List 1
65 stories
My you  by Vkookchild9597
Vkookchild9597
  • WpView
    Reads 474,387
  • WpVote
    Votes 61,469
  • WpPart
    Parts 60
_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد. _یه لحظه یه لحظه، الان چی گفتی؟ _گفتم امگای قوی داری... _نه نه بعدش، قسمت دوم جمله‌ات... تـ... تو گفتی چی؟ بچه؟! ساحره ابرویی بالا انداخت و پلک زد. _نمی‌دونستی؟ امگات بارداره... Writer: Ashil Couple: Vkook, Hopmin, Taehi Genre: omegaverse, action, fantasy, romance, mpreg, smut
Vɪᴏʟᴀᵏᵒᵒᵏᵛ by AfraBehfar
AfraBehfar
  • WpView
    Reads 12,192
  • WpVote
    Votes 2,382
  • WpPart
    Parts 14
توصیف زندگی توی دنیای ویولا، سه کلمه بود: خاکستر، برف، خون - داری برای مجازاتت بهم ایده میدی؟ جونگکوک فشارش رو از روی کتف های پسر کم کرد: - اونقدر ازت عصبانیم که نمیدونم باهات چیکار کنم ویولا. هیچ کس حتی نمیدونست تو چجوری از قصر رفتی. بار ها آدم فرستادم دنبالت ولی تو یاد گرفتی به اسم آدم های دیگه رستوران بزنی.. نه؟ نمیخواستی من رو ببینی. کم کم قلب تهیونگ داشت پر از غصه میشد. اشک به گوشه چشمش اومد و با پلک زدن هم برنگشت سرجاش. لبش لرزید: - اینطور نیست! * * * - سیب دوست داری ویولا؟ - سیبی که تو برام بچینی، شاهزاده. ژانر: کوکوی🥂تاریخیِ اروپایی🏰 عاشقانه🌨 انگست🌼ماجراجویی⚔️ Start: 10.10.1403 End: ?
𝙞𝙣𝙨𝙩𝙖𝙣𝙩 𝙠𝙖𝙧𝙢𝙖 [KookV] by Jasminjhs
Jasminjhs
  • WpView
    Reads 23,281
  • WpVote
    Votes 3,165
  • WpPart
    Parts 17
تهیونگ سال‌هاست که مسیرش رو از خلافکارها و برادرش جدا کرده و فقط دنبال یه شغل موقت می‌گرده تا خودش خرج دانشگاهش رو دربیاره. اما وقتی مجبور میشه پیشنهاد عجیب هوسوک رو قبول کنه و برای چند روز از پسر کوچولوی رئیس باند مافیا مراقبت کنه، بی‌اختیار وارد مسیری میشه که همیشه ازش فرار کرده. جونگکوک مرد جدی و پدر با فکری بود که برای پسرش هرکاری‌ می‌کرد. و این شامل سر و کله زدن با پرستار زبون‌دراز پسرش هم می‌شد. بین کل‌کل‌ها، تنش‌های بین‌شون و لبخند پسربچه‌ای که فاصله‌شون رو کم می‌کرد، رابطه‌ای شکل می‌گیره که هیچ‌کدوم براش آماده نبودن، ولی شاید، هردو دنبالش بودن. - - -بهتره کم‌کم یاد بگیری باهام مودبانه حرف بزنی تهیونگ. یه کم احترام بد نیست. -تو لایق هیچ احترامی نیستی عوضی. Name: Instant Karma Couple: KookV Genre: Fluff, Drama, Romance, Smut Author: Locks
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑲𝒐𝒐𝒌𝑽) by RAHILRad2
RAHILRad2
  • WpView
    Reads 509,427
  • WpVote
    Votes 17,203
  • WpPart
    Parts 54
_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: کوکوی ژانر: جنایی، اکشن، پلیسی، انگست، ماجراجویی، اسمات خلاصه: فرمانده جونگکوک، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و کیم‌ تهیونگی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان جونگکوکه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا تهیونگ همونیه که نشون میده یا چیز های دیگه ای توی فکرش داره؟
𝖠𝖱𝖮𝖬𝖠 | 𝖪𝗈𝗈𝗄𝖵 by hanwll
hanwll
  • WpView
    Reads 8,605
  • WpVote
    Votes 1,467
  • WpPart
    Parts 25
〄 خلاصه: روایت عاشقانه عطرساز جوانی که کاپیتان کشتی رو مغلوب و شیفته خودش میکنه...کاپیتانی که از فرط خستگی و سنگینی غم از دست دادن همسرش، به اون کشتی و آدم‌هاش پناه میاره! آوای پرنده های ساحلِ اسکله و گرمای ساختمان های در آغوشِ هم! بوی شوریِ آب و عطرِ قهوه در فنجان‌ سرامیکی! نواخته شدن کرنای حرکتِ کشتی و برخورد امواج متلاطم اقیانوس و در آخر شروع عاشقانه‌ای از جنس دریا... 〄 بخشی از متن: - من وقتی تو رو داشته باشم، حتی ماه هم دیگه نمیتونه حواسمو برای خودش کنه. پس تلاش میکنه از خودش یه رد بندازه تا توجه منو جلب کنه اما نمیتونه، چرا؟ چون نمیدونه مبتلا بودن یعنی چی! نمیدونه ردی که انداخته، رو بدن محبوبِ من نشسته و شده مکان امنِ بوسه‌هام...شده ماه‌گرفتگی‌ِ تو! 〄 Genre: Romance, Dram, Angst, Smut 〄 Couple: KOOKV & HopeMin 〄 Up day: Every Saturday | شنبه‌ها 〄 Writer: Hanel نکته: این فیک به زبان عامیانه نوشته شده و تنها نامه‌ها و نقل‌قول‌ها به زبان ادبیست.
