز عوض شده.. کسی که مثل آب خوردن بدن آدمو با چاقو پاره می‌کرد، واسه آروم کردن یه پسر بچه خودشو به در و دیوار میزنه! Name : Im not your toy!! Genre: Smut / Daddy kink / Romance / little space / Fluff Start: 1399/8/24 End: 1399/11/24 32 parts
In Your Eyes by _masiix
_masiix
  • WpView
    Reads 172,853
  • WpVote
    Votes 11,459
  • WpPart
    Parts 45
دستای تام نقطه به نقطه بدنمو لمس میکرد، نگاهی به لباسام که پایین تخت افتاده بودن انداختم و چشمام اشکی شدن،دستاشو گرفتم و گفتم: بس کن، من لزبینم!
~𝑆𝑤𝑒𝑒𝑡 𝑙𝑖𝑘𝑒 𝑏𝑙𝑜𝑜𝑑🍫 by Black_kitten_79
Black_kitten_79
  • WpView
    Reads 54,167
  • WpVote
    Votes 8,888
  • WpPart
    Parts 20
.・。.・゜✭・سوییت لایک بلاد.・✫・゜・。. «کاپل»: ویکوک، نامجین، یونمین «وضعیت»: completed «ژانر»: رمنس، ومپایر، اسمات «رده سنی»: +18 «تاریخ شروع»: 13 دسامبر 2020 «خلاصه»: پسرک خاص و برگزیده‌ی منطقه‌ی جنوبی، همون جئون جونگکوک خون‌آشامی که با عقاید اشتباه مردم سرزمین و شاید از همه مهمتر پدرش، خیلی از آزادی‌های یه خون‌آشام ازش سلب شده بود اما، با ورود یه غریبه به نام کیم تهیونگ به زندگیش خیلی چیزا دستخوش تغییر میشه و شاید اون غریبه نقشی مهمتر از پسر رئیس منطقه‌ی دشمنش تو زندگی جونگکوک داشته باشه...