Fic🕶❤
44 stories
52 Hertz ( seongjoong , jongsang ) by tiny8m1t
tiny8m1t
  • WpView
    Reads 22,587
  • WpVote
    Votes 2,610
  • WpPart
    Parts 42
کیم هونگ جونگ برگشته بود برای انتقام از قاتل دخترش و قاتلش کسی نبود جز پارک سونگهوا. ولی اون از دیوونه شدن اون پدر، از غم از دست دادن دخترش خبر نداشت. چوی جونگهو پسر رئیس باند مافیای ایتالیا، عاشق راک استار خیابونی (کانگ یوسانگ) میشه و اون رو به دام میندازه. +میدونستی درونت هیچ نقطه رنگی وجود نداره؟! پسر نیشخند تلخی زد، تلخ تر از تمام قهوه هایی که برای کمرنگ کردن گذشته مهمون گلوش میکرد: -شاید چون زندگی که داشتم انقدری به سازم نرقصیده دکتر، که بخوام امیدی رو توی قلبم نگه دارم که تبدیل به یه رنگ درونم بشه. هونگ جونگ قدمی جلو رفت، بوی عطر سونگهوا درست مثل چشم هاش سرد بود اما آدم رو مجذوب خودش میکرد، انگشت اشاره‌اش روی سینه‌اش، جایی که قلب از جنس سنگش میتپید گذاشت و زمزمه کرد: -درست میگی، درونت نقطه های رنگی امید مُرده، اما یادت نره سیاه و سفید هم یه رنگه، مثل کلاویه‌های پیانو، مثل برفی که لای موهات میشینه، مثل عکس های آلبوم های قدیمی و یا حتی مثل یه پروانه‌سیاه. مردمک های لرزون سونگهوا ، نگاه عجیب مرد مقابل رو شکار کرد: -پروانه‌ سیاه؟ دست هونگ جونگ بالا اومد و روی گونه سونگهوا نشست: -پروانه سیاه تویی سونگهوا، همون پروانه ای که زمانی رنگ امید بال هاشو آبی نگه داشت اما سرنوشت اونو تبدیل به یه سیاهی مطلق
505( Woosan, Yungi, Winrina) by tiny8m1t
tiny8m1t
  • WpView
    Reads 16,444
  • WpVote
    Votes 2,122
  • WpPart
    Parts 31
Name: 505 Genre: Romance , Sci-fi , drama, smut Couples: woosan, yungi, winrina خلاصه: در دنیایی که همه چیز بر اثر یک بیماری ناشناخته در خطرـه و حیات بشر دچار تهدید شده، چوی سان، فضانوردی که با فداکاری و پا گذاشتن به مأموریت تأیید نشده‌ای برای نجات بشریت، راهی میشه؛ غافل از اینکه با رو به رو شدن فضاپیما با کد خطای 505 ، سال‌های بسیاری بی‌خبر در کرهٔ زمین می‌گذره؛ در حالی که در اون طرف کهکشان ها، وویونگ، تنها کسی‌ـه که هنوز به زنده بودنش باور داره. چه اتفاقی میوفته وقتی که پس از بیست سال، برخلاف تصور همه، سان زنده به زمین برگرده؟!
