..Best..
13 stories
Hogwarts Mystery [L.s] [Z.M] by iamnrk
iamnrk
  • WpView
    Reads 47,407
  • WpVote
    Votes 11,021
  • WpPart
    Parts 38
درسته اینجا دنیای جادویی هاگوارتزه ولی من مطمئنم خبری از جادو نبود وقتی به اون چشم ها خیره شدم... هشدار: اگر پاترهد نیستید به هیچ وجه این بوک رو باز نکنید⁦ ⁦( ͡° ͜ʖ ͡°) 💙💚 ⁦❤️⁩💛 🌈
To the ends of the earth~L.S [Completed] by blueheartedme_
blueheartedme_
  • WpView
    Reads 62,454
  • WpVote
    Votes 7,973
  • WpPart
    Parts 21
"تا آخرِ دنیا دنبالم میکنی؟ اونجا جهانی وجود داره که فقط برای چشم های ما ساخته شده..." Persian translation
Words[L.S] by ghazale7858
ghazale7858
  • WpView
    Reads 57,416
  • WpVote
    Votes 11,195
  • WpPart
    Parts 70
باید از همان اول میفهمیدم که داستان ما عشق نبود.. داستان ما روحی بود که درون زندگی‌مان جریان یافت.. و دست ترسناک مرگ آن روح شیرین را با خود برد.. باید میدانستم که من و تو..عاشق نیستیم.. من و تو زندگی هستیم که درون هم میجوشیم..! ایده:98/1/4 Words have power💚💙
Dark Street by bitchwtf_tt
bitchwtf_tt
  • WpView
    Reads 107,238
  • WpVote
    Votes 15,567
  • WpPart
    Parts 55
زندگى دوست داشتنى من با ورود مرد مرموزى بهم خورد. مردى كه شباهت خيلى زيادى به دخترم داشت!
Got The Sunshine On My Shoulders [L.S](Persian Translation) by PersianGayVodka
PersianGayVodka
  • WpView
    Reads 138,911
  • WpVote
    Votes 30,053
  • WpPart
    Parts 52
[Completed] پنج سال پیش، هری استایلز برای تبدیل شدن به یک خواننده و هنرمند، زادگاهش رو ترک کرد. هری به اون چه که پشت سرش به جا گذاشت توجه زیادی نکرد- یک زندگی، یک خانواده، و یک همسر... کسی که روزی از خواب بیدار شد و فهمید هری ترکش کرده. و حالا، هری همه چیز داشت: پولدار و معروف بود و همه ستایشش می کردند، از جمله دوست پسرش. اما وقتی حرف جدی شدن رابطه به میان اومد، هری مجبور شد با تمام واقعیت های ناراحت کننده ی گذشته اش رو به رو بشه - و لویی. کسی بود که تمام برگه های طلاقی که هری در طي پنج سال گذشته براش فرستاده بود رو پس فرستاد. ------ H a p p y E n d i n g ------ Written by: @Hattalove (AO3) Translated by: Persian Gay Vodka Team
End Game (L.S) by harold_iran
harold_iran
  • WpView
    Reads 631,981
  • WpVote
    Votes 88,758
  • WpPart
    Parts 77
[ Completed ] من مرده بودم..... اما تو منو زنده کردی که خودت بکشیم.....
01:44 AM~L.S [Completed] by gisustylinson
gisustylinson
  • WpView
    Reads 98,257
  • WpVote
    Votes 17,856
  • WpPart
    Parts 51
نفس هام رو به تو میبخشم... اگه این،تمام چیزیه که نیاز داری. محتوای این داستان شامل: توصیفات غم‌انگیز/ سلف‌هارم/ اقدام به خودکشی/ و... میباشد. 11نوامبر2018
NO LIMIT •|ziam|• COMPLETED by mayda_fanfic
mayda_fanfic
  • WpView
    Reads 702,597
  • WpVote
    Votes 94,447
  • WpPart
    Parts 122
Highest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.
Nobody could take my place [L.S] by Faee_horan
Faee_horan
  • WpView
    Reads 19,246
  • WpVote
    Votes 4,783
  • WpPart
    Parts 35
[On Hold] هری رنگین‌کمانی بود که عمر کوتاهش لویی را می‌آزرد. از لحظه‌ای که باران گرفت تا هنگامی که پرتوهای خورشید تجزیه شدند و روی آبیِ آسمان هفت رنگ زدند، لویی رنگین‌کمانش را پرستید. حتی هنگامی که باران بند آمد، خورشید پشت ابر پنهان شد و رنگین کمان، زیبایی‌اش را از آبی گرفت لحظه‌ای در پرستیدنش کوتاهی نکرد. لویی عاشق هری بود حتی بیش از مقداری که آسمان عاشق رنگین‌کمان بود.
Say Something~L.S [Completed] by gisustylinson
gisustylinson
  • WpView
    Reads 127,589
  • WpVote
    Votes 17,838
  • WpPart
    Parts 40
"یه چیزی بگو...دارم ازت دست میکشم... من فردِ خاصِ زندگیت میشم، اگر تو ازم بخوای... هر جایی بری من دنبالت خواهم اومد... یه چیزی بگو... دارم ازت ناامید میشم..." say something I'm giving up on you... Translator : @blueheartedme_