کاپل : هیسونگ× جونگوون (انهایپن) ژانر : فلاف/ انگست/رومنس / دراما *این یه داستان پر از بوسه های آبنباتیه!* وون از روی صندلیش بلند شد و صورتش رو به صورت هیونگش نزدیک کرد . آبنبات توی دهنش رو با دندون بین لب های کمی از هم باز مونده ی هیونگش هل داد. هیسونگ فقط میتونست شوکه پلک بزنه. وون سرخوش سرجاش نشست : خوشمزه بود؟

ژانر: برشی از زندگی. کاپل: ته وون.(جونگوون انهایپن ×تهیون توباتو) ... کارما مفهوم جالبیه. من امروز دقیقا حرف هایی رو از زبونت شنیدم که مدت ها قبل خودم به یکی زده بودم. تکرار اتفاقات زندگی من گاهی شبیه یه دژاووعه.

Мч маd маи 🤬 <مرد عصباني من > ▪ Romance , Comedy , Happy end 🛡 #Boy_Girl 🔻 يونگي پسري بيست و هشت سالس كه بعد از مرگ مادرش و شكست هاي متعددش از زندگي نااميد شده و به فكر خودكشيه. يك روز دختري به نام ميا وارد زندگيش ميشه كه نه تنها راه زندگيشو عوض ميكنه بلكه....

"آن ها باید اطاعت کنند" "آن ها صدای اشباح را می شنوند" . داستانی حماسی آغشته به عشق، جادو و قدرت اشباح بیدار شدن ، اونا نفرین شدن؟ ... اونا مسئول رام کردن شون بودن ولی اشباح امسال آروم نمیگیرن ... تنفری که به عشق تبدیل میشه و قلبی که معشوق خودش رو پیدا میکنه، قلب عاشق میشه ... گیج میشه و بعد میشکنه ! همیشه همین بوده؟ وظیفه و سفری که با جنگ تموم شد ! کی پیروز این جنگه؟ . _ سویون! بس کن ... دیوونه شدی؟ + اگه می خوای رو در روم باشی باید منو بکشی! _ تو این کارو نمیکنی محافظ! + کشتن من اینقدر برات سخته؟ _ من نمیخوام تورو بکشم ... نه می خوام بکشمت و نه بهت صدمه بزنم، هیچوقت! من معذرت میخوام اگه اذیتت کردم یا بهت صدمه زدم متاسفم که عاشقت شدم و معذرت میخوام که مجبور شدی آسیب رو بپذیری . --------- ژانر : تا حدودی هیستوریکال، کلاسیک ،فانتزی، هایبرید،رومنس،معمایی، استریت و گی. کاپل ها : مکنه لاین، دختر/پسری، هیونگ لاین کاپل گی مخفی. + فیک بلند، جلد اول ❌ این بوک چیزی فراتر از یه فیکشنه! بازنویسی صفر تا صدی از یه اثر پرفروش جهانیه کتاب اصلی آمریکاییه و من هم ترجمش میکنم و هم رو تا حدودی تغیر میدم و با هایبرید مخلوط می کنم و عاشقانش می کنم، و از کتاب ترجمه شده استفاده نمیکنم چون متجرم ترجمه رو رسما ریده، اینارو گفتم که بعد درگیر مسائلی

همه چیز از یه پروژه ی زمین‌شناسی شروع شد و با یک افسردگی بعد از سکس (البته فقط توی تصورات خودش ) تموم شد . اما امکان نداشت حتی بعد از پنج سال بومگیو هنوز هم بوی اون فرمون سرد سونبه اش رو یادش باشه ---------- ژانر : امگاورس ، فلاف ، رومنس کاپل : یونگیو ، سوکای امیدوارم دوسش داشته باشین ฅ^•ﻌ•^ฅ

A Hybrid Story (Kookv) خواندن این فیکشن عواقبی نظیر بالا آوردن رنگین کمان و اکلیل و دچار شدن به مرض قند را به دنبال دارد. از این رو، از خوانندگان عزیز خواهشمندیم تمامی عواقب کار خود را به عهده بگیرند. لطفا با 'منطق' وارد نشوید. متشکرم. ---------------------------------- ◾ (در حال آپ) تایم آپ: نامشخص کاپل اصلی: کوکوی ساید کاپل: یونمین/نامجین ژانر: فانتزی، فلاف، کمدی، زندگی روزانه، +18❌

•| اتمام یافته|• مردی با دستانی آلوده به مرگ، مجبور به همراهیِ معشوقه‌ای اجباری‌ست! آیا معشوقه‌ی تازه، قادر به لمس تاریکی آن روحِ زخمی است؟ یا اینکه خودش، همان آتش خاموشی‌ناپذیری‌ست که قرار است بسوزاند و روشنایی بیاورد؟ در دالان‌هایی پر از راز، جنون، و حادثه، گاهی عشق نه نجات است، نه نابودی؛ بلکه پیچیده‌ترین کابوس مشترک است... _ جونگ‌کوک (استریت) ویمین (کاپلی) به قلم ایوا🍃

سناریوهای دخترپسری از تمام اعضا... ¤ ️وقتی کوکی که یه آیدلِ مشهورِ، می‌فهمه ازش حامله شدی... ¤ وقتی تهیونگ یه خون‌آشامه و تو معشوقه‌‌ای که شیفته‌ و دلباخته‌شی... ¤ وقتی جیمین با اعضا دعواش شده و اومده پیش تو تا آرومش کنی... ¤ وقتی از ناپدریت کتک خوردی و هوسوک متوجه می‌شه... ¤ وقتی اطلاعات مهم مین‌یونگی رو اشتباهی پاک می‌کنی و کینک‌های ددی بودنش برمی‌گرده! ¤ وقتی نامجون یه بادیگارد و تو از این شغل خطرناکش ناراحتی... ¤ وقتی قراره اولین دفعه توی بار سرویس بدی و جین [متصدی بار] بهت بوسیدن رو یاد میده... و بیش از ۵۰ سناریو با موضوعات مختلف از همه‌ی اعضا... به قلم ایوا🍃