Let me love you by golabaton
golabaton
  • WpView
    Reads 153,827
  • WpVote
    Votes 24,848
  • WpPart
    Parts 42
🔥عنوان: بذار من عاشقت بشم 🔥کاپل ها: چانبک اصلی _ کریسهو فرعی 🔥ژانر: ازدواج_اجباری رمنس اسمات انگست 🔥نویسنده: golabaton 🔥وضعیت: کامل شده 💌✂️خلاصه عشق در نگاه اول، چیز کلیشه ای به نظر میرسه به خصوص اگه برای آدم بی اعصاب و مغروری مثل چانیول باشه‌ . چانیول بلد نبود مثل عاشق پیشه ها رفتار کنه و تنها کاری که ازش برمیومد این بود که اون پسر رو برای خودش نگه داره. اون پسربچه ی بازیگوشی که از رابطه با مرد ها فراریه ، مال خودش بود. اما آیا با خشونت، بکهیون عاشقش میشد؟
Blue Umbrella | چتر آبی by Monilllaa
Monilllaa
  • WpView
    Reads 30,731
  • WpVote
    Votes 4,369
  • WpPart
    Parts 30
وویونگ در آستانه سالگرد جداییش از سان یه تصمیم احمقانه می‌گیره، اینکه به همه بگه با فلیکس تتو آرتیست معروف کره خوابیده. Couples: Woosan , Hyunlix , Minsung کمدی، روزمره، رومنس
Love me like you do by Castle_Demon
Castle_Demon
  • WpView
    Reads 30,370
  • WpVote
    Votes 2,871
  • WpPart
    Parts 10
🔮 فن فیک: Love me like you do 🔮کاپل ها : ChanBaek 🔮ژانر : رمنس - روزمره - فلاف - هپی اند ❌ محدودیت سنی : NC+18 ❌ 🔮 نویسنده: Elnaz-CH 🍒✨ ☔ بخشی از داستان: " خب من چیزِ درستی نمیدونم چانیول اما یه چیزُ خوب میدونم اینکه میخوام تو اینجا و پیشِ من و صد البته برای من باشی! نمیدونم شاید اسمش عشقِ شاید ... نمیگم واقعا هست پس خیال برت نداره باشه؟! من فقط حس میکنم میخوام که باشی اینجا باشی تا من چهارچشمی عینِ شیرِ زخم خورده حواسم بهت باشه تا کسی بهت نزدیک نشه یا خودت بخوای غلط کنی و نزدیکِ کسی بشی! تو پارک چانیول من بهت حق انتخاب میدم حقِ انتخاب بینِ " باشه هرچی تو بگی " و " اوکی من قبول میکنم " جز این دوتا حقِ انتخاب نداری یودای گوش گنده! "
 Rival [ ChanBaek & HunHan ]  by Castle_Demon
Castle_Demon
  • WpView
    Reads 58,793
  • WpVote
    Votes 5,388
  • WpPart
    Parts 24
🔮 فن فیک: Rival [ رقیب ] 🔮کاپل ها : ChanBaek & HunHan 🔮ژانر : رمنس - فرمول یک - درام - هپی اند ❌ محدودیت سنی : NC+18 ❌ 🔮 نویسنده: Elnaz-CH 🍒✨ ☔ بخشی از داستان: چانبک: پارک چانیول راننده ی اولِ فرمول یکِ جهان پسری احساسی و محکم ، به درخواستِ وزیر بیون به کره میاد تا به پسرش ( بیون بکهیون ) آموزشِ فرمول یک بده پارک‌چانیول قبول میکنه و بکهیون رو سرِ تمرین میبره اما بکهیون سرِ شرط بندی با پسر خاله ی عزیزش ( لوهان ) واردِ رابطه با پارک چانیول میشه
ᥫ᭡Lawfully twisted by itscruelladevil
itscruelladevil
  • WpView
    Reads 54,488
  • WpVote
    Votes 9,177
  • WpPart
    Parts 59
[تمام شده] "این فیکشن ترجمه‌ شده‌ست" کسی که اون میخواد دوست‌پسر خواهرشه. این کار اشتباهه. خودشم اینو میدونه؛ ولی باعث نمیشه دست از خواسته‌ش برداره. بکهیون آرزو میکرد که ای کاش کسی بود تا بهش هشدار بده که بعد از بدست آوردنش چقد اوضاع قراره پیچیده بشه. یا شایدم این درسی بود که قرار بود کارما بهش یاد بده. هرچند که اهمیتی هم نمی‌داد. ➻ᴡʀɪᴛᴇʀ| ᴄɪɴᴅɪ_ᴇ614 ➻ᴛʀᴀɴꜱʟᴀᴛᴏʀ| ᴄʀᴜᴇʟʟᴀ ➻ᴄᴏᴜᴘʟᴇ| ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ, ᴋᴀɪꜱᴏᴏ, ʟᴀʏʜᴜɴ ➻ɢᴇɴʀᴇ| ᴅʀᴀᴍ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, ꜱᴍᴜᴛ
