☢️
6 stories
Saffron candy by Armit_sd
Armit_sd
  • WpView
    Reads 12,195
  • WpVote
    Votes 1,532
  • WpPart
    Parts 21
یه مهمونی با طعم چای‌ ارل گری و چندتا نبات زعفرونی.
MODERN LOVERS  by mintwriter1
mintwriter1
  • WpView
    Reads 2,790
  • WpVote
    Votes 670
  • WpPart
    Parts 21
❌️Ongoing❌️ A story of lovely ziam از میون روزهای خاکستری بعضی ها دستهاتو میگیرن گرم و صمیمی و عاشقانه از جنس آفتابن میتونن تویخبندون ترین روز سال گرمت کنن... محبت هاشون مرحمت میشه، و آغوششون برات درست عین کانکت شدن به یه منبع فول از خوشیه به این میگن: یک عاشقانه ی مدرن
BORN FREE  by mintwriter1
mintwriter1
  • WpView
    Reads 15,647
  • WpVote
    Votes 4,340
  • WpPart
    Parts 49
❌Completed❌ بی هویت راوی قتل هایی خاموش ×تو فکر میکنی چاقو دسته شو نمیبره، اما نمیفهمی که چاقو ماهیتش عوض نمیشه چاقو برنده س میتونه ریز ریزت کنه× اخطار⚠️: [این روایت دارای صحنه های قتل و شکنجه میباشد] #blood #hell #killer #free #action #ziam #murders
My Unknown Lover ~[L.S]~ by Shishimoon
Shishimoon
  • WpView
    Reads 13,023
  • WpVote
    Votes 2,472
  • WpPart
    Parts 32
[compeleted] تاحالا ديدى يه آدم كور عاشق بشه ؟ من دقيقا مثل همونم . تنها دارايى من از اون ، حرفاشه . تاحالا نديدمش ، ولى ميدونم خيلى دوسش دارم ؛ شايد نتونم به خودش بگم ، ولى ميخوام كه يكى به جز خودم بدونه . برام مهم نيست چه شكليه ، هر مشكلى هم كه داشته باشه .. مهم نيست . من همه جوره مى پذيرمش ؛ چون ، با حرفاش بهم آرامش ميده . چيزايى رو ميگه كه هيچكس بهم نگفته ؛ طورى كه اون زندگى رو ميبينه ، منم ميخوام همونطورى ببينم . پس من الان ميرم و ملاقاتش ميكنم .