Everything is messed up 😔🍷
109 cerita
𝐈𝐧𝐭𝐨 𝐘𝐨𝐮𝐫 𝐀𝐫𝐦𝐬 | 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 oleh amir_vkook
𝐈𝐧𝐭𝐨 𝐘𝐨𝐮𝐫 𝐀𝐫𝐦𝐬 | 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤
amir_vkook
  • Membaca 198,738
  • Suara 25,822
  • Bagian 36
• 𝐍𝐚𝐦𝐞 : 𝐈𝐧𝐭𝐨 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐚𝐫𝐦𝐬 | در آغوش تو • 𝐌𝐚𝐢𝐧 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 • 𝐎𝐭𝐡𝐞𝐫 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧 * 𝐧𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 • 𝐆𝐧𝐫𝐞 : 𝐒𝐜𝐡𝐨𝐨𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞 , 𝐃𝐚𝐝𝐝𝐲 𝐤𝐢𝐧𝐤 , 𝐂𝐮𝐭𝐞 , 𝐬𝐦𝐮𝐭 , 𝐋𝐢𝐭𝐭𝐥𝐞 𝐜𝐨𝐦𝐞𝐝𝐲 , 𝐡𝐚𝐩𝐩𝐲 𝐞𝐧𝐝 _ دوست داشتن تو شیرین تر از هر آبنباتیه که دور از چشم مامانم از کیفش برمیداشتم و بدون توجه به غوغای اطرافم گوشه اتاقم میرفتم و مشغول لذت بردن از طعم لذیذش میشدم :) .......... داستان عشق شیرین جونگکوک 17 ساله و معلم خوشتیپش کیم تهیونگ 23 ساله .......... *قرار نیست زیاد لوس باشه روند فیک و شخصیت هاش بهتر بگم تعادل رعایت شده ولی مطمعنم موقع خوندنش لبخند به لبتون میاد :) .... love ya all ✨⛓️💕
THE LAST OMEGA oleh CAFEVKOOK
THE LAST OMEGA
CAFEVKOOK
  • Membaca 225,158
  • Suara 33,510
  • Bagian 19
🏹🕊 کیم تهیونگ، پسر شیطون و تخسیه که هیچوقت فکر نمیکرد تندیس زنده ای برای وجود یه افسانه بشه. وقتی فهمید جنسیت ثانویه اش یه امگاست، تمام امپراطوری رو در شوک فرو برد. سالها بود که از امگاهای مرد چیزی به جز خاطره ای دور باقی نمونده بود. از طرفی پادشاه جئونی که بهترین هارو برای پسر عزیز و وظیفه شناسش میخواد، تصمیم میگیره تنها امگای مرد امپراطوری که اتفاقا مثل تمام امگاها روی شاهزاده جئون زیبا کراش داره رو برای پسرش خواستگاری کنه... ┈─┈─┈─┈─┈─┈ ᯊ @CAFEVKOOK ᯊ
Sex aesthetic  oleh min_koala
Sex aesthetic
min_koala
  • Membaca 18,125
  • Suara 1,524
  • Bagian 9
سکس.... فقط برای رفع نیاز جنسیه؟ اوه البته که نه! من از کنار تو بودن لذت می برم از لمس شدن توسط تو! از گرمای بدنت از حس خوبه ترکیب صدا هامون داخل هر مکانی ! Couple : Kookv Vkook Yoonmin Minyoon Namjin Jinmin &...
