اونایی ک دارم میخونم ^^
4 stories
𝐑𝐨𝐬𝐞'𝐬 𝐇𝐚𝐥𝐥 ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ✓ by Oyun1485
Oyun1485
  • WpView
    Reads 30,839
  • WpVote
    Votes 5,373
  • WpPart
    Parts 66
[عمارت رز 🥀 Rose's Hall] Genre : Romance, Action, Criminal, Mafia, Smut🔞 EXO , Redvelvet , Blackpink Writer : Oyun [ سهون دنبالش دوییده بود، اون قاتل پشت سرش بود و پاهای بلندش چند برابر سریع تر از یری میدویید، خیلی زود بهش رسید و از پشت دستاش رو دور کمر اون حلقه کرد و نگهش داشت. دستش که به بدن یری خورد اون شروع کرد به جیغ کشیدن، با تمام توانش جیغ میکشید و دست و پا میزد تا سهون رهاش کنه اما زورش به اون نمیرسید. یریِ 17 ساله از قبل هم لاغر تر شده بود و انقدر سبک بود که نگه داشتنش برای سهون سخت نبود. با این حال اون توی آغوشش دست و پا میزد تا رها بشه و با تمام توانش جیغ میکشید. انگار توی یه کابوس گیر افتاده بود و نمیتونست بیدار بشه. صدای جیغ های وحشتناکش دیوارای اون عمارت رو میلرزوند و لب های سهون روی گوشش نشست و زمزمه کرد تا شاید بتونه کنترلش کنه. _تو مال منی توی زندان منی، انقدر برای فرار تقلا نکن من نمیذارم بری. ] #1 Luhan #1 Kai #1 RedVelvet #1 لوهان
HE SHOULD DIE࿐ by FK_Spoiler
FK_Spoiler
  • WpView
    Reads 29,036
  • WpVote
    Votes 4,147
  • WpPart
    Parts 39
جنی درست همون قسمتی که گفت لمس نکنه رو با سر انگشت هاش لمس کرد. به ثانیه نکشید نفس کشیدنش تغییر کرد، قفسه سینه‌اش بالا و پایین می‌شد و تند تند نفس می‌کشید... چشم‌هاش رو روی هم گذاشت و لب تر کرد: -چرا اینکار رو می‌کنی؟ به قدری محکم لبه های وان رو نگه داشته بود که رگ های دستش برجسته شدن و سر انگشت هاش به سفید تغییر رنگ دادن... جنی با نگرانی، ازش فاصله گرفت و صورتش رو بین دست هاش گرفت: -حالت خوبه!؟ وقتی جنی خواست از جاش بلند بشه، رون پا هاش رو تو چنگش گرفت و محکم نگه داشت: -می‌خوای بدونی با لمس جایی که نباید چی کار کردی؟ جنی با ترس به چشم‌هاش خیره شد. بعد کمی مکث بخاطر حس قدرتی که از ترسی که تو وجود دختر شکل گرفته بود به وجود اومد، ادامه داد: -بیا تا نشونت بدم! ░G░e░n░e░r░☟ M̳y̳s̳t̳e̳r̳y̳ ̳ ̳M̳a̳f̳i̳a̳ ̳S̳m̳u̳t̳ ̳D̳r̳a̳m̳ #full ✷ #𝐹 ✷
𝐁𝐢𝐠𝐡𝐢𝐭 by FK_Spoiler
FK_Spoiler
  • WpView
    Reads 38,115
  • WpVote
    Votes 5,547
  • WpPart
    Parts 53
درست موقعی که قرار بود چیزی درباره اهنگها اسپویل کنن از پشت کادر یکی از استف ها دست تکون داد و بهشون گفت لایو رو متوقف کنن، کمی بعد لایو رو قطع کردن و دوربین هارو خاموش کردن... اعضا متعجب از جاشو بلند شدن و گفتن: -چی شده؟ همون لحظه پی دی نیم وارد اتاق شد و با عصبانیت گفت: -بعضی از اهنگهای البوم زودتر پخش شدن. ➷ 𝙱𝚘𝚢 × 𝚐𝚒𝚛𝚕 ➷ 𝚐𝚎𝚗𝚛𝚎 : 𝙳𝚛𝚊𝚖𝚊 , 𝚛𝚘𝚖𝚊𝚗𝚌𝚎, 𝚜𝚖𝚞𝚝 وضعیت: پایان یافته✎ 『#FK』 ✿𝟹𝟶/𝟶𝟺/𝟸𝟶𝟸𝟷
➷𝐓𝐡𝐞𝐁𝐨𝐲𝐍𝐮𝐦𝐛𝐞𝐫𝟓𝟎𝟔➹  by Kimtellin
Kimtellin
  • WpView
    Reads 40,661
  • WpVote
    Votes 6,598
  • WpPart
    Parts 40
بیون بکهیون عاشقِ عدد ۵۰۶ بود، اولین دلیلش این بود که تو شِش مِی به دنیا اومده بود و دومین دلیلش هم‌ این بود که یه جایی، احتمالا تو یکی از سایت‌های مزخرف پیشگویی، خونده بود ۵۰۶ بهترین عدد شانس دنیاست؛ کسی که شماره اش ۵۰۶ ـه خودمونیه، صمیمیه، صبور نیست ولی کنجکاو و باهوشه. بکهیون فکر میکرد خیلی خودجوش و بانمکه و میتونه راحت مردم رو بخندونه. فکر میکرد معاشرتیه و کارش تو جذب کردن دخترا به خودش عالیه. ولی اون فقط 'فکر' میکرد. اون احمق چیزی نبود جز عنق‌‌ترین، عوضی ترین، لوس‌ترین، حسود‌ترین و رو اعصاب ترین پسرِ مو فرفری‌ای که تو کلِ عمرت دیده بودی و متاسفانه این پسر شماره ۵۰۶ شده بود همسایه ای که درست تو واحد شماره ۵۰۶ روبروییت زندگی میکرد و قرار بود هر صبح و هر شب نگاهت به ریخت عنش بیوفته، عذابت بده و روح و روانت رو به بازی بگیره!