Select All
  • Johnlock Smut
    302K 5.4K 9

    Does John like Sherlock and vise versa? Find out but reading along. Will hopefully write another fic as a continuation. Stay tuned.

    Completed   Mature
  • Think about me - A Johnlock fanfiction
    69.5K 3.4K 7

    John sees that something is wrong with Sherlock. - Avoiding John - Ignoring texts - Decling incoming calls - Acting strange - New flat mate John wanted to find out the reasoning of this. And he got what he wanted, plus something he wanted since the day they met. - Johnlock ~~

    Completed  
  • Consider love - A Johnlock
    218K 13.5K 36

    Dr. John Watson thirty-four years old got shot in his shoulder during an army training after struggling with a depression. He decided to study Dutch for a new army training that he was planning to do. That's where he met Sherlock Holmes, his new part time teacher. And so it begins. ~ Johnlock ~ Johnlock AU ►Started w...

    Completed  
  • in your arms (Completed)
    30K 8.5K 43

    بادبزنی باز می شود خونی می ریزد رقاصی می رقصد عشق به یک امگا کشوری را به آتش می کشد خیانت عشق حسرت انتقام زوج ها : ییژان، جیشوان شخصیت ها: شیائو ژان، وانگ ییبو، وانگ هاشوان، سونگ جیانگ، یوبین

    Completed   Mature
  • Elevator
    32.3K 8.1K 7

    (completed) •𝗢𝗻𝗲𝘀𝗵𝗼𝘁 𝗡𝗮𝗺𝗲 : 𝑬𝒍𝒆𝒗𝒂𝒕𝒐𝒓 ❞𓂃🩺 خلاصه: جونگین بهش تأکید کرده بود که باید از اون پزشک سخت گیر فاصله بگیره و بکهیون نمی‌دونست که چرا باید بطور اتفاقی تو آسانسوری که خراب شده باهاش گیر بیفته! 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : 𝖢𝗁𝖺𝗇𝖻𝖺𝖾𝗄 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿 : 𝖳𝗂𝗇𝖺𝗇𝖾 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲𝘀 : Doctor!AU, 𝖲𝗆𝗎𝗍, 𝖱�...

    Completed  
  • Bloody Roses Of Heaven
    2.2K 466 5

    در دوران امپراتوری زرد از سال 2698 قبل از میلاد یونگ لو امپراتور بزرگ چین؛ دارای یک پسر دو رگه ، که زیبایی خیره کننده اش چشم هر بیننده ای را معطوف خود می کرد و به لطافت شبنم های صبحگاهی بود شد اما یک چیز درباره این پسر درست نبود و همه آن پسر را شوم می نامیدند و از پادشاه خواستار نجات جانشان بودند... ᯓɴᴀᴍᴀ: Bloody ro...

  • 𝒀𝒐𝒖𝒓 𝑻𝒂𝒔𝒕𝒚 𝑩𝒍𝒐𝒐𝒅
    15.5K 3.7K 24

    وانگ ییبو... خون آشام چندصد ساله ای که هیچکس از وجودش خبری نداشت... چون سالها بود در جنگلی نفرین شده زندانی بود و هیچوقت نمیدونست چطور این نفرین رو بشکنه و از زمانی که یادش میومد، از خون هیچ انسانی تغذیه نمیکرد تا اینکه یه روز شیائو ژان کنجکاو به جنگلی که تا به الان کسی جرات ورود بهش رو نداشته، پا میزاره و بدترین اتفا...

    Completed   Mature
  • 𝘐 𝘏𝘢𝘵𝘦 𝘠𝘰𝘶
    31K 6.5K 39

    ─نام فیکشن:࿐🥀I Hate You🥀࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: امپرگ، اسمات، ازدواج تعیین شده ─نویسنده: ɪɴꜰɪɴɪᴛʏʟᴍ44 ─مترجم: Hani🍓💫 ─روز آپ: شنبه ─وانگ ییبو بدنام ترین و بی رحم ترین پسر دانشگاه و شیائو ژان یه پسر شاد و سرزنده و آروم! وانگ ییبو نه تحمل شیائو ژان رو داره و نه دلش میخواد حتی یک بار هم که شده اسمش رو از زبونش ب...

