ninahqb's Reading List
61 stories
How to steal: someone's boyfriend [Persian Translation] by harold_iran
How to steal: someone's boyfriend [Persian Translation]
harold_iran
  • Reads 39,794
  • Votes 7,433
  • Parts 20
[Completed] هری قاعدتا باید یه سال خیلی ملایم و بی دردسر توی کالج میداشت ، ولی یه نفر اونو ازین قاعده دور کرد کسی که حتی اونو به یاد نمیاورد...
I Don't Wanna Hurt You ! by mahsastylinson28
I Don't Wanna Hurt You !
mahsastylinson28
  • Reads 1,198
  • Votes 199
  • Parts 12
متاسفم واقعا هستم ،من مثل اون نیستم باشه ؟ دوست دارم . Cover by: @sabakhsz Massive thank you 💗💗
28th Street Bakery (نانوایی خیابان ۲۸ ام) by zahrazardai8q
28th Street Bakery (نانوایی خیابان ۲۸ ام)
zahrazardai8q
  • Reads 12,656
  • Votes 2,460
  • Parts 32
لویی این دفعه داد زد... _چرا ازم فرار میکنی؟ هری با صدای آرومی جواب داد: _میترسم...! با رنجش چشماش بهش خیره شد.. لویی: از من؟ هری: از عشق... .................................................................. اینجا نه خبر از قتل و گروگان گیری نه سلطنت و گرگ ها اینجا داستان آدم های معمولی و زندگی های روزمره کسایی که واسه خانوادشون، زندگی شون و آرزو هاشون و قلبشون میجنگن.... (هری پسر۲۰ ساله ای که توی نونوایی شهر کوچیک هولمز چپل کار میکنه و لویی ۲۷ ساله ای که یکی از بزرگترین سهام دارای لندن...) کاپل :لری_ اندکی زیام (+اسمات)
Sweet dreams [L.S] & [Z.M] by hzzapayne
Sweet dreams [L.S] & [Z.M]
hzzapayne
  • Reads 1,236
  • Votes 195
  • Parts 4
-فکر می‌کنی نمیتونستم بعدِ اون شب ولت کنم و وانمود کنم نشناختمت؟تو به من گره خوردی هری! مثلِ..مثلِ گره ی موهای موج دار و بلندی که داشتی.. +هری ای که تو میگی خیلی وقته نابود شده..این پسرِ روبروی تو فقط ی جسمِ خالی از روحه.. و این آخرین چیزی بود که بین اونا رد و بدل شد ،و اما آخرِ داستانشون؟..
Not Again? (L.S) by fatestylinson
Not Again? (L.S)
fatestylinson
  • Reads 43,446
  • Votes 8,137
  • Parts 31
هری به سمت لویی میره و دستهاش رو روی پهلوهای لویی میذاره. آرزو داشت میتونست لویی رو با نوک انگشتهاش بسوزونه همونجور که لویی با وجودش اونو میسوزوند. "دوباره نه،" هری وقتی تیشرت لویی رو بالا میده، تکرار میکنه. دستهای لویی بالا میاد وقتی که هری تیشرت رو از سرش رد میکنه، و بی‌توجه به سمت تخت لویی میندازتش. "من دوباره با تو نمیخوابم،" هری زمزمه میکنه. "حتما،" لویی میگه، لبهاش به گردن هری میچسبه که باعث میشه سرش رو کج کنه. "اگر تاثیری داره همینجور حرفت رو تکرار کن." هری ناخن‌هاش رو روی کمر لویی میکشه. "دوباره نه،" ناله میکنه. "این- این بار آخره." .یا. وقتی هری استایلز و لویی تاملینسون هم‌اتاقی هستند. اونا از همدیگه متنفرن. حداقل این چیزیه که خودشون فکر میکنن. Persian Translation The original story belongs to @aditistylinson
Five Times Harry Styles Was Jealous (Persian Translate) by sfqlxx
Five Times Harry Styles Was Jealous (Persian Translate)
sfqlxx
  • Reads 4,870
  • Votes 786
  • Parts 5
هری همیشه حسوده ولی پنج دفعه هست که قطعا باید جدا از بقیه حساب بشن. پنج دفعه که رابطه لویی و هری رو عوض کرد.
Torturer Of Love~L.S [Completed] by gisustylinson
Torturer Of Love~L.S [Completed]
gisustylinson
  • Reads 26,811
  • Votes 4,580
  • Parts 26
و تو میدونی؛ من، عاشقِ این دردم... "شکنجه گرِ عشق" 17نوامبر2018
Are You My Father  (COMPLETED) by 96_nargesmd
Are You My Father (COMPLETED)
96_nargesmd
  • Reads 51,395
  • Votes 8,803
  • Parts 21
بعد از سالها لویی و هری دوباره بهم وصل شدن اما اینبار توسط یک دختر! آیا لویی پدر اون دختره؟! لویی چطوری قرار بفهمه؟ Larry Stylinson Fanfiction By: 96_nargesmd cover: Tiresise
Halloween/L.S by Farrouis
Halloween/L.S
Farrouis
  • Reads 67,460
  • Votes 9,311
  • Parts 35
بدبختی من از همون شب شروع شد. هالووین ازت متنفرم.
You're An Asshole (But I Love You) by itanix
You're An Asshole (But I Love You)
itanix
  • Reads 8,597
  • Votes 1,424
  • Parts 17
لویی یه پسر عصبی و خشمگینه که اعتیاد به الکل داره و نمیدونه میخواد با زندگیش چیکار کنه ، هری دانشجوی رشته ی روانشناسیه که همیشه از لویی مراقبت می کنه و این چیزی بود که لویی نمیخواست، اما واقعاً بهش نیاز داره . این فنفیکش ترجمه ی از اکانت @smileyourpretty هست و با اجازه ی خودش انجام شده . لطفا کپی نکنید