Blood Bank [L.S]
onedirection_iran_
- Membaca 16,416
- Suara 2,468
- Bagian 16
دنيايى كه خون آشام ها در اون حكومت ميكنند
به بانك خون خوش اومديد ، پر از خون هاى تازه و درجه يك !
وان (one) يك بانكدار سخت كوشه كه تحت تاثير فرومن خون آشام ها قرار نميگيره
يك روز ، ارباب هرى ، پسر ارباب درد براى بازرسى بانك مياد
درحين گذارشى كه وان داشت به ارباب ميداد ، ارباب ؛ تمام مدت به اون زل زده بود
و بعد ... اون رو تا دستشويى دنبال كرد و اتفاقى افتاد كه وان هيچوقت فكرشو هم نميكرد ، اتفاقى كه خيلى چيز هارو به دنبال داشت