Vmin💚💛
4 stories
Bitter Chamomile (بابونه تلخ) by ArushBK_Austin
ArushBK_Austin
  • WpView
    Reads 2,611
  • WpVote
    Votes 504
  • WpPart
    Parts 16
𖤜᭄ Fallow me ♡ تنها چیزی که زمان نمیتونه کنترلش کنه معجزه هان... چقدر به معجزه اعتقاد داری؟! معجزه میگه زندگی یه چرخه ست. چرخه ای که همه چیز رو جوری کنار هم میچینه؛ که از لابه لای خاکستر یک گل رز شکوفه بزنه... این یعنی من برمیگردم! برای تو برمیگردم... ** -خائن باید با جونش تقاص پس بده! +عشق من خیانت به کدوم مقدساتتونه؟! __ -جیمین... +چشماتو ببند تهیون! بهم اعتماد کن. من برمیگردم! برای تو برمیگردم... __ -از جونت سیر شدی حرومزاده؟! +توقعم از زبون تلخت عطر زنجبیل بود نه عطر بابونه!...تو بابونه ای! بابونه ی تلخ... ╭┈────── Couple ⟱ ᯓ Minv (در دو نقش) Up⟱ ᯓ نامشخص ࿐* Writer ⟹ ABK Name: #Bitter_Chamomile Genre: Smut, Diary, Romance, Action, Angest , tragedy
Brat Omega by meridamad
meridamad
  • WpView
    Reads 8,772
  • WpVote
    Votes 1,417
  • WpPart
    Parts 15
امگای لوس تهیونگ به امگای رو به روش خیره بود. بوی قهوه ی توی کافه بینیش رو پر کرده بود ولی بازم میتونست عطر شیرین وانیل و توت فرنگی جیمین رو حس کنه. چند بار پلک زد. - پس داری میگی که میخوای من نقش نامزد قلابیت رو بازی کنم؟ - آره - و حاضری بابتش بهم پول بدی؟ - البته ... وگرنه که قرارداد کاری نیست... - چقدر؟ - خب....ده برابر حقوقت تو شرکت تهیونگ باور نمیکرد داره چی میشنوه. قرار بود هم کار پیدا کنه هم یه پول هنگفت؟ - خب اگه مثلا....قبول کنم قرار دادمون شامل چی میشه؟ جیمین یکم فکر کرد. - اول از همه...امشب ... باید باهم بریم مهمونی خانوادگی من....و خب من تقریبا سه ماه پیش به بابام گفتم که چند وقته با یکی قرارمیزارم و به همین زودی قراره نامزد کنیم..... تهیونگ با دقت قرارداد رو خوند. چیزی که باب میلش نباشه وجود نداشت. بعد از اینکه تهیونگ قرار داد رو امضا کرد به همراه جیمین از شرکت خارج شد. امیدوار بود پشیمون نشه. با خودش فکر کرد نامزد قلابی یه امگای لوس بودن اصلا کار سختی نیست. اصلا مگه پارک جیمین کی بود؟ تهیونگ که تا حالا اصلا اسمش رو هم نشنیده بود.
❤Walking on the roses❤ by full_metal2
full_metal2
  • WpView
    Reads 32,653
  • WpVote
    Votes 3,967
  • WpPart
    Parts 8
تو دورانی که کره جنوبی تازه داشت با فرهنگ غرب یکی میشد، جیمین پسر بیچاره ای که سر پرست چهارتا بچه یتیم بود، خودشو به یه مرد خوشتیب برای یه شب میفروشه! اما جیمین وقتی دنبال مرد میره،متوجه میشه که نه فقط یک شب،بلکه کل زندگیشو به عنوان یه همسر به اون مرد داده! حالا خیلی جالب میشه اون مرد یعنی"کیم تهیونگ" یه خوناشام باشه و جیمین اینو ندونه! ❤ژانر: اسمات😜 خوناشام👿 فراطبیعی👽 عاشقانه💖 انگست 😿 ❤رده سنی: بالای 19 سال🔞 ❤کاپل اصلی: ویمین 😍 ❤کاپل فرعی : جینمین 💖
borahae by meridamad
meridamad
  • WpView
    Reads 39,349
  • WpVote
    Votes 5,687
  • WpPart
    Parts 19
جیمین بعد از اینکه میفهمه دوست پسر آلفاش داره بهش خیانت میکنه با اولین آلفایی که باهاش مهربونه هم خواب میشه و ماجراهای بعدش زندگیش رو عوض میکنه.
+22 more