𝑼𝒑𝒊𝒏𝒈 . .🍋
14 stories
Letters to my senior crush || YOONMIN by charlix91
charlix91
  • WpView
    Reads 467,608
  • WpVote
    Votes 91,538
  • WpPart
    Parts 112
جیمین به صورت مخفیانه توی لاکر کراش سال بالاییش نامه می‌ذاره. برای رو در رو صحبت کردن با کراشش زیادی خجالتیه. [چپتر ها کوتاهن] -جیمین: یه سال پایینی 15 ساله و یونگی یه سال بالایی 19 ساله ست. •ترجمه ی فارسی• Credit: btswritings
Will you marry me again? by sookie_boo
sookie_boo
  • WpView
    Reads 442,335
  • WpVote
    Votes 46,220
  • WpPart
    Parts 30
جونگ کوک و تهیونگ یه سال و نیمه که بخاطر شرکت باهم ازدواج کردن و حالا خانواده هاشون میخوان مطمئن شن که اونا عاشق همن... ژانر : روزمره ، اسمات ، لیتل کمدی ، رمنس کاپل : کوکوی ، ویکوک ( ورس ) Best ranking : #1 gay #1 kimtaehyung #1 jeonjungkook #1 fiction
Sweet Sense | حِسِ شیرین by callmeParvaz
callmeParvaz
  • WpView
    Reads 472,817
  • WpVote
    Votes 65,599
  • WpPart
    Parts 39
A Hybrid Story (Kookv) خواندن این فیکشن عواقبی نظیر بالا آوردن رنگین کمان و اکلیل و دچار شدن به مرض قند را به دنبال دارد. از این رو، از خوانندگان عزیز خواهشمندیم تمامی عواقب کار خود را به عهده بگیرند. لطفا با 'منطق' وارد نشوید. متشکرم. ---------------------------------- ◾ (در حال آپ) تایم آپ: نامشخص کاپل اصلی: کوکوی ساید کاپل: یونمین/نامجین ژانر: فانتزی، فلاف، کمدی، زندگی روزانه، +18❌
I Will Be Your Eyes | Yoonmin-Vkook by DiaUranus
DiaUranus
  • WpView
    Reads 67,184
  • WpVote
    Votes 9,736
  • WpPart
    Parts 25
ملاقات تصادفی خواننده ی مشهور، مین یونگی، با پارک جیمین، پسر نابینایی که توی تنهایی سردش دست و پا میزنه، آینده ‌ی این دو نفر رو بهم پیوند میزنه. برای یونگی، جیمین پسری با جثه ی ظریف، صدای زیبا، پوست شیری رنگ و صورتی دوست داشتنیه که علارغم مشکلاتش، به خوبی از پس زندگی براومده. پسری که هیچ طعم خاصی نداره اما به شدت شیرین به نظر میرسه. جیمین برای مدت کوتاهی مهمونِ خونه‌ی پسر بزرگتر میشه اما یونگی نمیتونه در مقابل جذابیت نفس‌گیر پسرک مقاومت کنه و اتفاقی میوفته که اون مدت کوتاه رو تبدیل به مدتی نامعلوم و طولانی میکنه... این دونفر مسیر پر پیچ و خمی رو کنار هم طی میکنن و یونگی توی تاریکی مطلق زندگی جیمین شمعی روشن میکنه که نورش دنیای پسر نابینا رو تغییر میده. تایم آپ: شنبه‌ها ۵عصر ────────────── • Genre: Romance, Smut. • Couple: Yoonmin, Vkook, taegi ─────── • آیدی چنل تلگرامم: DLikeDia@
ㅁ~KARMA~ㅁ by narsis8888
narsis8888
  • WpView
    Reads 77,088
  • WpVote
    Votes 10,833
  • WpPart
    Parts 19
کاپل:یونمـین ژانر :رومنس ,تا حدی جنایی ,اسمات ,امپرگ ,هپی اند خلاصه: پارک جیمین... پسریه بیست و چهار ساله... به درخواست خواهرش که میخواد همراه شوهرش به مسافرت بره، برای نگهداری خواهرزاده ش سوجونگ به جزیره ججو که اونا توش زندگی می کنن میره... مین یونگی عموی سوجونگه، یه مرد زورگو...... پولدار... خشن.... ... حرص درآر...... خلاصه این وسط از راه میرسه که خودش مراقب سوجونگ باشه... اما جیمینی که کوتاه بیا نیست!!... مین یونگی نامه ای مبنی برگروگانگیری سوجونگ به دستش میرسه... و اونا هم تصمیم میگیرن این پسر هفت ساله رو از اونجا دور کنن... (دو تایی!!!)... چه شود!!!.....پایان خوش🌈🌈🌈🌈 (کامل شده)
 𝔓𝔲𝔯𝔢 by StheCherry
StheCherry
  • WpView
    Reads 245,508
  • WpVote
    Votes 32,085
  • WpPart
    Parts 57
Pure [ Mpreg ] ▪Yoonmin ▪Kookv بخشی از فیک: جیمین: اون ... اون قضیه یه اجبار بود! من به محض اینکه بتونم کمکت رو جبران میکنم تا برای همیشه کارمون باهم دیگه تموم بشه تو هم مجبور نباشی هرزه ای مثل منو ببینی! مرد خنده ی مستی سر داد ، طوری که صدای خنده هاش لرز ترسی به جون پسر می انداخت، آروم سمتش قدم برداشت و جلوی اون ایستاد ، سایه ی مرد روی سرش افتاده بود انگار اون مانع تموم نوری بود که بهش میخورد و زندگیش رو تاریک میکرد... جیمین نگاهش رو به کف خونه انداخت و اخم ظریفی کرد تا ترسش رو از اون مرد پنهان کنه ، اون تونسته بود از گذشته ی تاریکش فرار کنه ... اما حالا انگار سرنوشت نمیخواست اون آینده ی روشنی داشته باشه. یونگی: تو به من چیزی بدهکار نیستی هرزه کوچولو... صدای ضخیم شده ی مرد که باعثش الکل بود با بوی تند نفس های اون به بینیش میخورد. یونگی: ولی یه سری چیزا هست که نمیذاره به این راحتیا دست از سرت بردارم... دستش رو جلو برد و با تیکه ای موهای نرم و رنگ شده ی اون پسر بازی کرد یونگی : هرچقدر بخوای میتونی از دستم فرار کنی ، هر چقدر بخوای جیمین! ولی ... پوزخندی وسط حرفاش زد اون همیشه مطمئن میشد که در مقابله باهاش از تحقیر آمیز ترین لحنش استفاده کنه و همین جیمین رو عذاب میداد. یونگی :... ولی تو نمیتونی از چیزی که درست پشت سرته فرار کنی..