  • 𝖲𝗆𝗂𝗅𝗂𝗇𝗀 𝗐𝗁𝖾𝗇 𝖨 𝖽𝗂𝖾..🍂
    2.1K 435 13

    《وقتی بمیرم لبخند میزنم:)💖》 -دوستت دارم..؟! -عشق ما سخته پس اگر ذره ای تردید داشته باشی از هم خواهد پاشید..! -من دوستت دارم.. -خیلی آرومه و عشق ما خیلی پر قدرت!..می تونی دووم بیاری؟! -دوستت دارم شیائوجان!! 💫عاشقانه انگست روانشناختی💫 ❤𝒀𝒊𝒛𝒉𝒂𝒏❤

    Completed   Mature
  • Bound by blood / yizhan (translate)
    12K 2.9K 46

    ییبو با پوزخند روی صورتش گفت *مشتاق کشته شدن* جان همراه با لبخندش گفت*نه بدون دعوا* **** ییبو خون اشامی که توی کافی شاپی که توسط یک زوج پیر اداره میشه کار میکنه و بخاطر شخصیت خون اشامی که داره قلب و بدنش به اون اجازه نمیده از نظر رابطه ی عاطفی و جنسی خودش رو وابسته ی کسی کنه. اما خب همیشه یه استثناهایی وجود داره :) ...

  • What are the Odds? (YiZhan FF) || Omegaverse AU
    458K 29.3K 67

    What can happen when your child that you hid from him meets his father? What are the odds that he can likely figure out after meeting him? ... This time, who will he choose?

    Completed   Mature
  • Fake
    118K 9.6K 21

    Wang Yibo grew up learning how fake, how two-faced, how money-faced people are. Everyone except for his older brother. What happens when he meets Xiao Zhan? Completed: 21 March 2021

    Completed   Mature
  • The 2nd Chance (Yizhan)
    787K 51.6K 77

    Xiao Zhan is an orphan who got adopted a lot of times but because of being unsociable he was sent back every time. On his 16 birthday he got adopted again but this time, what he didn't know then, he will stay with his new family, Liu Haikuan, a 25 years old psychologist and his 19 year old little brother, Wang Yibo...

    Completed   Mature
  • A flower in winter (Complete)
    116K 20.8K 46

    امگایی که باید خوشبختی اش را بخاطر شاهزاده بودنش فدای کشور و خانواده اش کند و تن به ازدواج با آلفایی دهد، که سال ها با کینه ای آزار دهنده از امگاها، زندگی کرده است

    Completed   Mature
  • W̸a̸y̸ O̸f̸ K̸i̸n̸g̸s̸
    14.6K 3.9K 57

    🆈︎🅸︎🆉︎🅷︎🅰︎🅽︎ -من اربابتم شیائوجان و قلب و جونت برای من و مدیون منه و همینطور من برده ی تو ام چون تو من رو به زندگی برگردوندی و هدف دادی پس بهم حق بده بخوام شیشه ی عمرم رو همه جا کنارم داشته باشم! -هم اربابمی هم برده ام؟! -درسته..ارباب قلبت..مطیع دستوراتت ولیعهد من!❤️ لطفا تو کانال زیر حمایتم کنید❤🙏🏻 @faraz8fic...

