this is NOT my story. idk the author's name but the og is on ao3. anywhos. Enjoy. pls bring tissues. the angst in this is real. summary: A world where you're born with five luminous hearts on the inside of your wrist. When you get your heart broken in any way, one of the hearts loses their colour and fades. Once all...
ژانر: برشی از زندگی. کاپل: ته وون.(جونگوون انهایپن ×تهیون توباتو) ... کارما مفهوم جالبیه. من امروز دقیقا حرف هایی رو از زبونت شنیدم که مدت ها قبل خودم به یکی زده بودم. تکرار اتفاقات زندگی من گاهی شبیه یه دژاووعه.
๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Blind Guy 」 • پسر کور Complete • کاپلی° • ژانر : عاشقانه | روزمره [-اگر یک روز بگم که من اون مردی که فکر میکنی نیستم... اگر بگم یک هیولای زشتم...چیکار میکنی؟ پسر خنده ی قشنگش رو دوباره نشونم داد. -ماسک لعنتیت رو از روی صورتت پایین میکشم و بهت ثابت میکنم: هیولاها وجود ندارن...] 💎°آیدی تلگرام و واتپد نو...
٧ روز گذشت...٧ روز بدون گل و قهوه گذشت...٧ روز بدون اون گذشت...