Best future novels 💜
11 stories
𝐄𝐌𝐏𝐓𝐈𝐍𝐄𝐒𝐒 𝐈𝐍𝐒𝐈𝐃𝐄  by wonderinginblack_
wonderinginblack_
  • WpView
    Reads 17,609
  • WpVote
    Votes 2,744
  • WpPart
    Parts 50
پس سقوط این شکلی بود . لازم‌ نبود بیفتی ‌. لازم نبود حتی کوچکترین حرکتی بکنی . سقوط ، توی یه لحظه اتفاق می افتاد . مثل پایین ریختن اشک مثل شکستن شیشه مثل خاموش شدن شمع ... توی یه لحظه تمام دنیات جلوی چشمهات از هم می پاشید . و تو وقتی متوجهش می شدی که دیگه خیلی دیر بود . by: lazhia Genre: smut , dark , romance , angst , جنایی
the wolf by tinamzad
tinamzad
  • WpView
    Reads 2,964
  • WpVote
    Votes 793
  • WpPart
    Parts 35
تو کشتیش.. تو باعث مرگش شدی .. تو باعث شدی بمیره.. کلمات ، جملات آزار دهنده بود سرش را گرفت و نشست بر روی زمین داد زد!! تفنگ را بر روی شقیقه اش گذاشت.. دستانش می‌لرزید ، که با صدای بلندی،خون زمین را پوشاند .. او دیگر دستانش نمیلرزید!! ~~ •• -بخشی از داستان
•●Angelic●• by Deli_ab
Deli_ab
  • WpView
    Reads 244
  • WpVote
    Votes 90
  • WpPart
    Parts 6
به تیغه چاقو که آغشته به خون سرخ و سرزنده بود خیره شدم قطرات خون بر زمین خشک و خاکی می چکید، دستم را به سمت آن گوی بلورین که زیر پارچه‌ی سیاهرنگ حریر آسمان میدرخشید، گرفتم ماه... آن لحظه فهمیدم، این فقط قلبم نیست که سیاه و آلوده است دست های من هم مانند قلبم گناهکارند آری گناهکار! •*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*•*• لطفا حمایت کنید ^-^𔓘
🖤پروانه سیاه🖤 by Deli_ab
Deli_ab
  • WpView
    Reads 1,518
  • WpVote
    Votes 404
  • WpPart
    Parts 23
در دوران کودکیم آن زمان ها که یک کودک معصوم بودم همیشه باخودم فکر میکردم فرشته ها از آن زن های زیبا و پرشورند با ان پیراهن های حریر سفیدو بالهایی از جنس ابریشم آری این تصورات من بود! اما فرشته من یک دنیا با افکار های روح انگیز کودکی ام متفاوت است نه زن است نه پیراهن سفید حریر میپوشد و نه بال دارد اما به مسیح و خدایی که میپرستی او یک فرشته است آری یک فرشته! ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ +پروانه سیاه! صدبار بهت گفتم بگو لیلی! +تو زیبا ترین نحسی هستی که تابحال دیدم! الان از من تعریف کردی یا نه¿¿ + تعریف کردم باور کن... پروانه سیاه من! +18☆
چند قدم تا تو by yadegari69
yadegari69
  • WpView
    Reads 21,023
  • WpVote
    Votes 2,788
  • WpPart
    Parts 88
انقدر مغرور هستیم که عاشق نشیم و انقدر مغرور هستیم که اگه عاشق شدیم بهش نگیم اما این غرور بدجور آتیشمون می زنه آتشی که عشقمون رو می سوزونه و از بین می بره...
Oppressed Devil  by PinkiePenka
PinkiePenka
  • WpView
    Reads 24,507
  • WpVote
    Votes 2,541
  • WpPart
    Parts 29
مظلوم شیطان صفت میدونید وقتی آدم ساده و پاکی باشید، به همه اعتماد میکنید و فکر میکنید که همه مثل خودتون آدم خوبی هستن، درست مثل پارک جیمین. وقتی یه سری آدم به درد نخور توی خرابه ای تاریک و ترسناک ولش میکنن، شاید یه اتفاقای کوچیکی رخ بده، مثل ملاقات با شیطان. ولی خب اگر اون شیطان به طرز عجیبی فاکی و هات باشه، چی میشه؟؟ متفاوت ترین فیکشن ویمین!
EMPTY [Z. M]  by itsbienow
itsbienow
  • WpView
    Reads 6,426
  • WpVote
    Votes 1,025
  • WpPart
    Parts 24
چرا بیدار شدم و نبودی چرا صبح شد چرا ندارمت چرا انقدر جات خالیه چرا... انقدر دوری؟ 2 0 1 8 ZIAM MAYNE "Finished"
Voices  by itsbienow
itsbienow
  • WpView
    Reads 1,724
  • WpVote
    Votes 376
  • WpPart
    Parts 17
هر روز تکرارِ دیروز و هر روز چندین برابر بدتر زنده بودن سخت ترین کارِ دنیاست وقتی حتی باید بابت نفسی هم که میکشی تاوان بدی...
Marin by salasen
salasen
  • WpView
    Reads 4,152
  • WpVote
    Votes 1,188
  • WpPart
    Parts 42
- منو ببر مراکش...