It's hurt  oleh min_koala
It's hurt
min_koala
  • Membaca 264,743
  • Suara 35,030
  • Bagian 34
اشکی از گوشه ی چشمش پایین چکید و لیسی به لبش زد = کوکی نمی خوای این بازی رو تموم کنی من...متاسفم با لحن غمگینی گفت و روی زمین زانو زد =گوکی این درد داره ..وقتی برای منی ولی...نمی تونم لمست کنم کوک من بوسه هات رو می خوام...هق...لمس هات رو و اون...بیبی بر صدا زدن هات رو . هق ..می خوامت. .جئون جونگ کوک...جئون تهیونگ بدون تو می میره به زور باهات بودم ولی.... اشک هاش رو پاک کرد و لبخندی = به زور عاشق اون رییس مافیایی که همه ظالم می دونستنش نشدم با دست های کوچیکش تفنگ رو گرفت و روی سینه ی یونگی گذاشت ×ازت متنفرم یونگی تلخندی زد و سر اسلحه رو درست روی قلبش گذاشت _ بزن جیمین دقیقا جایی رو بزن که توش قرار داری قطره اشکی از چشمش پایین ریخت و سرش رو پایین انداخت ×من احمق دوست دارم یونگی و این درد داره اینکه عاشق کسی باشه که کلی آدم می خوان که بمیره کاپل ها کوکوی و یونمین ژانر هپی اند ، اسمات،امگا ورس ، امپرگ ، مافیا و..... نویسنده مین کوالا
 نویسنده عشق ویکوک | Автор любви Vkook  oleh vidles_queen
نویسنده عشق ویکوک | Автор любви Vkook
vidles_queen
  • Membaca 141,036
  • Suara 12,587
  • Bagian 52
نام رمان : Автор любви نویسنده عشق ( کامل شده ) نویسنده : Queen ژانر : امگاورس / اسمات/ | کاپل: vkook « هپی انده » ******************* قسمت هایی از رمان ************************ تهیونگ : من جفت تو ام من پدر اون بچم نه اون جفت لعنتیت ! کوکی : بعد اون اتفاق بعد پنج سال شدی جفتم ؟!چه شوخی بامزه ای ! تو جفت من نیستی ! تو پدر اون بچه نیستی فهمیدی ؟! اینقدر نزدیک منو بچم نشو! تو هیچی اون نیست ! تو هیچی نیست تهیونگ ! ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ تو قاتل امگای منی تو !تو امگای منو ازم گرفتی ،زندگیه منو ازم گرفتی فقط و فقط تو وجودت ، نفس کشیدنت اضافه هست تو باید بمیری همونطوری که امگای من مرد! ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ +نههههه امگا ........ +آقای دکتر آقای دکتر امگام ..اون زنده است مگه ..نه اون نمرده مگه نه !؟~ متاسفم امگای شما...مردن !+نه ..نه امگای من نمرده نه اون نمرده امگااا ****************** تفنگ رو از روی سرش برداشت روی قلبش گذاشت + بزن ..پوزخندی زد وادامه داد منتظر چی هستی بزن دیگه ! نگاهی به چشمای فرد روبروش انداخت ، ~تو ..تو کی هستی ؟! +من ..من کسی هستم که قول دادی اولین و اخرین نفر عاشقش باشی البته تو خیلی وقته که فراموشش کردی . با یه حرکت الفا رو روی زمین انداخت و بدو بدو از اون محل دور شد
Bağışla_vkook / ببخش _ ویکوک  oleh vidles_queen
Bağışla_vkook / ببخش _ ویکوک
vidles_queen
  • Membaca 89,857
  • Suara 11,561
  • Bagian 62