    Completed   Mature
  • عشق زرد
    33.4K 7.2K 41

    داستان زندگی ییجانی داریم... تفاوت سنی ۶ سال تاپ ییبو باتم جان ییبو پسر و نائب رئیس شرکت‌ بزرگ تجاری وانگ و جان یکی از پايه های مهم شرکت جان ییبو رو دوست نداره و در عوض عاشق يکی از نزدیک ترین افراد ییبو اما ییبو با علم بر این که‌ جان عاشقه و تو رابطه رسمی هست عاشق اونه و برای این عشق خودش رو فدا می کنه

    Completed   Mature
  • The Blackness That Gave You To Me(Zsww)
    9.9K 2.1K 30

    رویایی که به نظر دست نیافتنی می‌آمد، با روح و قلب شاهزاده بهشتی پیوند خورده بود... شاهزاده ای که در ناز و نعمت فراوان زندگی کرده بود، اکنون در هفدهمین سالگرد تولدش، تنها یک آرزو را تمانا میکرد ، آغوش دلنشین عشقی که از او گرفته شده بود! قسمت هایی از داستان: " فردا قرار است شروعی برای یک طغیان باشد که هیچ کس از آن در ا...

    Completed  
  • Beautiful soul
    6.9K 1K 13

    خواهش میکنم تمومش کن... اینطوری... بیش تر از همه... خودت اذیت میشی... بزار من برم... باشه؟

    Completed  
  • ♡ Silent for 13 yaers 1 & 2 ♡
    19.9K 3.9K 47

    Write by ARALIA FULL PART 1 آپدیت فصل دوم پنجشنبه ها همچنین میتونید آپدیت این فیک رو در چنل @YizhanStories در تلگرام هر سه شنبه ساعت ۸ شب دریافت کنید.. یعنی دو روز زودتر از آپدیت واتپد! Copel: Yizhan ♡مقدمه♡ اینجا چی کار میکردم؟! الان.. این لحظه.. این تاریخ.. این ثانیه.. این بالا.! حس کردن باد سردی که به بدنم برخورد...

  • خدمتکاران
    16.7K 4.3K 37

    تاحالا شده شروع کنی به ورق زدن صفحات زندگیت کنی و ببینی قلم روزگار هیچی جز درد و رنج و غم توی صفحه ی عمرت برات رقم نزده باشه؟ شده بشی آدمی پوچ و پر از غم که هیچ امیدی به زندگیش نداره؟ اما همیشه یروز همه چیز عوض میشه یروز ممکنه مثل افسانه ها شاهزاده ای بیاد و دستتو بگیره فقط کافیه باور داشته باشی.. روزگار اینبار نظرشو...

    Completed   Mature
  • 𝐕-𝟕𝟏𝟔 | 𝐎𝐧 𝐇𝐨𝐥𝐝
    3.6K 1K 19

    جسد زن رو که روی پهلوش روی زمین افتاده بود رو برگردوند و نگاهش روی گردنش چرخید دست های لرزونش رو جلو برد و زنجیری که از گردن زن آویزون بود رو گرفت و از زیر یقه ی لباسش بیرون کشید با دیدن آویز خونی گردنبند زن خون توی رگ هاش یخ بست و سر جاش خشکش زد. اون آویز رو بهتر از هر کس دیگه ای میشناخت و مطمئن بود که از اون آویز ف...

  • 𝑾𝒐𝒍𝒇
    56.3K 14.7K 59

    ✷𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆:𝒀𝒊𝒛𝒉𝒂𝒏(𝒀𝒊𝒃𝒐 𝑻𝒐𝒑) ✷𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆:𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆,𝑽𝒂𝒎𝒑𝒊𝒓𝒆,𝑴𝒑𝒓𝒆𝒈,𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 گرگ‌ها مرگ را می‌پذیرند اما هرگز تن به قلاده نمیدن... ((دوستان عزیز این فیک اسمات نداره))

  • yizhan imagines
    2.8K 677 18

    اینجا هم همه چیز درباره ییژانه

  • [You Are My Destiny]~(Yizhan)
    64.3K 16.9K 88

    اسم: تو سرنوشت منی! کاپل: ییژان [ییبو تاپ] ژانر: رومنس، انگست، اکشن، امگاورس، یه چسه درام، اسماااات، امپرگ بخشی از داستان: مچ ظریف فرمانده ش رو گرفت و مجبورش کرد توی چشم های شعله ورش نگاه کنه: - اصلا مهم نیست که از من خوشت میاد یا نه، تو امگای منی و امگای من هم باقی میمونی! امگا پوزخندی زد و گفت: - رودل نکنی یه وقت! ا...

