F:l
108 stories
I'm Not Yours {ziam} by Heyfaezh
Heyfaezh
  • WpView
    Reads 215,036
  • WpVote
    Votes 28,894
  • WpPart
    Parts 44
Highest ranking : #2 in Fanfiction _تو متعلق به منی +اشتباه میکنی . من متعلق به تو نیستم . من متعلق به هیچکس نیستم !
RAILROAD[Z.P] by whereredmeetsyellow
whereredmeetsyellow
  • WpView
    Reads 5,003
  • WpVote
    Votes 1,085
  • WpPart
    Parts 19
"سلام" اون کی بود؟ نمیتونم بگم نشنیدم.
Castle // Ziam by ziamsdude
ziamsdude
  • WpView
    Reads 31,725
  • WpVote
    Votes 6,158
  • WpPart
    Parts 40
قلعه زیبایی که لیام پرنسس و زین پرنسشه. Ziam Mayne Fan-Fiction. (Zayn Top) *March 1, 2021.
instagram • ziam (per translation) by sam3amsam
sam3amsam
  • WpView
    Reads 1,929
  • WpVote
    Votes 327
  • WpPart
    Parts 32
همش از دایرکت دادن اینستا سر بازیه جرعت حقیقت تو مستی شروع شد.
THE OCEAN MYSTERY  /ziam/ by Alice_cn
Alice_cn
  • WpView
    Reads 59,372
  • WpVote
    Votes 12,474
  • WpPart
    Parts 52
[Completed] "پیکسی؛ پری چهره ای که در زیر نور ماه می رقصد " . . +بهت گفته بودم دیگه دنبالم نگرد؛ دنیای تو برای من زهره _و من به حرفت گوش نکردم زِد چون تو برای من خود مرهمی
Phantom|Ziam|..COMPLETED.. by PurPlescorPioo
PurPlescorPioo
  • WpView
    Reads 58,224
  • WpVote
    Votes 12,806
  • WpPart
    Parts 44
°•°یه جایی دور از این خونه،این شهر،این آدم ها،دنیای دیگه‌ای وجود داره.دنیایی که شب،روز رو ملاقات میکنه و خورشید،دلباخته‌ی ماه میشه°•° Cover by: @deborah_me
+20 more
Wrong Side Of Love (Ziam Bodyswap) Persian Translation by CallUsJoola
CallUsJoola
  • WpView
    Reads 29,147
  • WpVote
    Votes 6,418
  • WpPart
    Parts 24
(کامل شده) وقتی زین و لیام جاشون عوض میشه؛ شب میخوابن و صبح تو بدن هم بیدار میشن! Credit to scottmcniceass on AO3 Translated by : Jonesy & Noola
LACK OF IDENTITY [Z.M] [Completed] by anaw_73788
anaw_73788
  • WpView
    Reads 41,177
  • WpVote
    Votes 7,456
  • WpPart
    Parts 25
با دست های لرزان به بازو هایت چنگ بزن و خودت را در اغوش بگیر. به صدای غم انگیز موسیقی مورد علاقت گوش بده و ارام اشک بریز. در این دنیای خاکستری تنها بنفش کبود تو ترکت کرده و حالا رنگی در بین هاله های تیره وجود ندارد. ناخن هایت را در پوستت فرو کن تا حداقل رنگ سرخ خون، دنیایت را از یکنواختی دربیاورد. نوشیدنیه سرد و تگریت را بنوش رو از درصد الکلش لذت ببر. کمی دود و بعد قرص ارامش بخش و ارامش... به همین سادگی.
Travel To Love (Ziam) by Setareeh181
Setareeh181
  • WpView
    Reads 108,369
  • WpVote
    Votes 13,931
  • WpPart
    Parts 82
چهار ساله همه ازش متنفرن... پدر... مادر... برادر... حتی همه ی فامیل با نگاه های پر از نفرت دلش رو به درد میارن... فقط و فقط به جرم بی گناهی... بی گناهی که تو دادگاه همه گناهکاره... تا اینکه بالاخره بعد از چهار سال غریبه ای رو میبینه که از هر آشنایی براش آشنا تره... یا شاید هم آشنایی که از هر غریبه ای براش غریبه تره... خودش هم نمیدونه... ولی این میشه نقطه ی آغاز دوباره ای برای داستان زندگی اون...
Blasé ➳ l.s. (persian translation) by ohmahreyeah
ohmahreyeah
  • WpView
    Reads 150,444
  • WpVote
    Votes 25,687
  • WpPart
    Parts 57
من تمومش نمیکنم، تا وقتی که اون مال من شه‌.