+15 more
𝗙𝗮𝗸𝗲 𝗖𝗵𝗮𝘁 𝗦𝘁𝗼𝗿𝗶𝗲𝘀 by BlueWhaleElla
BlueWhaleElla
  • WpView
    Reads 160,451
  • WpVote
    Votes 22,664
  • WpPart
    Parts 34
اینجا فِیک‌چَت و اِیوهایی کوتاه از تهکوک آپ می‌شه. یک مشت فیک‌چت شبیه به داستان‌های پرنسسی که همه خیلی زود به همدیگه می‌رسن و تا ابد به خوبی و خوشی زندگی می‌کنن! ✔ ساخته شده فقط برای خنداندن شما! ❌ هرگونه کپی‌برداری ممنوع! ⚠️ همه‌ی این چت استوری‌ها زاده‌ی ذهن خودم هستن و طبیعتاً هیچ ارتباطی با زندگی واقعی اعضای بی‌تی‌اس ندارن. 📌 هر زمان که یه ایده‌ی فان به سرم بزنه، آپ می‌شه. 📌 تولد: ۱۸ تیر ۰۰ ©️ 𝐂𝐫𝐞𝐚𝐭𝐞 𝐚𝐧𝐝 𝐃𝐞𝐬𝐢𝐠𝐧↝𝐄𝐥𝐥𝐚. 𝐑. 𝐉.
ONLY TODAY[TAEKOOK,VKOOK] by Tamiehur
Tamiehur
  • WpView
    Reads 54,086
  • WpVote
    Votes 5,978
  • WpPart
    Parts 15
[فقط امروز] تو همیشه بودی،حتی توی لحظاتی که حضورت رو احساس نمیکردم هم نگاهت روی من بود و به فکرم بودی اما...چرا من باید یک روز رو چندین بار زندگی میکردم تا بالاخره پیدات کنم؟ {اتمام یافته} کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:؟؟؟ ژانر:مینی فیک،فانتزی،رمنس،اسمات،اسلایس آو لایف،مدرسه ای،مدرن
+23 more
Taekook twitter fake chats by I_Jaime
I_Jaime
  • WpView
    Reads 425,892
  • WpVote
    Votes 47,699
  • WpPart
    Parts 76
فیک‌چت ها و سناریوهای کوتاه توییتری از کاپل تهکوک پیشنهاد میکنم اول بکگراند رو تیره کنین و بعد ایوها رو بخونین تا متوجه تموم شدن یه توییت و شروع یه توییت دیگه بشین درغیر این صورت ممکنه یکم گیج کننده بشه.
Drift🏎️[VKook] by Kintsugiq
Kintsugiq
  • WpView
    Reads 15,689
  • WpVote
    Votes 1,656
  • WpPart
    Parts 11
ʚ Mini Fanfiction Ongoing ɞ ꒰ Couple: VKook ꒱ ꒰ Genre: Action, Angst, Smut🔞 ꒱ مسابقه‌ای بی‌نظیر، چیزی که کسی هرگز توی شهر تکنولوژی و سرعت به چشم ندیده. یعنی کیم تهیونگ می‌تونه به خواسته‌اش برسه؟ آشنایی با جونگکوک نگاه اون به زندگی رو تغییر میده؛ یا این تهیونگه که زندگیِ اون پسر رو زیر و رو می‌کنه؟ جونگکوکی که توی ناز و نعمت بزرگ شده حالا به اجبار پدرش و یا در واقع برای هدفی شخصی برای مدتی به توکیو سفر کرده. اون پسر علی رغم مشکلاتی که توی زندگیش داره عاشقِ دردسره و توکیو، شهر بدون شب، از هر گوشه‌ی تاریکش بوی دردسر به مشام می‌رسه. پسرکِ خوش‌گذرون ، پا فراتر از حدش می‌گذاره و خودش رو بین جمعی از دریفت‌بازهای خطرناک قرار میده، توی این راه خطراتی رو تجربه می‌کنه که حتی توی خواب‌هاش هم تصور نمی‌کرد و البته هرگز تصور نمی‌کرد، عاشقِ یکی از همون ادم‌ها بشه... یعنی جونگکوک می‌تونه همون جونگکوکِ محکم باقی بمونه؟ ˗ˏˋ Writer: Emrysˎˊ˗