    Completed   Mature
  • برادر دوست داشتنی من
    52.7K 10.2K 90

    داستان حول دوتا داداش جذاب و خوشگل که بشدت به هم وابسته ان میگذره... 🚶‍♀️❤️💚 تیکه ای از پارت 20 فصل اول: "اون حرف میزد اما من انگار کر شده بودم فقط حرکت لبهاش رو میدیدم و چیزی نمیشنیدم خسته بودم زیاد فقط تونستم باصدای آرومی که خودمم بزور بشنوم بگم:میشه بغلم کنی ساکت شد، عصبانیتش رنگ باخت و جاشو به تعجب داد، توی صور...

  • Dweller Of Hell
    25K 6.5K 108

    داستانی متفاوت در دنیایی متفاوت... دنیایی که تنها متعلق به شیاطین، جادوگران، خون آشامان، گرگ ها و الف هاست. خلاصه ی این داستان در چند جمله نمی گنجد بلکه تنها باید با آن همراه شد. ماجرای رابطه ای که در ابتدا با نفرت شروع شد... یا رابطه ای که ترس و دوری بر آن سایه افکنده بود... اما چه می شود که هر کدام از این ها ممنوعه...

    Mature
  • lovely life
    11K 1.8K 14

    وقتی که رهبر قبیله یونمنگ جیانگ از استاد بزرگ قوم گوسو لان ، لان چیرن ، میخواد که دوباره به پسراش آموزش بده ، وی ووشیان چجوری میتونه امگا بودنش رو پنهان کنه ؟ موفق میشه که بتونه امگا بودنش رو در قبیله ی گوسولان ، قبیله ای که معتقد به آزاد گذاشتن فورمون های طبیعی هر دسته هستن ، مخفی نگه داره؟ برشی از داستان : _ فرد...

  • شوکران
    13.7K 3.6K 37

    به کسی که برایت نمینویسد مزاحم روزهایت نمیشود درباره ات نمیخواند مهمترین تاریخهای تو را حفظ نمیکند و زندگی ات را پُر از کارهای شگفت انگیز نمیکند وابسته نشو... جان و ییبو دو دوست دو هم خاطره دو هم خانه در پی یافتن معنی حقیقی عشقند، عشقی که در ابتدا حتی برای خودشان ناپاک و ممنوعه است.... داستان شوکران، داستان زهری...

    Completed   Mature
  • The Depth of Ur heart ❤
    2.2K 458 12

    Genre: Romance _ Smut _ Action ❤ Writer: Armati ❤ به نظرت چه حسی داره؟! اگه یه روز یکی پیدا بشه... یکی که با لمس نگاهاش روی تنت، به آتیش بکشونتت.. یکی که نامرده.. مرحمه.. زخمه.. دواس.. کشنده‌اس.. میخوایش دیگه نمیتونی که نخوایش.. و یهو تو میشی یه مازوخسیم که به دردهاش معتادی...

    Completed  
  • UNTAMAD
    56.4K 10.5K 78

    "پایان یافته" _UNTAMAD_ ماجرا از جایی شروع شد که شیائو ژان، روانشناس مشهور و موفق، قبول کرد تا مسئولیت روان درمانی وانگ ییبو رو به عهده بگیره. پسری که به هیچ چیز جز شب های طولانی و خیس با ژان فکر نمی‌کرد... 🎴ژانر: انگست/ روانشناسی/ اسمات ♨️ Writer: KN ♨️ Telegram Channel: @ukiyostory

    Mature