violet's Reading List
8 stories
Moscow | Hopemin Completed by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 109,474
  • WpVote
    Votes 16,826
  • WpPart
    Parts 23
_میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده ای فرستاده شده از جنوب با سرنوشت خون آشام پر رمز و رازی که پسرخوانده ی شهردار مسکو بود گره میخورد؟ چه جنگ هایی قرار بود بر سر خون این پسر راه بیوفته؟ داستان پر فراز و نشیب مسکو رو بخونین... پیج نویسنده: @sylvie_fic کاپل:🔹️هوپمین_ویکوک🔹️ نویسنده: Sylvie 🌱 ژانر:سوپر نچرال،ومپایر،رمنس،اسمات 🔞⛔ پ ن: وجود برخی از ابهامات در مورد شهر مسکو کاملا طبیعیه و به دلیل نبود اطلاعات کافی در سایت های ایرانی ممکنه نویسنده ایراد هایی در متن داستان داشته باشه، اما تمامی مکان ها و شهر ها کاملا واقعی هستن.
How To Make An Original Character  by lisarius
lisarius
  • WpView
    Reads 19,889
  • WpVote
    Votes 3,934
  • WpPart
    Parts 9
ترفندا و راهنمايى هايى كه بهتون كمك ميكنه يه كاراكتر اورجينال كه همه رو غافلگير كنه بسازين.  Lisarius 2019
اعتقاد by lode_starr
lode_starr
  • WpView
    Reads 2,371
  • WpVote
    Votes 379
  • WpPart
    Parts 9
من باور داشتم که...
پسر دانشجو و پری برفی [ Completed ] by my_lavinia___
my_lavinia___
  • WpView
    Reads 73,641
  • WpVote
    Votes 9,938
  • WpPart
    Parts 15
کاپل : kookv مترجم و ادیتور : Enzo
𝓒𝓾𝓽𝓮 𝓪𝓵𝓹𝓱𝓪 by vihanR_M
vihanR_M
  • WpView
    Reads 227,839
  • WpVote
    Votes 37,691
  • WpPart
    Parts 32
..... Kookv چی میشه اگه یک امگا برای اولین بار توی زندگیش به جای یک آلفا مغرور و خشن و بداخلاق با یه آلفا کم حرف و کیوت آشنا بشه خب قطعا اگه اون کیم تهیونگ باشه ول کن این آلفا نمیشه ..... Chanbaek چان_ هی بیون گلی هست که بوی عسل بده؟ بک+من که تا حالا ندیدم چان_ پس یه نگاه تو آینه بکن بک+وات د فاک تو داری با من لاس میزنی پارک چانیول چان- دارم سیع میکنم کاپل«کوکوی..چانبک..نامجین» ژانر : امگاورس_فلاف_عاشقانه_(هپی اند) وضعیت _ پایان یافته (شروع : 17 اذر 1398) (پایان : 20 بهمن1399)
Destiny (Completed) by btslove_sk
btslove_sk
  • WpView
    Reads 17,221
  • WpVote
    Votes 2,132
  • WpPart
    Parts 13
دستم رو به نشونه تهدید جلوش گرفتم : کوکی چیزی نمیگه ولی من میرم به بابام میگم اونوقت میفهمین . جیمین زد زیر خنده و تهیونگ دوباره از پشت بغلم کرد و خودش رو بهم چسبوند دستشو رو پام کشید: خوش به حال بابات که تو پرنسسشی کاش من دَدیت بودم خواستم ازش جدا شم ولی فایده نداشت محکم تر به خودش فشارم داد و بلند داد زد : میگم راسته که بابات فقط سی و پنج سالشه یعنی هیجده اینا بوده که تو به دنیا اومدی نه؟ سرش رو به گوشم نزدیک کرد اگه مامانتم مثل ما شونزده سالش بوده پس نظرت چیه مامان بابات رو الگو کنیم واسه خودمون؟ کاپلی و دختر پسری
Dream Jar * Jikook by StoryTeller_Mia
StoryTeller_Mia
  • WpView
    Reads 4,322
  • WpVote
    Votes 418
  • WpPart
    Parts 2
جونگ کوک بیماره و جیمین برای خوب شدن دوستش مجبوره به سرزمین دیگه ای سفر کنه... وانشات کوتاهی که من برای تولد دوستم سمفونی نوشتم...
Mistake (Completed) by btslove_sk
btslove_sk
  • WpView
    Reads 17,700
  • WpVote
    Votes 2,505
  • WpPart
    Parts 10
برگشت و با دیدن آدمی که تو تاریکی بهش زل زده بود داد آرومی زد :وای هوپی تویی ؟دیوونه ترسیدم ... چشماش رو بست و نفس عمیق کشید که با شنیدن صدای خنده ناآشنایی شوکه چشماش رو باز کرد سریع برق رو روشن کرد تا چهرش رو ببینه که به جای جیهوپ با کوکی مواجه شد به میز آشپزخونه تکیه داده بود پیرهن مردونه ی گشادی تنش بود که چندتا دگمش رو بیشتر نبسته بود با تمسخر بهش خیره شده بود و می خندید دلش ریخت اونجا بودنش این وقت شب ترسناک بود آب دهنش رو قورت داد تو این پنج سال تو خواب کم رویای بودن با جونگ کوک رو ندیده بود ولی حالا تو واقعیت براش داشت مثل یک کابوس اتفاق می افتاد... 👈فن فیک کوتاه کامل شده 👈کاپلی 👈جیکوک