Full🔥
9 stories
What A Beautiful Mess This Is by 7yearswithkyungsoo
7yearswithkyungsoo
  • WpView
    Reads 24,178
  • WpVote
    Votes 4,614
  • WpPart
    Parts 22
کیونگسو تصمیم میگیره بالاخره برای تمیز کردن آپارتمانش که همه جاش رو گند برداشته با یه شرکت خدماتی تماس بگیره...منتظر بود تا یه خانوم میانسال تپلی و مهربون در خونه اش رو بزنه اما وقتی در رو باز کرد کیم جونگین جلوش ایستاده بود!
🌪 Garbled Outcast ☄️ #full by _Leviathan_Fiction_
_Leviathan_Fiction_
  • WpView
    Reads 16,156
  • WpVote
    Votes 3,301
  • WpPart
    Parts 21
💫خلاصه: 🔥 چانیول، آلفایی که در کنار جفت حقیقیش بهترین‌ها رو تجربه می‌کرد. همه چیز داشت عالی پیش می‌رفت تا قبل از دیدن اون؛ روباه کوچولویی با چهره‌ی آشنا، که برده داییش بود. 🔥 طی اتفاقاتی جونگین با یه امگای عجیب آشنا میشه. کیونگسویی که تایپ ایده‌آلش نبود ولی توجه آلفا رو به خنده‌های سرخوشانه‌ش جلب میکنه. اما بعد از شبی که چهره‌ی دیگه‌ی امگا رو میبینه همه چیز عوض میشه. ➢ғɪᴄᴛɪᴏɴ : #Garbled_Outcast 🐋 اشفته‌ی(داغون شده) رانده شده ➢ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : Chanbaek- kaisoo (هردو اصلی) ➢ ɢᴇɴʀᴇ: omegaverse- smut- romance- angst-, secret... 🚫+21🚫
" EXOwarts " [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 634
  • WpVote
    Votes 121
  • WpPart
    Parts 1
•¬کاپل: کایسو •¬ژانر: رمنس | جادویی | فانتزی •¬خلاصه: دو کیونگسو یک سال دومی بود با ردای سبز و ربان سبز رنگ عجیبی که ته چوب جادوش میبست و از نظر بچه های هم سنش خنگ بنظر میرسید شاید چون یک دورگه با والد ماگل بود. هرچقدر دوکیونگسو ساکت و اروم بود و توجهی به خودش جلب نمیکرد به طرز عجیبی بقیه اون رو با محبوب ترین پسر سال دومی گریفیندور زوج میدونستند. کیونگسو صادقانه اهمیتی به شایعات و حرف های دیگران نمیداد نه تا وقتی که سر تحقیق درس معجون سازی به خاطر شانس گندش، مجبور شد با یکی از گروه دیگه همگروهی بشه، هر گروهی جز گریفیندور و هر کسی جز کیم جونگین عالی میشد، ولی چون شانس کیونگسو توی اینجور موارد به در بسته میخورد، دقیقا با کیم جونگین از گریفیندور هم گروهی شده بود و کیونگسو از این اتفاق متنفر بود، هرچند کیم جونگین همچین نظری نداشت .═ ∘♡༉∘ ═ #Gamer
" Amaryllis "[Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 53,052
  • WpVote
    Votes 11,512
  • WpPart
    Parts 41
فیک کامل شد. •¬‌کاپل: چانبک | کایسو •¬‌ژانر: ددی کینک| رمنس | اسمات •¬‌خلاصه: بکهیون علاقه زیادی به مدل شدن داشت و با همسایه رو به روییش که از قضا عکاس ماهری بود بر اساس شرط و شروط هایی قرارداد میبنده، قراردادی که اونو به یه بیبی هورنی تبدیل میکنه...! کیونگسو با یه خرابکاری بزرگ گلفروشی کیم کای رو به آشوب میکشونه و با وقاحت مجبور میشه، مدتی رو به عنوان خدمه تو گلفروشی کار کنه بی خبر از رابطه پنهانی کای با شخصی که باهاش همخونه بوده! ═ ∘♡༉∘ ═ #Respina🍁
BadDream  by realwoona
realwoona
  • WpView
    Reads 4,265
  • WpVote
    Votes 1,056
  • WpPart
    Parts 19
کیم جونگین ،پسری که به دنبال رویاهاش میره اما رسیدن به این رویاها بهای سنگینی داره...! ❌فصل اول❌ کاپل:کایسو~چانبک ژانر:غمگین،عاشقانه،جنایی،راز آلود روز های آپ:شنبه~چهارشنبه
      The Ring by sweety_7971
sweety_7971
  • WpView
    Reads 2,565
  • WpVote
    Votes 762
  • WpPart
    Parts 5
کای عشق بوکس داره اما دو کیونگسو به این راحتی راضی نمیشه که مربیش بشه.... نام : رینگ بوکس ژانر : ورزشی، عاشقانه، اندکی نیمه اسمات ۱۸+ کاپل اصلی : کایسو کاپل فرعی : چانبک نویسنده : min.min
﹏•メ↬ Great wrecking ball, Great miracles_S2 ↫メ•﹏ by feather_land
feather_land
  • WpView
    Reads 12,453
  • WpVote
    Votes 4,011
  • WpPart
    Parts 39
←فیک: توپ مخرب گنده، معجزه های بزرگ-فصل دوم ←وضعیت: کامل شده ←کاپل: کایسو • سهبک ←ژانر: انگست، رمنس، اسمات ←محدودیت سنی: +18 ‡خلاصه‡ "جونگین کیونگسو رو از خودش روند و کیونگسو همونجوری که اون ازش خواست، رفت. بدون گذاشتن هیچ رد و نشونه ای از خودش. انگار که هیچوقت توی زندگی جونگین حضور نداشته."
﹏•♡↬  great wrecking ball, great miracles_ S1 ↫♡•﹏ by feather_land
feather_land
  • WpView
    Reads 13,321
  • WpVote
    Votes 4,140
  • WpPart
    Parts 42
←فیکشن: توپ مخرب گنده، معجزه های بزرگ-فصل اول ←وضعیت: کامل شده ←کاپل: کایسو • سهبک ←ژانر: کمدی • مدرسه ای • رمنس ←محدودیت سنی: +18 ‡خلاصه‡ "شاید اگه جونگین دو روز بعد از تولدش از خواب بیدار میشد و میدید که آدم فضایی ها به زمین حمله کردن و بیون بکهیون سر دسته شونه و شرط نجات زمین اینه که جونگین دوست پسرش باشه! و یا بیدار میشد و میدید توی کلیساس و داره سوگند ازدواجش با بیون بکهیون رو میخونه! و یا بیدار میشد و میدید هیکل لخت بیون بکهیون روشه و خودشم چیزی تنش نیس و تو پایین تنه و کمرش احساس درد شدید میکنه! و یا بیدار میشد و میدید حامله س و بیون بکهیون خودشو پدر بچه ی توی شکمش معرفی میکنه!، باورش براش آسون تر از این بود که یکی تو اتاقش سبز بشه و از قضا لخت باشه و مادرش هم اونو تو وضعیتی ببینه که نباید و از همه بدتر اون غریبه بگه قبلا یه پنگوئن عروسکی بوده و الان تبدیل به انسان شده!"