Fantasy Forest | oneshot
وانشات چندین ورژنه جنگل خیالی اون جا و اون لحظه،زیر نور گرم خورشید و میون نسیم ملایم بهاری،بهار زندگیشون رسیده و بود شکوفه ی عشقشون،جوونه زده بود.انگار که خود طبیعت خبر از شروع دوباره ی زندگیشون میداد.خبر از "دوستت دارم" گفتن ها و "دوستت دارم" شنیدن ها.جنگل خیالی یه بار دیگه شده بود محل ملاقاتشون.انگار که با هم بودنشو...