Ziall
9 stories
▪ SPΞLLBOUND |Z.H| by TheBlueK
TheBlueK
  • WpView
    Reads 114
  • WpVote
    Votes 20
  • WpPart
    Parts 1
❧ Ziall Horalik 🦋 Larry Stylinson •ᴏɴ ɢᴏɪɴɢ• جلوی چشمام قرمزه.. قرمز مثل سیب سرخ؟ قرمز مثل گل رز؟ نه نه.. قرمز مثل یه پروانه! ___ -K.
forbidden love  by iam_narssis
iam_narssis
  • WpView
    Reads 2,258
  • WpVote
    Votes 185
  • WpPart
    Parts 33
ماجرای یک عشق ممنوعه.... این عشق کاملا ممنوع و غیر قابل توصیفه چرا که این عشق بین دو پسره ... نه تنها اینکه اون دو پسرن بلکه خیلی نزدیک تر از دو پسر معمولی ان اونا..... . . . ((((برادر ))))هستن
Ziall Horlik by Diana_Stylan
Diana_Stylan
  • WpView
    Reads 2,434
  • WpVote
    Votes 192
  • WpPart
    Parts 2
سلام من ديانا هستم;-)خب اين دوم فن فيکيه که مينويسم و فن فيک قبليمDark Loveهست و درباره اين داستان يه ذره توضيح بدم...درباره زايله(نايل و زين)البته مثه فن فيکاي ديگه چيزاي18+نداره و فقط درباره علاقه شديد نايل و زين به همديگه هست....ديگه چيزي نميگم و اينکه اميدوارم خوشتون بياد...لايک و کامنتم يادتون نره^_^
One way ticket by caramelllla
caramelllla
  • WpView
    Reads 1,231
  • WpVote
    Votes 99
  • WpPart
    Parts 13
با غرور گفت: -هر رفتی یه برگشتی داره اما من خوب میدونستم که بعضی از رفتنا هیچ برگشتی نداره مثل بلیت یک طرفه به یک جای دور...
color by kitcatmoon
kitcatmoon
  • WpView
    Reads 2,620
  • WpVote
    Votes 231
  • WpPart
    Parts 6
یه عشق یا احساس همیشه قرار نیست شروع خوبی داشته باشه... گاهی وقتا اون شروع افتضاحه... بد،اونقدر بد که تصورشم نمیشه کرد... منظورم بهم افتادن،همو نخواستن،یهو هم اتاقی شدن با یکی که ازش متنفری یا اینجور چیزا نیست... یه بچگی کردن خالص... یه اشتباه که روح و جسم یکی از طرفینو تا مرز نابودی میبره...عذاب وجودان که تو وجود طرف دیگه می مونه... حالا سوال پیش میاد...ایا اون اشتباه قراره به یه احساس برسه؟ قراره هه چی فراموش و بخشیده شه و بشه از نو دیدش؟
Please Don't Leave (Ziall) by mrymgh79
mrymgh79
  • WpView
    Reads 10,978
  • WpVote
    Votes 1,860
  • WpPart
    Parts 33
نایل :«زیــــــــــن؟؟» وایستاد ولی برنگشت نایل :«زین خواهش میکنم نرو.. لطفا» خیلی آروم برگشت و با چشماش که به خاطر اشکی که توشون جمع شده بود برق میزدن نگام کرد و گفت زین :«نمیتونم نایل.. متاسفم» و سریع برگشت که بره ولی با صدای دادم متوقف شد نایل :«زین اگه الان بری بدون زخمی بهم زدی که شاید بعد از چند وقت خوب شه ولی همیشه جاش میمونه و من هیچوقت اینو فراموش نمیکنم و هیچوقت بخاطرش نمیبخشمت» مکثی کرد و گفت زین :«خدافظ نایل» خیلی سریع درو باز کرد و رفت نایل :«لطفا نرو»
ziall imagine (Persian) by ziall_ir
ziall_ir
  • WpView
    Reads 11,190
  • WpVote
    Votes 785
  • WpPart
    Parts 11
اینجا داستان های کوتاه با شیپ زایل میزارم و امیدوارم دوس داشته باشین.
Urban Ink(persian translation)(ziall) by niallssm
niallssm
  • WpView
    Reads 38,902
  • WpVote
    Votes 4,843
  • WpPart
    Parts 25
نایل از همسایش زین مالیک متنفره. و کل بدنش پر از تتوست وبیشتر از هرکسی که نایل میشناسه سیگار میکشه و اونا بیشتر وقتشونوسرهم داد میزنن. تا اینکه به خاطر یه سری اتفاقات نایل عاشق زین میشه و....
𝐇𝐀𝐋𝐅 𝐁𝐑𝐎𝐓𝐇𝐄𝐑 (𝐳𝐢𝐚𝐥𝐥) by rianniall
rianniall
  • WpView
    Reads 38,402
  • WpVote
    Votes 6,571
  • WpPart
    Parts 44
- خواهش میکنم ولم کن ت...تو نمیتونی با برادرت همچین کاری کنی! + برادر؟!! ببین بیب میتونم همین الان تورو جلوی مادرت به فاک بدم بدون اینکه چیزی بگه پس ساکت شو بزار کارمو بکنم ... (Ziall)🔞 #1- ziall #1- zaynmalik