naniyajini's Reading List
107 historias
Devil's Love 1 | Jinjoon.Namjin § Full por Delenefer
Devil's Love 1 | Jinjoon.Namjin § Full
Delenefer
  • LECTURAS 39,336
  • Votos 7,739
  • Partes 32
کیم نامجون، پسری که روحش پاک پاکه... حتی شفاف تر از آب زلال! عاشق یه پسر شده. ولی مشکل این نیست! مشکل اینه.. اون پسر یه "فرشته" است و فرشته ها حق عاشق شدن ندارن! کنار اومدن با عشقی که بهت علاقه نداره راحته؛ ولی کنار اومدن با شیطانی که تشنه به خونته نه! از نظر نامجون، رابطه بین شون مزخرف ترین مثلث عشقی دنیاست... تو عاشق یکی باشی و برادرش عاشق تو؟! Name: Devil's love Couple: Namjin/Jinjoon "diffrent charachters" Gendre: Horror / Smut / Romance / Fantasy / Mpreg Start: 1399/9/10 End: 1400/2/11 28 Parts ادیت نشده:)
BTS 🌱 Anime Stories por maedeh1
BTS 🌱 Anime Stories
maedeh1
  • LECTURAS 58,703
  • Votos 6,683
  • Partes 70
اقتباس های کاپلی بنگتن از انیمه هایی که دوست دارم. لطفا درخواست انیمه ی بخصوصی رو نکنید چون لیست خودم به حد کافی پره! ولی اگر لیستم خالی شد حتما می پرسم آیدی تلگرامم @ StoryTeller_mia
ᴡᴇ ᴅɪᴅɴ'ᴛ ɴᴇᴇᴅ ᴡᴏʀᴅs || ɴᴀᴍᴊɪɴ por tierravlvr
ᴡᴇ ᴅɪᴅɴ'ᴛ ɴᴇᴇᴅ ᴡᴏʀᴅs || ɴᴀᴍᴊɪɴ
tierravlvr
  • LECTURAS 973
  • Votos 194
  • Partes 1
~"اسمت چیه؟" از روی حرکت لبهات متوجه میشم منظورت چیه. دست هام رو از دسته‌ی صندلیم جدا میکنم و سعی میکنم بهت بفهمونم باید چی صدام بزنی. با تعجب به حرکت دستام نگاه میکنی، و من برای اینکه بفهمی اون‌ها رو خسته میکنم. ولی فایده ای نداره. مجبورت میکنم نگاهم کنی، و اسمم رو لب میزنم. چشم‌هات لبخند میزنن و دستت به سمتم دراز میشه: "از آشناییت خوشوقتم نامجون!" تعجب میکنم. نه چون به این زودی لب‌خونی یاد گرفتی، چون تو اولین کسی هستی که با وجود دونستن شرایطم، باز هم میگی از آشنایی باهام خوش‌وقتی. ᴄᴏᴠᴇʀ ᴄʀᴇᴅɪᴛ: @mae_galaxy
The dark road by my side por JazzEdward
The dark road by my side
JazzEdward
  • LECTURAS 21,493
  • Votos 3,064
  • Partes 30
كيم سوكجين :"هيچوقت با درونم همراه نبودم.هميشه يك قدم عقب تر يا جلوتر راه ميرفتم.به فريادهاي توي سرم بي توجهي نميكردم اما كاري براشون انجام نميدادم.گناه هاي زيادي كردم كه هيچوقت قرار نيست بابتشون خودم رو ببخشم.من با تمام اين افكار به زندگيم ادامه ميدم.از دست ميدمو هر روز حقارت بيشتري رو حس ميكنم."
𝖫𝗈𝗏𝖾 𝖲𝖳𝖮𝖱𝖸 por OpalDie
𝖫𝗈𝗏𝖾 𝖲𝖳𝖮𝖱𝖸
OpalDie
  • LECTURAS 12,647
  • Votos 1,619
  • Partes 9
Our time is up.. Your eyes are shut...! ───────────── Couples: Friendships Genre: angust Writer: OpalDie -Complited.