نام رمان :Bağışla /ببخش کاپل ها : ویکوک / یونمین/نامجین ژانر ها :/تریلر/امگاورس /کمی طنز/درام/اسمات/ نام نویسنده : Queen_زمان آپ پنجشنبه _هپی اند قسمت هایی از رمان تب کرده بود میخواست از تختش پایین بیاد که نمیذاشتن تهیونگ : امگام ..امگام اون تو عمارته اون... خدمتکار تاج سوخته ای رو به الفا داد که روش طرح گل رزی بود . خدمتکار : متاسفیم عالیجناب ___ ___ ___ بازوش رو گرفته بود و محکم میکشیدش گریه هاش دوباره شروع شده بودن . روبروی همون میز وایسادن و اربابش رو به مرد گفت : ایشون بودن ؟! ~خودشه امادش کن ! _______________ تهیونگ : باورم نمیشه تو رو جای کوکی پاک و معصومم اوردم ! که یهو امگا زد زیر گریه امگا : ..هق ددی ته ته جونگکوکی یو دوشت نداره هق اون ..منوهق دوشت ندایه ..هق هیچکس ..هق جونگکوکی یو دوشت ندایه هق و بعد با صدای بلند تری گریه کرد و تهیونگ با منگ ترین حالت بهش خیره شد اون اون امگا لیتل بود ؟! تهیونگ : تو ..تو لیتلی ؟! __________
I swear💤KOOKV🐺 oleh jkjkbtsidea
I swear💤KOOKV🐺
jkjkbtsidea
  • Membaca 122,302
  • Suara 14,769
  • Bagian 27
پیان یافته ✅کاپل اصلی = کوکوی ژانر = امگاورس _ جنایی _اسمات _ هپی اند اسم فیک = قسم میخورم قسمتی از فیک جونگکوک از صنعت کثیفی که پدرش هست کنارگیری کرد اما مجبور به ازدواج با پسر عموش میشه کیم تهیونگ کسی که اینقدر تو گوشش زمزمه کردن که مال جنگکوکه کسی که توسط مادر خودش شکنجه شد . اما آیا خانواده ی شیطان پرستشون طبق قرار داد بینشون عمل میکنن یا نه _ قسم به الاهه ماه که خوشبختت میکنم _ قسم به الاهه ماه که تا آخرش باهاتم با قلم ایده
☁️NEPHOPHILE☁️ oleh silvia_wr
☁️NEPHOPHILE☁️
silvia_wr
  • Membaca 125,495
  • Suara 23,361
  • Bagian 48
⚡تمام شده⚡ ☁️𝑵𝒆𝒑𝒉𝒐𝒑𝒉𝒊𝒍𝒆(کسی که عاشق ابرهاست)☁️ گول اول فیک و نخورید، خطر حمله قبلی بر اثر انگستی زیاد❌اگه خودآزاری دارید و مثل من میخواید قلبتون بیاد تو دهنتون از درد بخونیدش‼️ ☁️خلاصه: چند وقتی میشه برای آموزش آلفای ولیعهد《تهیونگ》، فرمانده‌ی جوان 《جئون جانگکوک》مسئولش شده. اما خب تهیونگ زیادی از سرد و خشک بودن او آلفا بدش میاد. در کل تهیونگ نه عاشق جنگه و نه چیزای رزمی، اون عاشق اینه که یه جا بشینه و داستاناش رو بنویسه. و البته که عاشق ابرا هم هست. بالاخره یه روز یکی از داستانای عاشقانه رو توی کیف جئون قایم می‌کنه و به بهانه‌ی دفتر، جانگکوک و با صد و پنجاه تا ضربه شلاق مجازات می‌کنه. اما چی میشه اگه لحظه‌های آخر دلش‌پیچ و تاب بخوره و بعد از صدمین شلاق جلوش رو بگیره؟ _داستان هپی انده_ ☁️𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐍𝐞𝐩𝐡𝐨𝐩𝐡𝐢𝐥𝐞 ☁️𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬, 𝐦𝐩𝐫𝐞𝐠, 𝐡𝐢𝐬𝐭𝐨𝐫𝐢𝐜𝐚𝐥, 𝐚𝐧𝐠𝐞𝐬𝐭 ☁️𝐌𝐚𝐢𝐧 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯 ☁️𝐀𝐧𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞𝐬: 𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 - 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐒𝐞𝐨𝐤 - 𝐘𝐢𝐳𝐡𝐚𝐧 ☁️𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨𝐲𝐞 𝐝𝐞𝐥𝐥 ☁️𝐔𝐩: 𝐒𝐚𝐭𝐮𝐫𝐝𝐚𝐲