ᥫ᭡Tag You're It by itscruelladevil
itscruelladevil
  • WpView
    Reads 109,387
  • WpVote
    Votes 22,890
  • WpPart
    Parts 40
[تمام شده] بکهیون مدیر یه مهدکودکه که همیشه از پشت پنجره‌ی اتاقش به بیرون زل میزنه تا بتونه پارک چانیولی که اومده دنبال پسرش و دید بزنه و مدام این سوال توی سرشه که چجوری میتونه یه روز جزو اون خانواده‌ی دو نفره باشه؟ آیا قراره براش آسون باشه؟ نویسنده ❥៚ کروعلا کاپل ❥៚چانبک ژانر ❥៚رومنس، روزمره، فلاف، درام، اسمات
𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥 𝐃𝐢𝐚𝐦𝐨𝐧𝐝 by Haratahug
Haratahug
  • WpView
    Reads 74,759
  • WpVote
    Votes 21,084
  • WpPart
    Parts 65
•عنوان | الماس سلطنتی •کاپل‌های اصلی | کایهون، چانبک •کاپل‌های فرعی | کریسهو، [؟؟!!] •ژانر | فانتزی [اُمگاورس، ومپایر]، رُمنس، انگست، اسمات، امپرگ •تایم آپ | •نویسنده | haratahug/هارا •خلاصه: بین فشار جنگ و تاریکی کینه، کودکی متولد شد! جنگی که با پیشگویی تولدش شکل گرفت! عده‌ای معتقد بودن چیزی که از سیاهی زاده شده، دنیا رو به سیاهی می‌کشه! عده‌ای درخشش نهاییش رو می‌دیدن. نوری که از دل تاریکی‌ها می‌تابه! عده‌ای حریصانه برای به دست آوردنش می‌جنگیندن؛ برای کسب درخشش و تاریکیش! اما همه روی یک چیز اتفاق نظر داشتن: ارزشمندی و قدرتش! برای بقای خون، خون‌ها ریخته شد؛ خونی برای محافظت، خونی برای تصاحب! مخفی شده زیر پوسته‌ی سایه‌ها، زاده‌ی سیاهی‌ها، شکننده‌ی تاریکی‌ها؛ یک الماس متولد شد! الماسی تراش خورده و صیقل داده شده؛ سخت و صبور! مقاوم، غیرقابل نفوذ و زندگی بخش! تیز، بُرَنده و کُشَنده! درخششی جاذب، چشمگیر و شکننده! الماسی لایق تاجِ سلطنت!
Juliet Roses (COMPLETED) by CynthiaPaul2002
CynthiaPaul2002
  • WpView
    Reads 206,670
  • WpVote
    Votes 33,655
  • WpPart
    Parts 20
سر موضوعات اساسی دعوا میکردن اما خیلی آسون آشتی میکردن. آخرشب بهم فحش میدادن و فردا صبح با یه سکس اوکی میشدن. انگار وقتی لخت و خواب‌آلود زیر ملحفه دراز کشیدی و پچ‌پچ میکنی "ببخشید"، "هرچی تو بگی"، "دوستت دارم" خیلی راحت‌تره. تمام دفاعیات و توجیهات بی‌ارزش میشن و اتفاقا جوری میبوسی و بغل میکنی و میگی اصلا همه چی تقصیر خودت بوده که نسبت به رفتار دیشبت شبیه دوقطبی‌ها بنظر میرسی. شاید باورنکردنی باشه اما از یه جایی به بعد وقتی دلشون برای همدیگه تنگ میشد، با دعوا شروع میکردن. انگار شروعش باید از این نقطه باشه. عادت شده بود. به کل‌کل و دعوا و لجبازی سر کوچکترین موضوعات عادت کردن. درواقع یه رابطه‌ی مضر ساختن و وانمود کردن همه‌چی اوکیه. همدیگه رو آزار دادن و اسمشو گذاشتن عشق! پارک چانیول رئیس حزب و گروه سیاسی PRK و همسرش بازیگر بیون بکهیون، یه زوج پر از خطا و ایراد. اونا یه رابطه‌ی سمی، شخصیت‌های متضاد، و یه تراژدی متفاوت دارن. -رابطمون مثل رزهای ژولیت بود. گرانبها و ظریف. نیاز به مراقبت و توجه داشت...اما ما براش تلاش نکردیم. 🥀Fɪᴄ: Tʜᴇ Jᴜʟɪᴇᴛ Rᴏsᴇs 🥀Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ 🥀Gᴇɴʀᴇ: Rᴇᴀʟʟɪsᴍ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Mʏsᴛᴇʀʏ, Dᴀɪʟʏ