Star Renaissance || VKook ~ Completed por millennium_story
Star Renaissance || VKook ~ Completed
millennium_story
  • LECTURAS 204,344
  • Votos 35,474
  • Partes 40
Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پسره که انگار عصبانی شده بود جلو اومد . صورتش به اندازه ی یه برگه کاغذ با جونگ کوک فاصله داشت با حرص از لای دندوناش غرید _ من وی هستم همون که قرار کتابا رو ازت تحویل بگیره . پولت رو هم که دادم به اون سایون احمق بگو دفعه ی دیگه یکی رو بفرسته که اینطوری مثل تو دو ساعت نخواد سوال پیچم کنه بچه جون حالا هم زود باش من تمام شب رو وقت ندارم جونگ کوک همچنان متعجب به چشمای عصبانی شخصی که خودشو وی معرفی کرده بود خیره شد . هیچ ایده ای نداشت که اون آدم اصلا داره راجع به چی حرف میزنه ولی اینو خوب میدونست که رعیت ها توی سرزمین اسکورو حق خوندن و نوشتن ندارن و حمل کتاب نوعی جرم محسوب میشه . شاید باید یکم بدجنس میبود. ♦♦★♦♦ کاپل: ویکوک - نامجین - یونمین ژانر: فانتزی - رمنس نویسنده: Scarlett & Nafas *میتونید پیدیاف این فیک رو توی چنلمون پیدا کنید* 1 in #بیتیاس 1 in #Seokjin 1 in #Jimin
راهنمای شناخت ژانر ها و رده بندی سنی por StoryTeller_Mia
راهنمای شناخت ژانر ها و رده بندی سنی
StoryTeller_Mia
  • LECTURAS 9,603
  • Votos 803
  • Partes 2
مجموعه چند جلدی های آموزشی من در مورد مسائلی که جای دیگه ای توضیح راحتی در مورد شون پیدا نمی کنید... از اونجایی بیشتر فیک نویس ها ژانر های ادبی رو نمی شناسن و بیشتر بر اساس ژانر های سینمایی فیک می نویسن من هم بجای معرفی ژانرهای ادبی ژانر های سینمایی رو معرفی میکنم که تو مواردی تقریبا شباهت دارن به نوع ادبی شون با این تفاوت که بعضی هاشون تو ژانر ادبی وجود نداره، و متقابلا مواردی هم بین ژانر های ادبی هست که بین سینمایی ها نیست. بعد از این ها هم رده بندی های سنی رو معرفی می کنم که عده ای اشتباها بجای ژانر ازشون استفاده میکنن.
Dream Jar * Jikook por StoryTeller_Mia
Dream Jar * Jikook
StoryTeller_Mia
  • LECTURAS 4,275
  • Votos 416
  • Partes 2
جونگ کوک بیماره و جیمین برای خوب شدن دوستش مجبوره به سرزمین دیگه ای سفر کنه... وانشات کوتاهی که من برای تولد دوستم سمفونی نوشتم...
شناخت LGBT Q por StoryTeller_Mia
شناخت LGBT Q
StoryTeller_Mia
  • LECTURAS 10,324
  • Votos 494
  • Partes 1
مجموعه ی چند جلدی های آموزشی من در مورد مسائلی که جای دیگه ای توضیح راحتی در مورد شون پیدا نمی کنید... البته شاید کامل نباشه چون حضور ذهن دقیق ندارم الان اما بهتر از هیچیه. ال.جی.بی.تی. مخفف چهار تا از معروف ترین های گرایش های جنسیتی خاص هستن. اما جامعه ی خیلی گسترده ایه. من اینجا باز چند تا از معروف ترین هاش رو براتون نام می برم و با نماد و پرچمشون آشنا تون می کنم. البته بعضی هاشون نماد ها و پرچم های دیگه ای هم دارن، مثل Intersex و Lesbian Pride و... اما معروفترینشون رو ذکر می کنم. جوامع ال.جی.بی.تی زیادن و من معروف هاش رو نام میبرم... اگر چیزی اینجا نام برده نشده بود می بخشید. لطفا همدیگه رو قضاوت نکنید. چون شما به چیزی میل ندارید دلیل بر مسخره بودنش نیست.
Time; YoonMin | Per Translation por StoryTeller_Mia
Time; YoonMin | Per Translation
StoryTeller_Mia
  • LECTURAS 60,642
  • Votos 12,617
  • Partes 38
زمان | Time خلاصه: پارک جیمین ناراحت و تنهاست؛ پارتنری که 15 سال باهم بودن، از نظر احساسی و فیزیکی بعد از سالها سواستفاده و سورفتار اون رو رها کرد و روش اثر بدی گذاشت و باعث شد توی تمام زندگی همچین احساس سنگینی داشته باشه. اون آرزو می کنه یه شانس دیگه برای برگشت به عقب داشته باشه و توی اون زمان که تو دبیرستان بودن؛ دیگه احساسات اون مرد رو نپذیره. یه تصادف، یه تغییر، یه شانس.. وقتی جیمین با یه ماشین تصادف میکنه و به سمت مرگش ته یه دریاچه ی یخ زده می بره جیمین میدونه که قرار بمیره اما با اینکه فقط 30 سالشه از این رفتنش خوشحاله. هرچند، مرگ نقشه دیگه ای برای این مرد داره. مرگ به جیمین پیشنهادی رو میده که همیشه می خواسته. یه شانس دوم. تنها نکته ای که وجود داره اینکه اون دوباره تو 30 سالگی، همین روزی که کشته شده؛ خواهد مرد اما تو این زمان به سن 15 سالگیش برمیگرده تا زندگیش رو دوباره شروع کنه. جیمین هم با اشتیاق و بدون توجه به عواقب این تصمیم قبول میکنه. چه اتفاقی میوفته وقتی همین قدم، تمام دنیاش رو تغییر بده. چه اتفاقی میوفته وقتی به خودش اجازه میده که با نوجوون پردردسر و تنهایی که سال ها قبل به خاطر ترس ازش کناره گرفته رو به روشه و اون رو بپذیره. چه اتفاقی میوفته اگه اون چیزی که قلبش این همه سال نداشته رو (عشق)،