امگاورسایی که عاشقشونم:)💞
5 stories
Alpha[taekook]  by shopicopa
shopicopa
  • WpView
    Reads 495,233
  • WpVote
    Votes 74,724
  • WpPart
    Parts 27
[کامل شده! ] (تهیونگ پسریه که همه منتظرن یه امگای ضعیف بشه... اما سرنوشت داره به تک تکشون پوزخند میزنه) _اینکه جز کدوم دسته قرار بگیرین به طور عمده بستگی به این داره که پدرومادرتون جز کدوم بودن،یا اینکه اکثر اعضای خانواده متعلق به کدوم دستن. واقعا یه چیز نسبیه... ⚠️#1in Vkook ⚠️#1in Taekook ⚠️#1in Omegaverse ⚠️#1in Rm ⚠️#1in Suga ⚠️#1in Btsfanfic ⚠️#1in BTS
Life inside the Hourglass | Completed by callmeParvaz
callmeParvaz
  • WpView
    Reads 129,794
  • WpVote
    Votes 22,675
  • WpPart
    Parts 26
[زندگی توی ساعت‌شنی] "اون گرگ سیاه کیه؟" "جفتِ جیمین." "جفت جیمین؟ و تواینجا ایستادی و هیچ کاری نمیکنی؟" یونگی با عصبانیت جواب داد:"چیکار میتونم بکنم وقتی کشش گرگش به سمت جفتشه؟ فکر کردی برام آسونه که جیمین با چشمهای ملتمس بهم نگاه میکنه اما نمیتونه جلوی قدم هاش که به سمت اون میرن رو بگیره؟ آره ما عاشق همیم ولی عشق کافی نیست... هیچوقت نبوده." " اشتباه میکنی، عشق کافیه... اون تنها روزنه‌ی امید برای ادامه دادنه. فقط به کیم نگاه کن! بعد از 100 سال انتظار، حالا داره با یه لبخند روی لبهاش و دستی روی قلبش میمیره و هیچ اعتراضی نداره." --------------------------------- کاپل: ویکوک، یونمین، نامجین ژانر:سوپرنچرال (خونآشام، امگاورس، جادوگر)، رمنس، انگست
Hidden Badge by themeowthe
themeowthe
  • WpView
    Reads 540,601
  • WpVote
    Votes 41,255
  • WpPart
    Parts 19
Genre: omegaverse/smut/romence/fluff Up:کامل شده خـلـاصـه فـیـکـشـن ↧ جـونـگ‌کـوک 🎃 یه گرگ سـفـید امگاست که بعد ازهیجده سالگی نشون جفتش رو بدنش ظاهر شده اما جفتی وجود نداره....این در حالیه که هیچ امگایی 🌝 بدون حضور جفت، نشونش ظاهر نمیشه...در همین بین هم یکی از گرگ های سـیـاه ⚫️ که نوع برتری از گرگ ها هستن و هر کدوم یه قدرت خاص دارن جـیـن و نشون می کنه...آدم هایی که میان جین و ببرن نشونه ای از نشان جین ندارن و مجبور میشن کوک رو هم همراه خودشون ببرن. چی میشه وقتی که وارد محوطه‌ی 🚧 گرگ های سیاه شدن کـیـم تـهـیونـگ معروف و ببینه؟ کیم تهیونگی که بر خلاف گرگ های سیاه و با توجه به شایعه ها قدرتش بیشتر از یکیه. چی میشه اگه این دو مـوجـود خاص سر راه هم قرار بگیرن؟✨🧨 ╴#HiddenBadge
Mine | Persian Translation  (Vkook/Taekook - Werewolf) by Best_Of_Beth
Best_Of_Beth
  • WpView
    Reads 243,811
  • WpVote
    Votes 32,808
  • WpPart
    Parts 32
تهیونگ با دقت به جون دادن گرگی نگاه کرد که همراه با ضربان قلبش ، نفس هاش هم قطع شدن. سرش رو بالا گرفت و برای لحظه ای به ماه بالای سرش نگاه کرد . اون هم نوع خودش رو کشته بود ، اما خودش رو گناهکار نمیدونست ! اون گرگ عاری از هر معصومیتی، سزاوار مرگ بود . انگشتش رو به آرومی روی لبه ی تیز خنجرنقره ای که دستش بود کشید و وقتی دید چطور زخم انگشتش به سرعت ازبین رفت ، لبخند کمرنگی روی صورتش شکل گرفت . فلز تنها چیزی بود که بهش آسیبی نمیرسوند . تهیونگ در مقابل " فلز" آسیب ناپذیر بود . تهیونگ در مقابل " نقره " آسیب ناپذیر بود . ----- #Mine Wrriten By @softieparadise Translated By #beth ----- : متعــلق به من | نوشته شده توسط @softieparadise #Beth ترجمه از
🔻𝙒𝘼𝙍 𝘼𝙉𝘿 𝙋𝙀𝘼𝘾𝙀🔺 by Coratale
Coratale
  • WpView
    Reads 29,486
  • WpVote
    Votes 3,863
  • WpPart
    Parts 17
⌯ Name꧇ جَـــنـــگ‍ـــ و صُـــلـــح ⌯ Couple꧇ KookV, YoonMin, Namjin ⌯ Side Couple꧇ Minv/VMin, SoPe, and... ⌯ Genre꧇ AU, OmegaVerse, WereWolf, Angst, Mystery, Magical, DarkFantasy, Supernatural, Romance, BDSM, Smut, Mpreg ⌯ Channel꧇ @JiminTopStan ⌯ Writer꧇ SISI Hurrary ✍اُمــگــا و آلــفــا، دو خاندان بزرگ سلطنتی، سالیان طول و درازیست که برخلاف طبیعت ذاتیشون در جنگ و دعوا به سر میبرن. امگاهای سلطنتی که روزی از اون ها بعنوان موجوداتی ضعیف و شکننده یاد میشد حالا «قوی» و «قدرتمند» در صحنه مبارزه حاضر شدن. ظلم و برده داری در سر تا سر کینگدوم امگا بیداد میکرد! «آمرسیوس» قصر با شکوه خاندان سلطنتی امگا، با خون هزاران هزار آلفای بیگناه رنگ گرفته بود و اونها هیچ جایی در سرزمین نفرین شده‌ امگاهای رویال که تنها بعنوان ابزاری برای تولید مثل بهشون نگاه میکردن، نداشتن. زوزه گرگ های زخمی و فریاد برخواسته از اجساد نوزادان کوچکشون در گوشه و کنار کینگدوم مرگ، به گوش میرسید! تمام این ها در عصر حاضر، در حالی اتفاق می‌افتاد که اکثر انسان‌ها، بی خبر از حضور موجودات فرا انسانی، روتین ساده‌ای رو برای ادامه‌ی حیات پیش گرفته بودن که خیلی دوام نداشت و حالا وظیفه‌ی سران جوان بود که برای آینده کینگدوم های خود تصمیم بگیرن، بر روی خیانت و توطئه‌ خانوادگی چشم ببندن یا برای کشف حقایق صلح کنن...