My favorites
7 stories
King Of My Heart~L.S[Completed] by gisustylinson
gisustylinson
  • WpView
    Reads 80,663
  • WpVote
    Votes 13,814
  • WpPart
    Parts 44
و عشق، بی هیچ ریشه ای، می روید در قلبِ تو... بی هیچ نجوایی، فریاد میکشد و حل میشود میانِ سرخیِ رگ هایت... ___ اواخر قرن هجده میلادی. سلطنت...دیدار...مرگ...سرنوشت... و جرقه ی عشقی نافرجام. بهار97
You're my masterpiece [L.s].[completed] by Beti_Tommo
Beti_Tommo
  • WpView
    Reads 177,388
  • WpVote
    Votes 25,907
  • WpPart
    Parts 32
Larry+a little bit of ziam 👬 Strong language ⛔ Drug using🚫 Smut🔞 #1 in, onedirection لویی از زندگی بیزاره و هری عاشق زندگیه.... یا، داستان نویسنده ای که شیفته یه استریپر میشه و استریپری که عاشق یه نویسنده میشه.
Anxiolytic [L.S] by harold_iran
harold_iran
  • WpView
    Reads 172,401
  • WpVote
    Votes 33,421
  • WpPart
    Parts 78
[Complete] "خب ببین اینجا چی داریم .. لویی تاملینسون مغرور که ادعا میکنه بهترین دانشجوی داروسازی دانشکدست در حالی که نمیتونه یه قرص ساده برای خودش تجویز کنه" "سرد درد های من دیگه با قرص خوب نمیشن هری!" "پس با چی خوب میشن؟" "با تـو"
99 days (L.S) by larryficwriter
larryficwriter
  • WpView
    Reads 63,595
  • WpVote
    Votes 3,628
  • WpPart
    Parts 100
99 days since you've left. 99 letters sent to you from a far. Such a long time feels as much as a century. Keep fighting, my love. Keep fighting, and I'll be here waiting. {1940} Started: 2/2/19. Completed: 12/7/19. Cover by: @wafflesxberries (CC)
Adventures Of A FanCat by mansurepotter
mansurepotter
  • WpView
    Reads 45,797
  • WpVote
    Votes 8,227
  • WpPart
    Parts 18
با قر دادن دمم به سمت لویی رفتم و جلوش ایستادم. "میدونی لویی،شکسپیر میگه 'پندی از دیوانگان:دوست بدار و فراموش مکن ! ' " با چشمای درشت و خنگول کیوتش باز بهم نگاه کرد. چرا انقدر این خنگه ؟ "باشه باشه،میفهمم تو الان خنگ شدی و هیچی نمیفهمی.میدونی بومپل کلادیوس فوکینگ تاملینسون چی میگه ؟" ابروهاشو بالا انداخت. "میگه برو دنبال هری استایلز و اونو مال خودت کن.هه "
Delusion [L.S] by barry__s
barry__s
  • WpView
    Reads 42,275
  • WpVote
    Votes 8,704
  • WpPart
    Parts 26
تو،توت فرنگیِ منی و من شکلاتِ نعناییِ تو،که مجبور به دور شدنم. *Completed
Prisoner  by highlikeharry
highlikeharry
  • WpView
    Reads 251,010
  • WpVote
    Votes 13,280
  • WpPart
    Parts 32
Louis interns at the state prison and meets Harry who's on death row with only six months until his execution date. - "Why would you want to love someone who's already gone." "I didn't choose to, but I do, and now I'll just have to accept that my heart will be shattered."