𝗗𝗮𝗵𝗹𝗶𝗮 ᵏᵒᵒᵏᵛ ᵛᵉʳ by yelital
yelital
  • WpView
    Reads 126,793
  • WpVote
    Votes 18,982
  • WpPart
    Parts 55
𝙁𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 - 𝙎𝙘𝙝𝙤𝙤𝙡 𝙇𝙞𝙛𝙚 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩 زیباترین مخلوق خدا درخواست انسان شدن کرد و برای تبدیل شدن به یک انسان باید نود و نه روز هویت اصلیش رو مخفی نگه می‌داشت. نباید بیشتر از سه نفر از ماهیتش با خبر می‌شدن اما درست در روز اولی که بین انسان بود، یک نفر رازش رو فهمید و مجبور شد باهاش یک پیوند ببنده... پیوندی که نمی‌دونست سرنوشتش رو‌ چطور تغییر خواهد داد! ___________________________________________________ - از من می‌خوای که رازت رو نگه‌ دارم؟ باشه، من ماهیت اصلیت رو به کسی لو نمی‌دم‌. - باید... باید بهم تضمین بدی! - پس بیا یه قرار داد ببندیم. - قرارداد؟ چی به من می‌رسه؟ - اینکه تا نود و نه روز رازت رو نگه می‌دارم؟ - در عوض ازم چی می‌خوای؟ - خودتو، خودتو بهم بده دالیا! ___________________________________________________ - گلی ظریف مثل تو، نباید به تنهایی توی سرزمین مردگان قدم بذاره، نمی‌ترسی که با یک اشاره، پژمرده‌ت کنم؟
𝐈𝐜𝐞 𝐂𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐒𝐡𝐨𝐩|✔︎ by Th-Raven
Th-Raven
  • WpView
    Reads 573,048
  • WpVote
    Votes 66,677
  • WpPart
    Parts 35
"مغازه بستنی فروشی" تهیونگ امگایی که صاحب یه مغازه بستنی فروشیه..‌. جئون جونگ‌کوک الفایی که پدر مجرده. طی اتفاقی اونا همدیگه رو تو اون مغازه میبینن و چی میشه هانول،پسرش که فوبیا داره برای اولین بار از کسی خوشش بیاد و از همه مهمتر اون فرد کیم تهیونگ باشه.. سرنوشت یا الهه ماه چه چیزی رو براشون رقم میزنه؟ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 𝐒𝐢𝐝𝐞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧,𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬,𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞,𝐬𝐦𝐮𝐭,𝐦𝐩𝐫𝐞𝐠 𝐅𝐢𝐧𝐢𝐬𝐡𝐞𝐝✓ 𝐁𝐲:𝐓𝐡-𝐑𝐚𝐯𝐞𝐧
UnConscious | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 279,922
  • WpVote
    Votes 28,013
  • WpPart
    Parts 55
مَدهوش🃏 تهیونگ یک نویسنده ی مشهور با اسم هنریِ (آدرین هرلسون) که با دخترِ 6 ساله ش، مِرا که یادگار از همسرِ عزیزش جونگکوکه زندگی میکنه‌. عشقی که شش سال پیش طیِ یک تصادف جاده ایِ عمدی و سقوطش به ته دره ی عمیقِ پشت جنگل های کاج، فوت شده. حالا چی میشه اگه یک روز وقتی تهیونگ به عنوان مهمان افتخاریِ نقاشی که نخست وزیر فرانسه برای نشون دادنِ ذوق هنری نمایشیش، گالری نقاشیش رو برگزار کرده، عشقش رو دوباره ببینه؟! درست وقتی که با یه اسلحه ی دسته مرواریدی سفید، لای دو ابروی نخست وزیر رو نشونه رفته و با آرامش مشغول شمردنه... "سه" "دو" "یک" و لحظه ی بعد خشابِ اسلحه ای که جای خالیِ گلوله ش رو حس میکنه...! UnConscious Wr: Shamim Main Couple: VKooK Genre: Dram,Romantic,smut,Crime,Amnesia