DADDY IS MY UNICORN oleh silvia_wr
DADDY IS MY UNICORN
silvia_wr
  • Membaca 238,995
  • Suara 41,593
  • Bagian 46
🌈🦄- ددی؟ می‌دونستی تو یونیکورن منی؟ جانگکوک با چشمایی بیرون زده به پسر روبه‌روش نگاه می‌کنه. - ها؟ من؟ دقیقا منظورت منم تهیونگ؟ احیاناً حرفت و برعکس نگفتی کیتن؟ تهیونگ روی خزای گربه‌اش دست کشید و نچی کرد. - منظورم دقیقا خود خودت بودی ددی کوک. جانگکوک با کنجکاوی پشت میزش نشست و دست به سینه شد. - خب حالا چرا من یونیکورن کیتنمم؟ - می‌دونستی یونیکورنا آرزوها رو برآورده میکنن؟ مثل تو! لبخند عمیقی روی لبای ددیِ تهیونگ میشینه که بیشتر اون و شبیه یه خرگوش می‌‌کرد تا یه یونکیورن رنگی رنگی! - آرزوی تو چیه؟ - تو! آرزوی من تو بودی که خودت ارزوم و برآورده کردی. پس تو یونیکورن افسانه‌ای منی! 🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄 🌈NAME: DADDY IS MY UNICORN 🌈GENRES: FLUFF_ROMANCE_COMEDY_OMEGAVERS_MPREG 🌈MAIN COUPLE: KOOKV 🌈SIDE COUPLE: YOONMIN Up time: fridays 22:00
𝑐𝑢𝑝𝑐𝑎𝑘𝑒 𝑝𝑟𝑜𝑚𝑖𝑠𝑒🧁 oleh MAYA0247
𝑐𝑢𝑝𝑐𝑎𝑘𝑒 𝑝𝑟𝑜𝑚𝑖𝑠𝑒🧁
MAYA0247
  • Membaca 133,593
  • Suara 26,025
  • Bagian 31
توی دنیایی که تولد هجده سالگی هر فرد برابر میشد با مشخص شدن موقعیتش در چارت امگاورس و دیدن رویای فردی که میتونست عشق واقعی رو بهش هدیه بده ؛ جونگکوک بدون اینکه حتی فکرش رو هم بکنه به چیزی تبدیل شد که فقط یک درصد جمعیت جهان رو تشکیل میدادن. بدبختانه تر از مورد قبلی رویایی بود که در شب تولدش پشت پلکهاش نمایش داده شد ... تصویر واضحی از دوست چندین سالش ، کیم تهیونگ!⭑ุ ˖🧁 قسمتی از داستان☁️🍧 _برای عذرخواهی کلی برات سوجو میخرم قایمکی بریم تراس اتاقت بخوریم...حتی میتونیم ددپول ببینیم! با دیدن این پیام از جونگکوک لبخند کجی روی لبش نشست و سری به نشونه تاسف تکون داد. +ترجیح میدم مرد آهنی ببینیم. پیامش سریع دوتا تیک خورد و بعد ویس ده ثانیه ای براش فرستاده شد. یه تای ابروش رو بالا فرستاد و بازش کرد....جونگکوک یه تیکه کوتاه از آهنگ فیلم رو خونده بود! _you'r my Iron man and I love you 3000 baby. ______________________________________________________ 𝘕𝘢𝘮𝘦 : 𝘊𝘶𝘱𝘤𝘢𝘬𝘦 𝘗𝘳𝘰𝘮𝘪𝘴𝘦🧁 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘷𝘬𝘰𝘰𝘬, 𝘤𝘩𝘢𝘦𝘭𝘪𝘴𝘢 𝘎𝘦𝘯𝘦𝘳: 𝘰𝘮𝘦𝘨𝘢𝘷𝘦𝘳𝘴𝘦, 𝘚𝘔𝘜𝘛, 𝘍𝘭𝘶𝘧𝘧, 𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦🐺🍬 𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳: 𝘔𝘢𝘺𝘢^^ روزهای آپ: پنجشنبه ها☕