6 stories
pan rabbit [Completed] by eireneble
eireneble
  • WpView
    Reads 23,358
  • WpVote
    Votes 4,883
  • WpPart
    Parts 13
✤pan rabbit 🍪 Genre: Romance, Comedy, Fluff, Smut Couple: vkook, kookv Sub couple: sope Writer: Eirene Channel : @papacita01 خلاصه: جئون ِ کله آلبالویی، که تکرار ِ غریبانه روز هاش، به عادی ترین شکل ممکن میگذشت. یک روز که از جلوی در کتابخونه محلی رد میشه، محو تماشای ِ هیکل صاحب ِ کتابخونه میشه! و یه علامت سوال بزرگ توی سرش شکل میگیره. چرا الان که سینگله به اون غریبه ی جذاب در خواست نده تا پان رابیت، غذای مورد علاقه اش رو واسش بخره و به یه قرار دعوتش کنه؟! [پایان یافته]
Before Our Spring - [Completed] by theteara
theteara
  • WpView
    Reads 79,567
  • WpVote
    Votes 15,154
  • WpPart
    Parts 48
تهیونگ به جیمین قول می‌ده. شب‌ها می‌گذرن، روز‌ها از راه می‌رسن. باد می‌وزه، قول‌ها شکسته‌ می‌شن و فصل‌ها عوض می‌شن؛ تابستون، پاییز، زمستون، زمستون، زمستون. و برف همیشه موندگاره. تهیونگِ من، تو می‌تونی قولی بدی که شکسته نشه، آفتابی که خاموش نشه، شبی که از راه نرسه؟ می‌تونی برف‌ها رو آب کنی؟ می‌تونی بهار رو صدا کنی؟ برای من، برای ما؟ |ویمین - یونمین - یونسئوک| |فلاف - انگست| BTS VMIN FANFICTION copyright © 2019 teara , Yeg 9.12.19 Trigger warning! Major character death.
Comfort Me by Gray_Sha
Gray_Sha
  • WpView
    Reads 16,108
  • WpVote
    Votes 1,708
  • WpPart
    Parts 10
+کوکی : امروز بلاخره به یکی از ارزوهام رسیدم فشن شوی امرالد رو دیدم، اون آدم عجیبیه دوست داشتم ببینمش! - جیمین : اگر بتونی کاراموزش بشی چیکارمیکنی براش؟ +هرکاری! جیمین متعجب برگشت سمتش. -مطمئنی؟ هرکاری؟ + آره! - حتی اگر بخوای نقش نامزدشو بازی کنی؟ + یعنی نامزد اجاره ایش باشم؟ -اره... جونگکوک خنده ای کرد. + اره چراکه نه. - حتی اگر اون مرد باشه و زن نباشه بازم قبول میکنی؟ جونگکوک کمی جاخورد جیمین باز ادامه داد. - اون ادمی که همه فکر میکنن یه زنه درواقع یه مرده یا به عبارتی یه پسر 31 ساله ی جوون، و اون منم! امرالد خود خودمم! □ ======================================□ کاپل اصلی : جیکوک / کوکمین (ورس) کاپل فرعی : تهجین / سپ ژانر : رومنس - درام روزهای آپ : نامعلوم
MY ONESHOTS by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 22,477
  • WpVote
    Votes 1,803
  • WpPart
    Parts 6
این بوک برای وانشات هایی هست که تا الان نوشتم و در آینده خواهم نوشت... پیج نویسنده: @sylvie_fic _سیلوی_
Begin. by cigarettesyoon
cigarettesyoon
  • WpView
    Reads 58,879
  • WpVote
    Votes 7,895
  • WpPart
    Parts 16
" جانگکوک عزیز. من متوجه زخم های روی دست هات از زیر آستین بلندت شدم. این گل های یاس رو توی آب بذار و هر روز ی خورده از اون آب به دستات ، به زخمات بزن. توی افسانه ها میگن بوی گل یاس آدم رو جادو میکنه و باعث میشه گناهانش رو ترک کنه ".
God is Dead? | Vkook Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 43,483
  • WpVote
    Votes 5,303
  • WpPart
    Parts 6
_ فقط برای این نیست، به خاطر تو اومدم. _ من بیست و هفت سالمه، دیگه اون بچه ی بیست و سه ساله نیستم که با تحریک کردن احساساتم خامم میکردی. چشمهای آرومش دوباره سرد شد، با نگاه خشکی توی چشمهاش خیره شد و گفت: _ توی این پنج سال بیکار نبودم، با دخترا و پسرای زیادی رابطه داشتم. شنیدن این حرفها هنوز براش سخت بود، این پسر هرچقدر که روح شیطانی ای داشت، برای تهیونگ هنوز نقطه ضعف بود: _ پس هرزگی هات و ادامه دادی. با قدم های بلند و آروم به سمت در رفت و با صدای لطیف و ملیح همیشگیش گفت: _ خب نه راستش، با آدمای زیادی حال کردم، ولی زیر کسی نبودم، درواقع بهم ثابت شد که فقط حاضرم زیر تو باشم. جلوی در ایستاد، به سمتش برگشت و با نگاهی پر از شهوت چشمهاش رو سرتاپای تهیونگ چرخوند: _ اون بدن...الان باید خیلی هات تر شده باشه، من هنوز طعمت و فراموش نکردم... پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook writen by Sylvie🌱 genre :Dram, Smut, Musical, Fluff